
کتاب می خوای یه راز رو بدونی؟
معرفی کتاب می خوای یه راز رو بدونی؟
کتاب می خوای یه راز رو بدونی؟ با عنوان اصلی Want to know a secret نوشتهٔ فریدا مک فادن، ترجمهٔ مریم علیزاده میلانلو و ویراستهٔ لیلا ملکی است. نشر کتاب کوله پشتی این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی قرن ۲۱ آمریکا قرار گرفته، رمانی هیجانانگیز و دلهرهآور در باب یوتیوبری به نام «اپریل» است که در زندگی بهظاهر بیعیبونقص خود غرق است. همهچیز بهخوبی پیش میرود تا زمانی که اپریل تصمیم میگیرد با همسایگان خود ارتباط برقرار کند. این آغاز ماجراهایی است که با فاششدن رازهایی هولناک زندگی او را به هم میریزد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب می خوای یه راز رو بدونی؟ اثر فریدا مک فادن
کتاب «میخوای یه راز رو بدونی؟» که نخستینبار در سال ۲۰۲۱ میلادی و در ایران در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، یک رمان آمریکایی، روانشناختی و دلهرهآور است. این رمان شما را با شخصیتی به نام «اپریل» با تمام نقصها و ترسهایش آشنا و همراه میکند. او شخصیتی است که نهتنها با فشارهای اجتماعی برای حفظ ظاهر زندگیاش دستوپنجه نرم میکند، بلکه باید با گذشتهای که سعی در فراموشکردنش داشته، روبهرو شود. شخصیتهای فرعی همچون همسر اپریل به نام «بابی» و دوست نزدیکش، «ماریا» پرداخته شدهاند و نقش مهمی در پیشبرد داستان ایفا میکنند. گفته شده است که نویسندهٔ این رمان، «فریدا مکفادن» با زیرکی، انگیزهها و رازهای هر شخصیت را بهطور تدریجی آشکار کرده است و این کار موجب تحریک کنجکاوی خواننده میشود. او با استفاده از زاویهدید چندگانه و فلشبک، لایههای مختلف داستان را بهتدریج باز میکند. این روش نهتنها تعلیق را حفظ میکند، بلکه به مخاطب اجازه میدهد ارتباط بهتری با شخصیتها و انگیزههایشان برقرار کند. این کتاب با بررسی تاریکیهای پنهان زندگی روزمره و تأثیرات مخرب اسرار، میتواند شما را درگیر خود کند. یکی از ویژگیهای برجستهٔ این رمان را تأکید بر درونمایههایی همچون دروغ، فریب و دوگانگی دانستهاند که در بسیاری از آثار «فریدا مکفادن» دیده شده است.
خلاصه داستان می خوای یه راز رو بدونی؟
رمان «میخوای یه راز رو بدونی؟» پیرامون زندگی زنی به نام «اپریل مسترسون» میگذرد؛ مادری بهظاهر ایدئال و موفق که در شبکههای اجتماعی بهعنوان یک مادر نمونه و آشپز حرفهای شناخته میشود. او با برنامهٔ آشپزی آنلاینش یک زندگی بینقص را نمایش میدهد، اما پشت این ظاهر بیعیب رازهایی تاریک پنهان است. اپریل چیزی در زندگیاش کم ندارد؛ بهجز همسایگانی مهربان که بتواند ارتباطی صمیمی با آنها برقرار کند. پس از آشنایی او با همسایهها بهویژه «ماریا» و همسر او به نام «شان»، روابط بهسرعت پیچیده و تاریک میشود. زمانی که اپریل پیامهایی تهدیدآمیز مربوط به گذشتهاش دریافت میکند، زندگی آرام و بیدغدغهاش بهتدریج فرو میریزد. داستان با دریافت این پیامهای تهدیدآمیز ناشناس وارد مرحلهای جنایی میشود و پرده از رازهایی چندینساله برمیدارد. در همین حین، روابط بین اپریل و همسرش، «الیوت» و همینطور دیگر اعضای خانوادهها دچار تغییرات عمیقی میشود. نقطهٔ مهم داستان زمانی است که اپریل و ماریا به دوستان نزدیک تبدیل میشوند و بچههایشان نیز رابطهای دوستانه برقرار میکنند. هر چه زمان میگذرد، رازهای پنهانی از زندگی ماریا و همسرش بهتدریج فاش میشود و این موضوع چالشهای جدی برای خانوادههای دو طرف ایجاد میکند.
چرا باید کتاب می خوای یه راز رو بدونی؟ را بخوانیم؟
با مطالعهٔ این رمان شاهد داستانی در باب خیانت و روابط پیچیدهٔ انسانی در روزگار معاصر هستید.
کتاب می خوای یه راز رو بدونی؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۲۱ آمریکا و قالب رمان با سبک جنایی، معمایی و دلهرهآور دربارهٔ پیامهای ناشناسی که یک زندگی موفق را به هم میریزد، پیشنهاد میکنیم.
درباره فریدا مک فادن
«فریدا مکفادن» (Freida McFadden) زادهٔ یک می ۱۹۸۰ میلادی، یک نویسندهٔ آمریکایی در ژانر تریلر و پزشک متخصص در حوزهٔ آسیبهای مغزی است. او چندین رمان هیجانانگیز روانشناختی و رمانهای طنزِ پزشکی نوشته است. از آثار مکتوب او میتوان به «هیچوقت دروغ نگو»، «بانوی طبقهٔ بالا»، «خدمتکار»، «در قفلشده» و «می خوای یه راز رو بدونی؟» اشاره کرد.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
کتاب حاضر با عنوان «میخوای رازی رو بدونی؟» در سال ۱۴۰۳ و با ترجمهٔ «یاسمن ثانوی» توسط نشر نون فیپا گرفته است؛ همچنین با ترجمهٔ «شیدا قوامپور» در سال ۱۴۰۴ توسط نشر ویسا منتشر شده است.
بخشی از کتاب می خوای یه راز رو بدونی؟
«چند روزی که لئو در خانه است، حواسم را با کارهای جلسهٔ اولیا و مربیان پرت میکنم. از جشنوارهٔ پاییزی پول زیادی به دست آوردیم و من باید کارهای عقبافتادهاش را انجام بدهم، چون بیشتر بعدازظهر جشنوارهٔ پاییزی را با لئو در اورژانس سپری کردم.
بزرگترین منبع جمعآوری کمکهای مالیمان حراج بیسروصدا بود. باید اعتراف کنم که اپریل کارش را خیلی خوب انجام میدهد.
فقط اینکه وقتی به مبالغ پیشنهادی نگاه میکنم، ظاهراً جور درنمیآیند و پیشنهادهای برنده بیشتر از پولی به نظر میرسد که به حساب انجمن اولیا و مربیان واریز شده است. در نهایت ماشینحسابی برمیدارم تا جمعشان بزنم. مشخص میشود حق با من است. یک تناقض بزرگ وجود دارد.
پولی گم شده است. پول زیادی هم هست.
یک ساعت بعد را پشت تلفن و در حال صحبت با بانک میگذرانم. به بررسی نیاز دارد، اما مشخص است که بخشی از پول به حساب دومی واریز میشود. به حسابی که بههیچوجه ربطی به انجمن اولیا و مربیان ندارد.
این یعنی کسی پول را میدزدد.»
حجم
۲۷۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۲۷۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه