
کتاب آسیب شناسی دینی
معرفی کتاب آسیب شناسی دینی
کتاب آسیب شناسی دینی نوشتهٔ محمد اسفندیاری توسط نشر نی منتشر شده است. حوزهٔ آسیبشناسی دینی به بررسی و نقد دانش، بینش، رفتار و کردار دینداران میپردازد و معیار آن عقل و دین، و هدفش اصلاح است. نسخهٔ الکترونیکی چاپ سوم این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید. چاپ سوم این کتاب، مانند چاپ قبلی، مورد بازبینی قرار گرف و بهعنوان ویراست سوم منتشر شده است. همچنین، ضمن افزودن مطالب جدید، دو کتاب دیگر نویسنده با عناوین «بعد اجتماعی اسلام» و «خمود و جمود» نیز با حذف مطالب تکراری در این ویراست گنجانده شده است.
درباره کتاب آسیب شناسی دینی
محمد اسفندیاری در کتاب آسیبشناسی دینی بیان کرده است که هر پدیدهای، چه آشکار و چه پنهان، در معرض آسیبهایی است که هویت و موجودیت آن را تهدید میکنند. دین، بهعنوان پدیدهای آسمانی، و جامعهٔ دینی، بهعنوان واسطهٔ بین آسمان و زمین، از این قاعده مستثنی نیستند. بنابراین، بررسی و شناخت آسیبهای دینی ضروری است و بیتوجهی به آن، برابر با نادیده گرفتن خود این آسیبهاست. این کار در گذشته نیز انجام میشد، اما با پیدایش و تخصصی شدن رشتهٔ علمی «آسیبشناسی»، توجه بیشتری به آن معطوف شد. با این حال، گاهی تشخیص و نقد آسیبها محل بحث و اختلاف نظر است. دیدگاههای مختلفی در آسیبشناسی دینی وجود دارد و بسته به دیدگاه هر فرد، برخی چیزها آسیب تلقی میشوند و برخی نه، و شدت آسیبها نیز متفاوت است، اما برای رفع آسیبها، بهترین و مطمئنترین راه، پذیرش حاکمیت عقل است. به عقیدهٔ نویسنده دین سالم در عقل سالم و جامعهٔ عقلانی شکل میگیرد. فرد یا جامعهای که عقلانی نباشد، دیندار هم نیست و دین را نیز تباه میکند؛ یا آن را بهعنوان ابزار خوابآور به کار میبرد یا به عنوان سم مهلک. کسی که بخواهد دین را جایگزین عقل کند، دین را نیز از دست میدهد. دین برای محدود کردن یا تضعیف عقل نیامده است، بلکه هدف از فرستادن پیامبران، برانگیختن عقل انسانها بوده است. عقل، دین درونی و راهنمای باطنی است و دین نیز عقل بیرونی و راهنمای ظاهری. دینداری وابسته به عقلگرایی و رفع آسیبهای دینی نیز منوط به آن است. اهمیت آسیبشناسی دینی تا آنجاست که اگر نادیده گرفته شود، خود دین بهعنوان یک آسیب شناخته میشود. شناخت و رفع آسیبها ناشی از ضعف ایمان نیست، بلکه ناشی از دغدغهٔ علمی و دینی است، اما مشکل اینجاست که برخی از افراد ناآگاه، چیزهایی را که به اشتباه به دین نسبت دادهاند، عین دین میپندارند و در نتیجه، آسیبشناسی دینی را نمیپذیرند.
چرا باید کتاب آسیب شناسی دینی را بخوانیم؟
این کتاب به بررسی باورها و رفتارهای نادرست دینی میپردازد و به ما کمک میکند تا از تحریفها، خرافات و برداشتهای غلط از دین آگاه شویم. با شناخت آسیبها، میتوانیم در جهت حفظ اصالت و خلوص دین تلاش کنیم و از ورود عناصر بیگانه و نادرست به آن جلوگیری نماییم. مطالعهٔ کتاب آسیبشناسی دینی به ما کمک میکند تا با دیدی نقادانه به باورها و اعمال دینی بنگریم و فهم عمیقتر و صحیحتری از دین داشته باشیم. این کتاب میتواند انگیزهای برای اصلاح نگرشها و رفتارهای دینی فردی و اجتماعی باشد و به دینداری سالمتر و عقلانیتر منجر شود. شناخت آسیبها، ما را در برابر کسانی که از دین برای اهداف شخصی یا گروهی سوء استفاده میکنند، هوشیارتر میسازد و به تقویت رویکرد عقلانی در دینداری کمک میکند.
خواندن کتاب آسیب شناسی دینی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
پژوهشگران و محققان حوزه دین، طلاب و روحانیون، فعالان فرهنگی و مذهبی و افراد متدین و علاقهمند به حوزهٔ دین مخاطبان این کتاب هستند.
بخشی از کتاب آسیب شناسی دینی
«دو نگرش به قدرت وجود دارد: یک نگرش کاملاً ابزاری است و مقام را جز وسیلهای نمیداند و آن را برای تحقّق ارزشهایی چون اخلاق و عدالت میخواهد (ترجیح ارزشها بر قدرت). در نگرش دیگر قدرت وسیله نیست، بلکه هدف است، و باکی نیست که برای کسب یا حفظ آن، ارزشها قربانی شود (ترجیح قدرت بر ارزشها). البتّه کسی بدین صراحت از تقدّم و ترجیح قدرت بر ارزشها سخن نمیگوید، امّا سخنْ معیار نیست، بلکه عمل معیار است. به لبها نباید نگریست، دستها را باید نگریست.
به گواهی تاریخ، قدرت همواره دغدغه خود را داشته و حفظ خود را بیش و پیش از هر چیز میخواسته است. همین که فردی به مقام میرسید، میپنداشت مهمترین هدفش حفظ آن است و همه هدفهای دیگر طفیلی و در خدمت آن. قدرت و محافظهکاری در تاریخ قرین یکدیگر بودند و مهمترین هدف قدرت پاسداری از قدرت بوده است. حتّی بسیاری از کسانی که آرمانهای اصلاحی داشتند، پس از رسیدن به قدرت فراموشش کردند.
دو هدف مهم قدرت عبارت است از استحکام و بسط خود. ارباب قدرت نخست به محکم کردن زیر پای خود میاندیشند و از آن پس به دراز کردن دست خود. پس از این دو، اگر فرصت به تحقّق ارزشها رسید، به ارزشها پرداخته میشود، والاّ فلا. تیغ قدرت در دفاع از خود تیز است و در تحقّق ارزشها، کند.
تعبیر «حفظ نظام» و «مصلحت نظام»، که امروزه در جمهوری اسلامی ایران به کار میرود، به اعتباری درست است. امّا مهمتر از حفظ نظام، حفظ ارزشهای نظام است، و مهمترین مصلحت نظام، رعایت ارزشهای آن. اگر حفظ نظام بدان منجر شود که اخلاقْ فروگذاشته و ارزشها نادیده گرفته شود، در این صورت آنچه حفظ میشود، نظامی است از درون تهیشده و فاقد ارزش. خواهیم گفت که امیرالمؤمنین میتوانست حکومتش را با عدول از آزادی و عدالت و اخلاق حفظ کند، امّا چنین نکرد و حفظ ارزشها را بر حفظ حکومت مقدّم شمرد.»
حجم
۴۷۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۱ صفحه
حجم
۴۷۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۱ صفحه