دانلود و خرید کتاب آن‌گوشه‌ی دنج سمت چپ مهدی ربّی
تصویر جلد کتاب آن‌گوشه‌ی دنج سمت چپ

کتاب آن‌گوشه‌ی دنج سمت چپ

نویسنده:مهدی ربّی
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۵از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آن‌گوشه‌ی دنج سمت چپ

«گاهی توی ماشین‌ها را نگاه می‌کنم. دو نفری که جلو نشسته‌اند به‌محض این‌که از کنارم عبور می‌کنند شروع به حرف زدن می‌کنند یا دیالوگ کوتاهی بین‌شان رد و بدل می‌شود. من مطمئنم که حداقلش دربارهٔ دویدن حرف می‌زنند که من باعثش شده‌ام. خیلی برایم لذت‌بخش است. به‌خصوص اگر یکی از آن دو نفر زنی باشد و لبخند محوی هم بزند. با این‌که تنها دویدن را دوست دارم، با این‌که مسیرهایی را انتخاب می‌کنم که با آدم‌ها روبه‌رو نشوم، با این‌که ساعاتی را برای دویدن انتخاب می‌کنم که خلوت‌ترین ساعات شبانه‌روز هستند،‌ همیشه یک‌جور نیاز به دیده شدن در وجودم هست. حتا وقتی تا کیلومترها ماشینی دیده نمی‌شود و اتوبان خالی خالی است،‌ همیشه فکر می‌کنم کسی هست که مرا می‌بیند.» مهدی ربی، نویسندهٔ این کتاب، متولد اهواز است. به گفتهٔ خودش، یک ماه پیش از جنگ (یعنی مردادماه ۱۳۵۹) به دنیا آمد. مقطع کارشناسی را در رشتهٔ حسابداری و کارشناسی ارشد را در رشتهٔ ادبیات نمایشی سپری کرد و دکتری را در رشتهٔ فلسفهٔ هنر هم به پایان رسانده است. «آن گوشهٔ دنج سمت چپ» در سال ۱۳۸۶ برگزیده جایزهٔ ادبی «روزی روزگاری» شد. دقت و ظرافت نظر او، چه در توصیفات داستان و چه در انتخاب موضاعاتش، خواننده را خیلی سریع با خود همراه می‌کند و در فضای داستان قرار می‌دهد. مهدی ربی پیش از «آن گوشهٔ دنج سمت چپ»، داستان و نمایش‌نامه می‌نوشت که برای داستان «قربانی ابراهیم» جایزهٔ ادبی اصفهان را از آن خود کرده است. مهدی ربی، تا کنون دو کتاب منتشر کرده است. کتاب دیگر او، «برو ولگردی کن رفیق» است که دو سال پس از انتشار همین کتاب توسط نشر چشمه منتشر شده است.
سهیل کارآگاه
۱۳۹۸/۰۵/۱۶

بد نیست؛ اما خیلی معمولیه. خیلی. به‌نظر من این برای داستان‌های کوتاه، یه اشکاله که معمولی باشن. داستان کوتاه یک ایده‌ی خلاقانه است و باید به یک بهانه‌ی موجز آفریده بشه. این کتاب این‌طور نیست.

Butterfly
۱۳۹۸/۱۲/۱۶

عالیه خیلی کتاب خوبیه

مانا
۱۳۹۸/۰۵/۲۲

من چند سال پیش این کتاب رو خواندم. توی لیست کتابای خوب نوشتم که اگر فرصت شد باز دوباره بخونمش.

sama65
۱۳۹۹/۰۹/۱۲

مجموعه داستان کوتاه. عالی. فضاسازی و پیرنگ هر داستان معرکه بود.

حمید
۱۳۹۷/۱۰/۱۹

برا خلاصه کتاب پنج ستاره

خوب،‌ این‌جا جای واقعاً عجیبی است. هم برای من، هم برای ملیحه. البته خیلی راحت‌تریم. آزادتر. خیلی هم آزادتر. آن‌قدر که حسابش را بکن الان ملیحه یک ماهی است با یک جوان مصری که با هم آشنا شده بودند رفته و از او هیچ خبری ندارم. می‌دانی! همزبانی چیز غریبی است. حتا این‌جا هم پایهٔ آشنایی می‌شود. تعصب! کلمهٔ خنده‌داری است. شاید باورت نشود ولی دیگر هیچ درکی یا حسی از این کلمه ندارم. انگار از وقتی آمده‌ایم این‌جا همهٔ چیزهایی را که باعث ایجاد چنین حس‌هایی می‌شد از دست داده‌ام. خشم،‌ خوشحالی، نگرانی،‌ حسِ مالکیت،‌ حیا،‌ غیرت و خیلی چیزهای دیگر. چه‌قدر آدمی می‌تواند لطیف و شفاف باشد. اگرچه اندوه را هنوز با خود دارم. گاهی با تمام وجود حسش می‌کنم. دقیقاً مثل فکر بازگشت از سفر،‌ در ابتدای رفتن به سفری دل‌انگیز. این‌که بالاخره این نیز بگذرد. اندوهِ شیرین. زبانم باز شده و بسیار روان حرف می‌زنم.
eli

حجم

۸۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۸۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
۱۱,۰۰۰
۵۰%
تومان