سیف فرغانی | بیوگرافی، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

سیف فرغانی

زندگینامه و معرفی آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی (Saif Farghani) شاعر قرن هفتم و هشتم هجری و یکی از مشایخ شناخته‌شده در زمان خود بود. قصیده‌ی «هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد» یکی از شعرهای مشهور و زیبای اوست که امروزه بسیاری آن را شنیده یا خوانده‌اند.

بیوگرافی سیف فرغانی

سیف‌الدین ابوالمحامد محمد فرغانی متخلص به سیف فرغانی تقریبا در اواخر قرن هفتم در فرغانه از ولایات ماوراءا‌لنهر به‌دنیا آمد. سیف فرغانی از شاعران بزرگ ایرانی است که در قرن هفتم و هشتم هجری می‌زیسته و اشعارش را به فارسی سروده است. این شاعر بزرگ که هم‌عصر با دیگر شعرای بزرگ ایران، سعدی و حافظ بوده است، به سبک خراسانی شعر می‌سرود. او از مریدان سعدی بود و در اشعار خود با نام‌بردن از سعدی و استفاده از اشعار او ارادت خود را به وی نشان داده است. دوران زندگی فرغا‌نی‌ مقارن است با حکومت مغولان بر ایران، و از آنجا که ظلم و ستم بسیاری بر مردم روا می‌داشتند او نیز مانند حکما و شعرای دیگر ایرا‌نی که ترک وطن کردند، جلای وطن نمود و مدتی را در آذربایجان زندگی کرد. سیف در آذربایجان با همام تبریزی آشنا شد و از اشعار او تأثیر پذیرفت. سپس به آسیای صغیر کوچ کرد و تا آخر عمر در آنجا ماندگار شد. از وی دیوان اشعاری در حدود دوازده‌هزار بیت در قا‌لب قصیده، قطعه، غزل و رباعی بر جای مانده است. سیف فرغانی از مسلمانان سنی مذهب بود. این شاعر اهل تسنن و تصوف در نهایت در سال ۷۴۹ هجری در یکی از خانقاه‌های آق‌سرا واقع در ترکیه‌ی امروزی از دنیا رفت. سیف دراین‌باره چنین می‌گوید:

مسکن من ملک روم مرکز محنت آق‌سرا شهر و خانه دار هوان بود

سبک شعری سیف فرغانی

همان‌طور که گفته شد، سیف فرغانی در دوره‌ی حکمرانی مغولان و ایلخانان بر ایران زندگی می‌کرد و بازتاب اوضاع اسف‌بار مردم در این دوران سیاه از لحاظ اجتماعی و سیاسی در اشعارش به‌خوبی نمایان است. سیف فرغانی در اشعارش در عین سادگی و بلاغت به انتقاد از اوضاع زمانه‌اش پرداخته است. مضمون اشعار او علاوه بر پند و اندرز و انتقاد از اوضاع ناگوار و نابسامان اجتماعی، حمد و ستایش خداوند، نعت پیامبر اکرم(ص) و مرثیه‌سرایی در وصف امام حسین‌(ع) و شهدای کربلا و نظیره‌گویی شاعران پیش از خود است، شاعرانی همچون خاقانی، رودکی، سعدی و همام تبریزی و... . او معتقد بود شاعر متبحر و کارآزموده کسی است که نظیره‌گویی شاعران پیش از خود را بلد باشد و بتواند چنین اشعاری بسراید. سیف برخلاف بسیاری از شعرا که در مدح شاهان و سلاطین شعر می‌سرودند، تنها یک بار به مدح شاهان مبادرت کرده و آن هم قصیده‌ای است در ستایش از غازان خان که مسلمان شد و دین اسلام را در قلمرو ایلخانان گسترش داد. سیف فرغانی در استفاده از لغات عربی در اشعارش حد اعتدال را نگه می‌داشت؛ به همین دلیل سروده‌هایش ساده و روان هستند، هرچند به فراخور ساختار و موقعیت واژه‌ها و ترکیبات عربی نیز در اشعارش به چشم می‌خورد. سیف به‌رغم سادگی و روانی در سبک شعری خود، ردیف‌های نسبتا دشواری را در قصایدش به کار می‌برد و به‌وفور از ترکیبات و مفردات آثار لهجه‌ی محلی استفاده می‌کرد.

اشعار سیف فرغانی

قصیده‌ی هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد یکی از معروف‌ترین قصاید انتقادی اوست به ظلم و ستم و وحشیگری مغولان بر ایران و ایرانیان. ابیاتی از این شعر را با هم بخوانیم:

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد هم رونق زمان شما نیز بگذرد

وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب بر دولت آشیان شما نیز بگذرد

باد خزان نکبت ایام ناگهان بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد

آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد

ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز این تیزی سنان شما نیز بگذرد

چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد بیداد ظالمان شما نیز بگذرد

این شعر پرمضمونِ سیا‌‌سی و اعتراضی، نوزده بیت دارد که فرغانی با نهایت ذوق و قریحه‌ی شاعرانه‌ی خود در وصف مغولان غارتگر و اوضاع محنت‌زای آن دوره‌ی سیاه سروده است.

سیف فرغانی از قدیمی‌ترین مرثیه‌سرایان است و این مرثیه‌ی زیبا را در وصف امام حسین(ع) و واقعه‌ی کربلا سروده است:

ای قوم درین عزا بگریید بر کشته‌ی کربلا بگریید

با این دل مرده خنده تا چند امروز درین عزا بگریید

فرزند رسول را بکشتند از بهر خدای را بگریید

از خون جگر سرشک بسازید بهر دل مصطفی بگریید

وز معدن دل به اشک چون در بر گوهر مرتضی بگریید

سیف فرغانی در دیوان اشعارش سروده‌هایی در قالب غزل نیز دارد که ابیاتی از آن را در ادامه می‌خوانیم:

ای رفته رونق از گل روی تو باغ را نزهت نبوده بی رخ تو باغ و راغ را

هر سال شهر را ز رخت در چهار فصل آن زیب و زینت است کزا شکوفه باغ را

در کار عشق تو دل دیوانه را خرد زآن سان زیان کند که جنون مر دماغ را

زردی درد بر رخ بیمار عشق تو اصلیست که آن‌چنانکه سیاهی کلاغ را

دلرا برای روشنی و زندگی، غمت چون شمع را فتیل و چو روغن چراغ را

یک نمونه از رباعیات سیف فرغانی را در زیر بخوانیم:

در خانه‌ی دل عشق تو مجمع دارد وز دادن جان کار تو مقطع دارد

در شعر تخلص به تو کردم که وجود نظمیست که از روی تو مطلع دارد

سیف فرغانی و ارادت به سعدی

سعدی و شیوه‌ی سخنوری بی‌مثالش شهرت چشمگیر و رواج سریعی در قلمرو فرهنگ ایرانی و سایر کشورهای همسایه داشت که سبب می‌شد مشایخ و شعرای عهدش به مکاتبه و مشاعره با وی بپردازند و به‌نوعی به جمع مریدانش بپیوندند. یکی از این مریدان و شیفتگان سیف فرغانی بود که ارادت خالصانه‌ای به ایشان داشت، ‌طوری که نخستین بار او بود که سعدی را استاد سخن لقب داد. از ویژگی‌های سبک شعری سیف این است که به قصیده‌ها و غزل‌های معروف فارسی از شاعران بزرگی چون رودکی، سنائی، انوری، خاقانی، عطار و از همه بیشتر سعدی جواب داده است. از حدود ششصد غزلی که سیف در دیوان اشعارش دارد، تعداد بسیاری از آن‌ها در جواب سعدی سروده شده است.

زهی جهان شده روشن به آفتاب جمالت کسی به چشم سر و سر ندیده روی مثالت

بیت بالا در جواب این غزل سعدی است:

کهن شود همه‌کس را به روزگار ارادت مگر مرا که همان عشق اول است و زیادت