کتاب آشنایی با مفاهیم اساسی جامعه شناسی
معرفی کتاب آشنایی با مفاهیم اساسی جامعه شناسی
کتاب آشنایی با مفاهیم اساسی جامعه شناسی نوشتهٔ حمید عضدانلو است و نشر نی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب آشنایی با مفاهیم اساسی جامعه شناسی
حمید عضدانلو دربارهٔ تدوین کتاب آشنایی با مفاهیم اساسی جامعه شناسی چنین میگوید: «این کتاب ثمرهٔ بیش از هفت سال فیشبرداری از کتب و مقالات متعددی است که از زیر دستم گذشتهاند. هدف آغازین این فیشبرداریها نه تدوین و انتشار این کتاب بلکه استفاده از آنها در کلاسهای مختلف دروس جامعهشناسی بود. وقتی تعداد این فیشها به حدود چهارصد رسیده بود، برخی از دوستان و همکاران اهل فن مرا تشویق کردند تا فیشها را مرتب کرده و به صورت کتاب کوچکی در اختیار دانشجویان و علاقهمندان قرار دهم. این تشویق مؤثر افتاد و من شروع به تنظیم فیشها کردم. در این مدت، و در اثنای مراجعه به منابع برای بازبینی مجدد، با مفاهیم دیگری برخورد کرده و آنها را نیز به جمع این مفاهیم اضافه کردم. ثمره همه این تلاشها کتابی است که در اختیار دارید.»
این کتاب نه یک فرهنگ جامعهشناسی بلکه میتواند مقدمهای برای یک فرهنگ جامعهشناسی بهشمار آید. این کتاب نه یک کتاب درسی جامعهشناسی بلکه میتواند کمکی برای درک بهتر کتابهای درسی این شعبه از علوم اجتماعی باشد.
خواندن کتاب آشنایی با مفاهیم اساسی جامعه شناسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دانشجویان رشتهٔ جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آشنایی با مفاهیم اساسی جامعه شناسی
«جامعه: society
جامعه معادل society است که از ریشه لاتین socio بهمعنی اتحاد یا پیوستن به یکدیگر ساخته شده است و جامعه به گروهی از مردم گفته میشود که در یک قلمرو جغرافیایی مشخص زندگی میکنند، فرهنگ مشترکی دارند، و با مردمی که در همان قلمرو جغرافیایی زندگی میکنند، در مقایسه با مردم سرزمینهای دیگر، کنش متقابل بیشتری دارند. بر اساس این تعریف، و با برداشتی کلی از آن، میتوان چنین نتیجه گرفت که جامعه میتواند گروهی از کشورها (جوامع غربی، شرقی، یا آفریقایی)، یک کشور مجزا (ایران، کره، ژاپن)، و یا یک اجتماع قومی در درون یک کشور (کرد، آذری، بلوچ) باشد. بهطورکلی میتوان گفت که سیماهای مهم یک جامعه قلمرو جغرافیایی مشترک، فرهنگ مشترک، و کنش متقابل است.
اشاره به این نکته نیز ضروری است که وقتی صحبت از جامعه میکنیم منظور ما عمدتاً نهادهای سیاسی نیست: دولت، حکومت، نظام قانونی و امثال اینها خودبهخود تشکیلدهنده جامعه نیستند. همچنین نمیتوان گفت که جامعه متشکل از ساختارهای اقتصادی یا خویشاوندی است ــ گرچه همه اینها قسمت مهمی از کیان یک جامعهاند و سهم بهسزایی در پایداری و بقای جامعه دارند. اغلب تجزیه و تحلیل نهادها و نظامهای تشکیلاتی جامعه را تجزیه و تحلیل خود جامعه تلقی میکنند. به همین دلیل است که بهدستدادن تعریف مشخصی از «جامعه» ضروری است. جامعه اساساً گروهی از مردمند که مجتمعاً و به شکلی همروند بههم پیوستهاند و خود را مجزا از کسانی احساس میکنند که خارج از گروه آنها قرار دارند.
معمولا شرح و توصیف این امور با کمک ابزارهای استعاری و کنایهای در مورد حد و مرزهای جامعه، یعنی انگارههایی که توسط آنها تمیز گروه یا فردی از گروه یا فرد دیگر ممکن میشود، صورت میپذیرد. عوامل متعدد و متفاوتی میتوانند در تعیین حد و مرزهای اجتماعی دخیل باشند: مثلا، اختلافهای زبانی، نقشهبرداری و مکاننگاری، تغذیه، الگوهای اقتصادی و همسرگزینی، سنتها، معیارهای ایفای نقش (ارزشهای موجود در قلمرو اخلاق، زیباییشناسی یا ذوق و سلیقه درباره دیگران) و غیره. گرچه همه این عوامل نقش بهسزایی در رفتار و کردار فردفرد گروه بازی میکنند، ولی الگوی کلی از اهمیت تحلیلی بیشتری برخوردار است: یعنی زمانی که افراد و گروهها به مشابهت یا عدم مشابهت خود با دیگر گروهها یا افراد پی میبرند، میتوانند این عوامل را بهعنوان ابزارهایی برای تحریک احساساتی بهکار گیرند که توسط آنها حد و مرزهای اجتماعی ساخته میشوند. اینها همان عواملی هستند که میتوانند از طریق واژههایی چون «وابستگی» و بیگانگی بیان شوند : عباراتی که از یک طرف شامل مفاهیمی مانند «همانندی»، «تعلقات مشترک»، «وابستگی دوجانبه» و «اتحاد و انسجام»، با درجات مختلفی از شدت، آهنگ و درجه آگاهی است؛ و از طرف دیگر، احساساتی مانند «فاصله»، «جدایی»، «دیگری» و «بیگانگی» را دربرمیگیرد.»
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۷۴۴ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۷۴۴ صفحه