کتاب قمارباز فئودور داستایفسکی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب قمارباز

کتاب قمارباز

معرفی کتاب قمارباز

کتاب «قمارباز» نوشتۀ فئودور داستایفسکی و ترجمۀ مریم کرمی و مرتضی هانی است و انتشارات شاپرک سرخ آن را منتشر کرده است. قمارباز یکی از گنجینه‌های از بین نرفتنی و جاودان ادبیات روسیه است.

درباره کتاب قمارباز

رمان قمارباز اثری است روان‌کاوانه، تلخ و تماشایی که لایه‌های پنهان درون انسان را با همان دقت همیشگی داستایفسکی به تصویر می‌کشد. این داستان تنها یک روایت ساده از سقوط انسان در دام قمار نیست، بلکه بازتابی است از وسوسه، امید، ترس، عشق و هویت.

داستان قمارباز در فضایی اروپایی، در شهری خیالی به نام رولتن‌بورگ می‌گذرد و قهرمان اصلی آن، الکسی ایوانویچ، مردی است که با نقش معلم سرخانه وارد خانواده‌ای اشرافی و ورشکسته می‌شود. او در ظاهر فردی آرام و معمولی‌ست اما در درونش طوفانی از احساسات و تمایلات متضاد در جریان است؛ هم عاشق است و هم بردهٔ قمار. عشق او به پولینا، دخترخواندۀ ژنرال، یک‌طرفه و پرتنش است؛ عشقی آمیخته با تحقیر، سرسپردگی و میل به اثبات خود.

قمار در این رمان نه‌تنها فعالیتی برای کسب پول بلکه استعاره‌ای از زندگی است؛ از طمع و توهم تا سرخوشی‌های لحظه‌ای و سقوطی که بی‌رحمانه از پی می‌آید. داستایفسکی که خود درگیر اعتیاد به قمار بود، این رمان را در مدت کوتاه و تحت‌فشار مالی شدید نوشت و همین تجربۀ شخصی باعث شده است فضای داستان واقعی و نفس‌گیر باشد. شخصیت‌ها به‌قدری زنده و ملموس تصویر شده‌اند که خواننده گویی در کنار آن‌ها در کازینو ایستاده، نبضشان را حس می‌کند و نگاهشان را در لحظات بردوباخت می‌خواند.

قمارباز داستان انسانی‌ است که در میانۀ بحران هویت و وابستگی‌های عاطفی، خود را به دستان شانس می‌سپارد؛ داستان انسانی که می‌بازد، ولی باز هم قمار می‌کند، چون باختن برایش بهتر از هیچ کاری نکردن است. داستایفسکی در این کتاب، همچون دیگر آثارش، عمق روان آدمی را می‌کاود و نشان می‌دهد که چطور انسان در پیچ‌وخم وسوسه‌ها، خود را گم می‌کند و باز هم از نو، به همان راه برمی‌گردد.

خواندن کتاب قمارباز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران آثار برتر ادبیات جهان پیشنهاد می‌کنیم.

دربارهٔ فئودور داستایفسکی

«فیودور میخایلوویچ داستایفسکی»، نویسندهٔ بزرگ روس، در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ چشم به جهان گشود و در ۹ فوریهٔ ۱۸۸۱ درگذشت. او یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های ادبیات جهان به‌شمار می‌رود و بسیاری او را مهم‌ترین نویسندهٔ روان‌شناختی تاریخ ادبیات می‌دانند. آثار او با تمرکز بر لایه‌های عمیق روان انسان، تصویری پرتنش و درعین‌حال انسانی از شخصیت‌هایی پیچیده، عصیان‌گر و گاه روان‌پریش ارائه می‌دهند.

«داستایفسکی» فعالیت ادبی‌اش را با ترجمه آغاز کرد. او آثاری از نویسندگان بزرگی چون «انوره دو بالزاک» و «فریدریش شیلر» را به زبان روسی برگرداند، اما خیلی زود به خلق آثار داستانی روی آورد و رمان‌هایی نوشت که امروزه در شمار شاهکارهای ادبیات جهان قرار دارند.

درون‌مایهٔ بسیاری از آثار او بر محور کشمکش‌های درونی، تضادهای اخلاقی، بحران‌های ایمانی و روابط پیچیدهٔ عاطفی شکل گرفته است. در داستان‌هایش اغلب نوعی مثلث عشقی دیده می‌شود که بستری برای تحلیل‌های عمیق روان‌شناسانه فراهم می‌آورد؛ مسائلی که دهه‌ها بعد در حوزهٔ روان‌کاوی به‌طور رسمی مطرح شدند.

«بیچارگان» (۱۸۴۶)، «همزاد» (۱۸۴۶)، «بانوی میزبان» (۱۸۴۷)، «نیه‌توچکا» (ناتمام، ۱۸۴۹)، «رؤیای عمو» (۱۸۵۹)، «توهین‌شدگان» (۱۸۶۱)، «خانهٔ اموات» (۱۸۶۲)، «یادداشت‌های زیرزمینی» (۱۸۶۴)، «جنایت و مکافات» (۱۸۶۶)، «قمارباز» (۱۸۶۷), «ابله» (۱۸۶۹)، «جن‌زدگان» (۱۸۷۲)، «جوان خام» (۱۸۷۵) و سرانجام شاهکار ماندگار «کتاب برادران کارامازوف» (۱۸۸۰) از آثار مهم «فیودور داستایفسکی» هستند.

او همچنین در زمینٔ داستان کوتاه و بلند آثاری چون «شب‌های روشن»، «دزد شرافتمند»، «قهرمان کوچولو»، «بوبوک»، «رؤیای آدم مضحک» و «دل‌آور خردسال» را نوشت که هرکدام تصویری زنده و ماندگار از شخصیت‌های انسانی و تنش‌های درونی آن‌ها ترسیم می‌کنند. مقاله‌هایی چون «یادداشت‌های زمستانی دربارهٔ برداشت‌های تابستانی» (۱۸۶۳) و «مجموعه چندسالهٔ یادداشت‌های روزانهٔ یک نویسنده» (۱۸۷۳–۱۸۸۱) ابعادی دیگر از ذهن تحلیلی و تأمل‌گر «داستایفسکی» را نشان می‌دهند.

«داستایفسکی» نه‌فقط به‌عنوان یک نویسنده، بلکه به‌عنوان کاوشگری ژرف‌نگر در روح انسان جایگاهی بی‌همتا در تاریخ ادبیات دارد. آثار او همواره محل رجوع روان‌شناسان، فیلسوفان و نویسندگان بوده‌ و همچنان تأثیر خود را بر فرهنگ و اندیشه‌ٔ جهانی حفظ کرده‌ است.

بخشی از کتاب قمارباز

«پس از دو هفته دوری، بالاخره به خانه برگشتم و متوجه شدم که افـراد مـا از سه روز پیش در رولتنبورگ حضور دارند. تصـورم بر این بـود کـه بی‌صبرانه منتظرم هستند، اما اشتباه می‌کردم. ژنرال با تکبر خاصی با من برخورد کرد و پس از یک گفتگوی کوتاه، مرا به نزد خواهرش فرستاد. به نظر می‌رسید که از کسی پول قرض کرده‌اند. به گمانم، ژنرال از روبه‌روشدن با من اجتناب می‌کند. ماریا فیلیپوونا که به‌شدت مشغول به نظر می‌رسید، بیش از چند کلمه با مـن صحبت نکرد. بااین‌حال، پول را از من گرفت و شـمرد و تمـام گزارشـم را بادقت گوش داد. برای شام مجللی که به رسم مسکویی‌ها در زمـان ثروتمنـد شدن برگـزار می‌شود، در انتظـار «مزنتسـوف»، مـرد فرانسـوی و یـک مـرد انگلیسی بودند. به‌محض اینکه پولینا الکساندرونا مرا دید، دلیل دیـر آمـدنم را پرسید و بدون انتظار برای پاسخ من، به‌سرعت دور شد. مشخص بود که ایـن کار را عمدی انجام داده، اما باید با هم صحبت می‌کردیم.»

نظرات کاربران

کاربر 7952585
۱۴۰۴/۰۲/۳۱

از هر لحاظ عالی

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان