تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب ربات های سپیده دم
معرفی کتاب ربات های سپیده دم
کتاب ربات های سپیده دم با عنوان اصلی The Robots of Dawn نوشتهٔ «آیزاک آسیموف» و ترجمهٔ «سعید سیمرغ» توسط نشر چترنگ منتشر شده است. این رمان آمریکایی در ژانر علمی - تخیلی قرار میگیرد و داستانی پیچیده و چندلایه را در دنیایی آیندهنگرانه روایت میکند که در آن انسانها و رباتها در کنار هم زندگی میکنند. این رمان معاصر بررسی روابط میان انسان و ربات، چالشهای اخلاقی و اجتماعی ناشی از پیشرفت فناوری و تأثیر آن بر جوامع انسانی پرداخته است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ربات های سپیده دم اثر آیزاک آسیموف
کتاب «رباتهای سپیدهدم» از آثار شاخص «آیزاک آسیموف» در ژانر علمی - تخیلی است که در قالب یک رمان بلند روایت شده است. این کتاب بخشی از مجموعهٔ معروف «رباتهای آسیموف» به شمار میرود و داستان آن در آیندهای دور و در جهانی رخ میدهد که انسانها در شهرهای بزرگ و کنترلشده زندگی میکنند. در این جهان، رباتها نقش مهمی در زندگی روزمره دارند. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت ماجرای یک کارآگاه زمینی به نام «الایجا بیلی» است که مأموریتی پیچیده و خطرناک را در سیارهای دیگر بر عهده میگیرد. آیزاک آسیموف در این رمان با خلق فضایی پررمزوراز و شخصیتهایی چندوجهی، به موضوعاتی همچون هویت، اعتماد، ترس از ناشناختهها و مرز میان انسان و ماشین میپردازد. داستان با ترکیبی از عناصر معمایی، فلسفی و اجتماعی همراه است تا ما را با پرسشهایی دربارهٔ اخلاق، پیشرفت فناوری و آیندهٔ بشر روبهرو کند.
خلاصه داستان ربات های سپیده دم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با شخصیت «الایجا بیلی»، کارآگاه پلیس زمینی آغاز میشود که در جامعهای زندگی میکند که انسانها در شهرهای بسته و کنترلشده به دور از طبیعت و فضای باز زندگی میکنند. بیلی ازجمله معدود افرادی است که رؤیای خروج از این شهرها و مهاجرت به سیارات دیگر را در سر دارد. او همراه با گروهی کوچک، تمرینهایی برای سازگاری با فضای باز انجام میدهد تا شاید روزی بتوانند به ستارهها سفر کنند. ماجرا زمانی پیچیدهتر میشود که بیلی بهطور ناگهانی برای مأموریتی ویژه فراخوانده میشود. او باید به سیارهٔ «آرورا» سفر کند تا دربارهٔ نابودی یک ربات انساننما به نام «جاندر پانل» تحقیق کند؛ اتفاقی که پیامدهای سیاسی و اجتماعی گستردهای برای زمین و دنیاهای فضایی دارد. در این مسیر، بیلی با چالشهای فراوانی روبهرو میشود؛ از مواجهه با تعصبات و ترسهای مردم نسبت به رباتها گرفته تا درگیریهای قدرت میان سیاستمداران سیارهٔ آرورا. در طول داستان، بیلی با رباتی به نام «آر. دنیل آلیوا» همکاری میکند؛ رباتی که بهطرزی شگفتآور انسانی است و رابطهٔ میان او و بیلی، محور بسیاری از بحثهای فلسفی و اخلاقی کتاب قرار میگیرد. بیلی باید در فضایی بیگانه و پر از سوءظن، حقیقت را دربارهٔ نابودی ربات کشف کند و درعینحال از منافع زمین دفاع کند. روایت داستان، همزمان با پیشبرد معمای اصلی، به بررسی عمیقتر روابط انسان و ربات، هویت، اعتماد و معنای زندگی پرداخته است.
چرا باید کتاب ربات های سپیده دم را بخوانیم؟
کتاب حاضر با ترکیب عناصر معمایی، علمی - تخیلی و فلسفی، فرصتی فراهم میکند تا خواننده با پرسشهایی دربارهٔ آیندهٔ بشر، جایگاه رباتها در جامعه و مرزهای اخلاقی فناوری روبهرو شود. آیزاک آسیموف در «رباتهای سپیدهدم» نهتنها داستانی پرکشش و پرتعلیق ارائه داده، بلکه با پرداختن به دغدغههای انسانی و اجتماعی، مخاطب را به تأمل دربارهٔ هویت، اعتماد و مسئولیتهای فردی و جمعی دعوت میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این رمان آمریکایی به علاقهمندان ژانر علمی - تخیلی، دوستداران داستانهای معمایی و کسانی که به موضوعات فلسفی و اجتماعی دربارهٔ فناوری، هوش مصنوعی و آیندهٔ بشر علاقه دارند، پیشنهاد میشود؛ همچنین این اثر میتواند برای کسانی که دغدغههایی دربارهٔ رابطهٔ انسان و ماشین یا چالشهای اخلاقی پیشرفت علمی دارند، الهامبخش باشد.
درباره آیزاک آسیموف
«آیزاک آسیموف» (Isaac Asimov) نویسندهای آمریکایی و روسیتبار است که در ۲ ژانویهٔ ۱۹۲۰ متولد شد و در ۶ آوریل ۱۹۹۲ درگذشت. او بهخاطر آثارش در حوزههای علمی، علمی - تخیلی، خیالپردازی و وحشت شناخته میشود. در خانوادهای یهودی و آسیابان در استان اسمالنسک در شوروی به دنیا آمد و در پنجسالگی همراه با خانواده به آمریکا مهاجرت کرد. در خانه به زبانهای ییدیش و انگلیسی صحبت میکرد و بهطور روان هر دو زبان را فرا گرفت، اما روسی نیاموخت. از پنجسالگی خواندن را آموخت و همزمان به خانواده در ادارهٔ مغازهٔ لبنیاتی کمک میکرد که در آن مجلههای علمی - تخیلی نیز به فروش میرسید؛ همین باعث شد از نوجوانی به مطالعهٔ این ژانر علاقهمند شود. آسیموف از حدود ۱۱سالگی نوشتن را آغاز و در ۱۸سالگی نخستین داستانش با عنوان «گشتی در حوالی سیارک وستا» را در مجلهٔ «داستانهای حیرتآور» چاپ کرد. سه سال بعد داستان «شبانگاه» را به همان مجله فروخت که در آن زمان از معتبرترین نشریات علمی - تخیلی بود. این نویسنده با تدوین «قوانین سهگانهٔ رباتیک» به شهرت رسید و دانشنامهٔ بریتانیكا، او را مبتکر واژهٔ «رباتیک» در زبان انگلیسی دانست. آسیموف بیش از ۵۰۰ کتاب در شاخههای مختلف علمی و ادبی نوشته و سیارکی به نام «آسیموف ۵۰۲۰» به افتخار او نامگذاری شده است.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
Publishers Weekly این کتاب را اثری هوشمندانه، جذاب و پر از معماهای فلسفی و علمی خوانده که داستانی پیچیده و درعینحال قابل فهم دربارهٔ تعامل انسان و ربات ارائه میدهد. Kirkus Reviews به سبک نگارش آیزاک آسیموف، توانایی او در خلق دنیایی واقعگرایانه و شخصیتهایی باورپذیر اشاره کرده و آن را یکی از بهترین آثار او در زمینهٔ رباتها توصیف کرده است. The New York Times در نقدی، «رباتهای سپیدهدم» را اثری خواندنی و تأثیرگذار دانسته که فراتر از داستانی صرفاً علمی - تخیلی، به بررسی مسائل اخلاقی و فلسفی مرتبط با هوش مصنوعی و آیندهٔ انسانها میپردازد.
بخشی از کتاب ربات های سپیده دم
«بیلی نمیدانست که آیا گرمایونیس از وجود این حس آگاه است یا اینکه کاملاً ناخودآگاه اینطور رفتار میکند. راستی آنها با صندلیهایی که او در زمان حضور در اقامتگاههایشان رویشان نشسته بود، ظرفهایی که در آنها غذا خورده بود و حولههایی که استفاده کرده بود، چهکار میکردند؟ آیا شستن معمولی کفایت میکرد؟ آیا فرایند استریلسازی خاصی رویشان انجام میشد؟ آیا همهچیز را دور میانداختند و جایگزین میکردند؟ آیا به محض اینکه او این سیاره را ترک میکرد، اقامتگاههایشان را گندزدایی میکردند؟ آیا هر شب این کار را میکردند؟ خصوصی همگانیای که از آن استفاده کرده بود چه؟ آیا آنجا را تخریب میکردند و یکی دیگر به جایش میساختند؟ تکلیف آن زنی که ندانسته و پس از بیرون آمدن او وارد آنجا شده بود، چه میشد؟ نکند او همان مسئول گندزدایی بود؟
متوجه شد که کمکم دارد احمقانه فکر میکند.
به فضا که هر کاری میکنند! اینکه آروراییها چهکار میکردند و چگونه به مشکلاتشان رسیدگی میکردند به خودشان مربوط بود و او دیگر مغزش را برای آنها به زحمت نمیانداخت. یهوشافاط! او مشکلات خاص خودش را داشت و فقط یکذره از مشکلاتش هم گرمایونیس بود... مشکلی که بعد از ناهار به آن رسیدگی میکرد.
غذا ساده و بیشتر از محصولات گیاهی بود، ولی برای اولین بار مشکلات کوچکی دربارهٔ غذایش داشت. هر قسمت جداگانه از خوراکها طعم به شدت دقیقی داشت. مثلاً هویجها به شدت مزهٔ هویج میدادند و نخودها مزهٔ نخود.»
حجم
۴۷۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۹۲ صفحه
حجم
۴۷۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۹۲ صفحه