تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب خواهران زیر آفتاب تابان
معرفی کتاب خواهران زیر آفتاب تابان
کتاب خواهران زیر آفتاب تابان با عنوان اصلی Sisters under the rising sun رمانی نیوزلندی نوشتهٔ «هدر موریس» و ترجمهٔ «هاله افشاری» است و توسط نشر چترنگ منتشر شده است. این اثر، داستانی تاریخی است که به روایت زندگی زنان و پرستارانی میپردازد که در جریان جنگ جهانی دوم و اشغال سنگاپور توسط ارتش ژاپن، با فجایع و مصائب جنگ روبهرو میشوند. محوریت داستان بر خواهران و پرستارانی است که برای بقا و حفظ انسانیت خود در شرایطی دشوار و غیرانسانی تلاش میکنند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خواهران زیر آفتاب تابان اثر هدر موریس
رمان قرن بیستویکمی و نیوزلندیِ «خواهران زیر آفتاب تابان» دارای داستانی تاریخی است که وقایع آن در بستر جنگ جهانی دوم و اشغال جنوب شرق آسیا توسط ژاپن رخ میدهد. «هدر موریس»، نویسندهٔ این کتاب با الهام از زندگی واقعی پرستاران استرالیایی و انگلیسی و خانوادههایی که در جریان سقوط سنگاپور و بمباران کشتیها گرفتار شدند، روایتی چندلایه و انسانی از مقاومت و دوستی و امید ارائه داده است. این رمان با تمرکز بر شخصیتهایی چون «نورا»، «انا»، «جان» و جمعی از پرستاران، تصویری از رنج، جدایی، تلاش برای بقا و پیوندهای انسانی در دل فجایع جنگ را ترسیم کرده است.
ساختار کتاب «خواهران زیر آفتاب تابان» مبتنی بر روایت خطی و چندصدایی است و با جابهجایی میان شخصیتها و زاویهدیدهای مختلف، تجربهٔ جمعی و فردی بازماندگان را به تصویر میکشد. این رمان تاریخی با جزئیات دقیق و فضاسازی ملموس، خواننده را به دل اردوگاههای اسیران، کشتیهای غرقشده و جنگلهای اندونزی میبرد و از خلال سرگذشت شخصیتها به پرسشهایی دربارهٔ شجاعت، فداکاری و معنای بقا میپردازد. این کتاب ویراستهٔ «مرجان نصرتی» و «سارا رضوانفر» است و نخستینبار در سال ۲۰۲۳ میلادی روانهٔ باز رکتاب جهان شده است.
خلاصه داستان خواهران زیر آفتاب تابان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با سقوط سنگاپور در سال ۱۹۴۲ میلادی آغاز میشود؛ زمانی که ارتش ژاپن به این مستعمرهٔ بریتانیا حمله میکند و خانوادهها و پرستاران ناچار به فرار میشوند. «نورا»، «انا» و «جان» همراه با دختر کوچکشان (سالی) در میان آشوب و بمباران، تصمیم میگیرند برای نجات جان خود و عزیزانشان از سنگاپور خارج شوند. سالی همراه با خاله و پسرخالههایش با یک کشتی جداگانه راهی میشود و نورا و انا با جان بیمار، سوار کشتی «اچاماس واینر بروک» میشوند. کشتی در میانهٔ راه هدف بمباران قرار میگیرد و غرق میشود. بازماندگان ازجمله نورا، انا، جان و گروهی از پرستاران با شنا و چسبیدن به تختهپارهها خود را به ساحل جزیرهای دورافتاده میرسانند. آنها پس از تحمل تشنگی، گرسنگی و جراحات، توسط نیروهای ژاپنی اسیر و به اردوگاههای اسرا منتقل میشوند. در اردوگاه، مردان و زنان از هم جدا میشوند و شرایط طاقتفرسا، بیماری و کمبود غذا، آزمونی برای اراده و همبستگی آنها رقم میزند. پرستاران با وجود رنج و تهدید دائمی، به مراقبت از دیگران ادامه میدهند و تلاش میکنند امید را در دل خود و همراهانشان زنده نگه دارند. روایت کتاب با تمرکز بر روابط خانوادگی، دوستیهای عمیق و فداکاریهای بینامونشان، تصویری از مقاومت زنان و پرستاران در دل تاریکی جنگ ارائه میدهد.
چرا باید کتاب خواهران زیر آفتاب تابان را بخوانیم؟
این رمان تجربهٔ زنان و پرستارانی را بازگو میکند که در دل جنگ جهانی دوم، با بحرانهای بیسابقهای روبهرو میشوند. «خواهران زیر آفتاب تابان» نهتنها به وقایع تاریخی و فجایع جنگ میپردازد، بلکه بر پیوندهای انسانی، قدرت همدلی و نقش زنان در بقا و امید تأکید دارد. خواندن این کتاب فرصتی است برای آشنایی با بخشی کمترروایتشده از تاریخ، و لمس مقاومت و شجاعت زنانی که در شرایطی دشوار، معنای زندگی و انسانیت را بازتعریف میکنند. روایت چندصدایی و فضاسازی دقیق، مخاطب را به دل ماجرا میبرد و امکان همدلی با شخصیتها را فراهم میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای تاریخی، روایتهای جنگ جهانی دوم و داستانهایی با محوریت زنان و پرستاران مناسب است؛ همچنین کسانی که دغدغهٔ شناخت مقاومت انسانی در شرایط بحرانی را دارند یا علاقهمند به سرگذشتهای واقعی و الهامگرفته از تاریخ هستند، از مطالعهٔ این اثر بهره خواهند برد. «خواهران زیر آفتاب تابان» بهویژه برای کسانی که بهدنبال روایتهایی دربارهٔ همبستگی، امید و بقا در دل تاریکی هستند، پیشنهاد میشود.
درباره هدر موریس
هدر موریس (Heather Morris) نویسندهٔ اهل نیوزیلند در بزرگسالی به استرالیا مهاجرت کرد. پس از دریافت مدرک علوم سیاسی، سالها در بخش مددکاری اجتماعی یک بیمارستان در ملبورن مشغول به کار بود. او علاوهبر فعالیت حرفهای، بهعنوان ورزشکاری باتجربه در رشتههای پرتاب نیزه، دیسک، چکش و تیراندازی شرکت کرده است. پیش از آنکه به نگارش داستان زندگی دوستش، «لاله سوکولوف» بپردازد، مدتی در حوزهٔ فیلمنامهنویسی فعالیت داشت و سرانجام نویسندگی را بهصورت تماموقت دنبال کرد. آثار او همواره در صدر فهرست پرفروشها قرار داشته است. او شیفتهٔ روایتهایی دربارهٔ تابآوری، مقاومت و امید بوده است. آثار هدر موریس بیش از ۱۶ میلیون نسخه در سراسر جهان فروش داشته؛ همچنین او در سال ۲۰۲۰ میلادی کتاب «داستانهایی از امید» را منتشر کرد؛ روایتی از نگاه شخصیاش به تجربهٔ نوشتن زندگی «لالی سوکولوف». کتابهای «خالکوب آشوویتس» (The Tattooist of Auschwitz) و «سفر سیلکا؛ براساس داستانی واقعی از عشق و استقامت» (Cilka's Journey) و «خواهران زیر آفتاب تابان» (Sisters under the rising sun) نوشتهٔ او هستند.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
این کتاب توسط Richard and Judy در فهرست کتابهای منتخب تابستان قرار گرفته و توسط Richard Madeley بهعنوان «یکی از کتابهای دهه» توصیف شده؛ همچنین «هدر موریس» برندهٔ جوایزی بینالمللی در حوزهٔ فیلمنامهنویسی شده و آثارش بیش از دهها میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته شده است.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
«پم نورفولک» (Pam Norfolk)، منتقد روزنامهٔ Wigan Today معتقد است این رمان که با پژوهشی دقیق و با شفقت بسیار نوشته شده، دربارهٔ تابآوری و موسیقی میان اسیران زن در اردوگاهها است. وبسایت Better Reading این اثر را بهعنوان داستانی تأثیرگذار در باب شجاعت زنانه و نیروی موسیقی، ستوده است. «ریچارد مدیلی» (Richard Madeley)، مجری و نویسندهٔ بریتانیاییْ این کتاب را «یکی از کتابهای دهه» خوانده و آن را در فهرست منتخب برنامهٔ Richard and Judy Book Club قرار داده است.
بخشی از کتاب خواهران زیر آفتاب تابان
«فصل بیست: اردوگاه سه
اکتبر ۱۹۴۴
اه فت اعلام میکند: «نصفتان فردا باید اردوگاه را ترک کنید!» درست چند دقیقهٔ قبل سکی در خصوص اردوگاه جلسهای ترتیب داده بود. «و پرستارها، نصف شما هم فردا باید بروید، آماده باشید.»
با شنیدن خبر، نستا پیش سکی و اه فت که در حال برگشتاند، میرود. نگهبانها فوری تفنگهایشان را بالا میآورند. نستا بدون اینکه هراسی به خودش راه بدهد، به سمت سروان میرود و خیره نگاهش میکند.
به او میگوید: «ما از هم جدا نمیشویم. یا همهمان میرویم، یا همهمان میمانیم.»
سکی راهش را میگیرد و میرود، ولی وقتی اه فت میخواهد دنبالش برود، نستا دستش را میگیرد.
ملتمسانه میگوید: «خواهش میکنم به او بگو جدایمان نکند.»
«سروان سکی تصمیمشان را گرفتهاند. نصف پرستارها باید فردا بروند.» بعد اه فت سرش را پایین میاندازد. «متأسفم.»
آن شب، پرستارها تا دم صبح حرف میزنند. فکر میکردند چیزی به نجاتشان باقی نمانده، ولی حالا از این میترسند که هیچوقت پیدایشان نکنند.»
حجم
۵۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
حجم
۵۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه