
کتاب دوستدار
معرفی کتاب دوستدار
کتاب دوستدار با عنوان اصلی The boyfriend نوشتهٔ فریدا مک فادن و ترجمهٔ نشاط رحمانی نژاد توسط نشر نون منتشر شده است. این اثر توسط نویسندهٔ پرفروش آمریکایی نگاشته و در سال ۲۰۲۴ منتشر شده است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دوستدار
کتاب «دوستدار» ماجرای دختری به نام «سیدنی شاو» در نیویورک را روایت میکند که در روابط عاطفی خود بدشانسی میآورد، اما بالاخره مردی بینقص را پیدا میکند: یک پزشک جذاب و خوشقیافه. همزمان، پلیس درگیر پروندهٔ قتلهای سریالی زنان جوانی است که قاتل، پیش از کشتن، با قربانیانش قرار میگذارد. سیدنی باید احساس امنیت کند، اما به تدریج به مرد ایدهآلش مشکوک میشود. آیا او واقعاً همان کسی است که به نظر میرسد، یا سیدنی قربانی بعدی خواهد بود؟ داستان در دو خط زمانی گذشته و حال پیش میرود. در گذشته، با پسری به نام «تام» آشنا میشویم که عاشق دختری به نام «دیزی» است، اما درگیر مشکلات شخصی و افکار تاریک است. این دو خط داستانی به هم گره میخورند و مخاطب را با خود تا پایان داستان میبرند.
چرا باید کتاب دوستدار را بخوانیم؟
اگر به داستانهای معمایی، هیجانانگیز و روانشناختی علاقه دارید، کتاب دوستدار انتخاب خوبی است. فریدا مکفادن به خاطر پیچشهای غیرمنتظره و پایانهای غافلگیرکننده شهرت دارد و این کتاب نیز از این قاعده مستثنی نیست. داستان پر از مظنونین مختلف است که حدس زدن قاتل را سخت میکند و شما را تا آخرین لحظه درگیر نگه میدارد. اگرچه ممکن است برخی شخصیتها عمق زیادی نداشته باشند، اما سرعت بالای داستان و طرح جذاب آن این ضعف را جبران میکند.
خواندن کتاب دوستدار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب دوستدار را به طرفداران رمانهای تریلر روانشناختی و داستانهای جنایی به خصوص کسانی که از آثار فریدا مکفادن لذت میبرند، پیشنهاد میکنیم. اگر به دنبال داستانی پر از تعلیق، راز و هیجان هستید که شما را تا صفحات پایانی غافلگیر کند، این کتاب برای شماست.
درباره فریدا مک فادن
فریدا مکفادن، متولد اول ماه مه ۱۹۸۰، نویسندهای آمریکایی است که در دو زمینهٔ متفاوت مهارت دارد: او هم رمانهای پرطرفدار تریلر روانشناختی مینویسد و هم بهعنوان پزشک متخصص آسیبهای مغزی فعالیت میکند. مکفادن با ترکیب دانش پزشکی و ذوق نویسندگیاش، آثاری خلق کرده که مخاطبان را به وجد میآورد. کتابهای او، از جمله «هیچوقت دروغ نگو»، «بانوی طبقه بالا»، «خدمتکار»، «در قفلشده» و «میخوای یه راز رو بدونی؟»، او را به یکی از نامهای برجسته در ژانر تریلر تبدیل کردهاند. علاوه بر این، او رمانهای طنز با محوریت پزشکی نیز در کارنامه خود دارد.
بخشی از کتاب دوستدار
«تند و تیز نگاهش میکنم. «بله. بههرحال اون یه جورایی...» نمیدانم میخواهم دقیقاً به جیک بگویم که چه اتفاقی بین من و کوین واقعی افتاده است یا خیر. چون نمیتوانم با نگاه قضاوتگرش روبهرو شوم. اما باید مطمئن شوم که این موضوع را جدی میگیرد. «اون قرار خوب پیش نرفت و اون دوباره دیروز سر و کلهش پیدا شد و سعی کرد با من صحبت کنه. بانی... اون ازم دفاع کرد...»
به خاطر بغض توی گلویم دیگر نمیتوانم حرف بزنم. وقتی یادم میآید که بانی دیروز به کوین واقعی گفت برود، دلم میخواهد بزنم زیر گریه.
یک دوست واقعی بود. اگر واقعاً احتمال کشته شدنش به خاطر من وجود داشته باشد...
جیک به من اطمینان میدهد: «ببین، میخوایم مردی که این کار رو کرده پیدا کنیم. حرفم رو باور کن. ما منابع زیادی رو به این پرونده اختصاص دادیم و من میخوام شخصاً بهت اطمینان بدم که پیداش میکنم. قصد داریم این مردی که توی سینچ باهاش آشنا شدی و هر مظنون احتمالی دیگهای که وجود داره رو بررسی و قاتل رو پیدا کنیم.» بین ابروهایش چین میافتد. «سید. حرفم رو باور میکنی، مگه نه؟»
حرفش را باور دارم. هیچکس به اندازهٔ جیک سوزا به کارش متعهد نیست. ازدواج اولش هم به همین خاطر به طلاق ختم شده بود. من هم به همین خاطر بود که رابطهام را با او قطع کرده بودم. چون متوجه شدم در دو هفتهٔ اخیر او را حتی برای یک وعدهٔ غذایی هم ندیدهام و علتش هم فقط این بوده که نمیتوانست دست از کار بکشد. وقتی داشتم وسایلم را جمع میکردم، سرش فریاد کشیده بودم: بودن با کسی که اصلاً او را نمیبینی، چه فایدهای دارد؟
حتی یک بار هم قول نداده بود که از کارش کم کند. با آن صدای بم و صمیمانهاش گفته بود که شغلش مهمترین چیز زندگیاش است و هر زنی که با او باشد، باید این موضوع را درک کند و به آن احترام بگذارد.»
حجم
۲۹۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۱۷ صفحه
حجم
۲۹۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۱۷ صفحه
نظرات کاربران
بچه ها، من این کتابو با کلی عشق، وقت و انرژی صوتی کردم و کاملش گذاشتم توی کستباکس 🎙️✨ دو نسخه ازش اونجاست، اگر خواستید نسخهای رو گوش بدید که با صدای منه، اونی که اسم گوینده اش saminshobairy هست رو
👀📱🫗 شما شاهدِ دو روایت، در خطوط زمانیِ متفاوتی هستید. "سیدنی" حسابداریه که در اواسطِ دههی چهارم زندگیاش قرار گرفته و از اینکه هنوز نتونسته رابطهی عاطفیِ سالم و باثباتی بسازه که منتهی به ازدواج بشه؛ احساسِ خطر میکنه. به
رمانی که حتی اسمش رو هم در ترجمه عوض کردن سانسور زیاد داره و اشتباهات نگارشی هم کم نداره، اما ترجمه رو پسندیدم . رمان در دو زمان روایت میشه: زمان گذشته، تام پسری دبیرستانی که عاشق همکلاسیش دیزی شده با پدر الکلی
اگر دو فصل آخر اینجوری نبود، قطعا پنج ستاره میدادم. یک بار کامل توضیح دادم که کتابهای این نویسنده به دو گروه کلی تقسیم میشن. قتل یا قتل هایی از جانب یک آدم روانی اتفاق افتاده که 1-شخصیت اصلی داستان
من چاپی این کتاب رو خوندم. از لحاظ ترجمه و ویراستاری خوب بود فقط یکی دو جا اشکال ویراستاری داشت. و اما در مورد داستان: عالی بود، عالی بود عالییییییی. بعد از خوندن آموزگار، تصادف و همکار واقعا ناامید شده
زمانی که دنبال یک فرد قابل اعتماد میگردی، اتفاقاتی رخ میدهد که تو را از اعتماد کردن پشیمان میکند اما... این کتاب جزو کتاب های جالب و پر پیچ و خم فریدا مک فادن بود...شما را درگیر خود خواهد کرد. اما به
خیلی غافلگیر کننده اس تا آخرش نمیتونی بفهمی قاتل کیه
قشنگ بود به نظرم
از یه جایی از متن گفتم، خب بالاخره فریدا مک فادن خیلی سریع شخصیت منفی شو لو داد و آماده بودم بعد از اتمام مطالعه ام اشاره کنم که خیلی تابلو داستانش رو پیش برده، اما در نهایت ... تق!!!!!
عالی بود در کمتر از ۱۲ ساعت یکسره خوندمش خیلی تعریف فریدا مک فادن رو شنیده بودم اما هیچ وقت چیزی ازش نخونده بودم واقعا به خوبی تعریفاتش بود و حتی بهتر خیلییییی ارزش خوندن داره