دانلود و خرید کتاب مردی پر از ماهی گلی جمعی از نویسندگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب مردی پر از ماهی گلی

کتاب مردی پر از ماهی گلی

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب مردی پر از ماهی گلی

کتاب مردی پر از ماهی گلی نوشتهٔ جمعی از نویسندگان توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است. این کتاب نه داستان کوتاه فارسی را در بر دارد. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مردی پر از ماهی گلی

کتاب مردی پر از ماهی گلی دربردارندهٔ نه داستان کوتاه از نه نویسندهٔ ایرانی است. عنوان داستان‌های این مجموعه عبارت است از «مأموریت»، «مَردی پُر از ماهیِ گلی»، «آهو»، «سربند بازنشده»، «اینجا، کسی خواب نیست!»، «عزرائیل در سنگر بغلی است»، «کورسو»، «یوریک» و «جاکلیدی». نویسندگان این مجموعه داستان کوتاه، معصومه عیوضی، مهدی زارع، سمیه رشیدی، معصومه میرزایی، سعید تشکری، منصور آسترکی، ابوالفضل بصیری، احسان قدیری، فاطمه جهان‌گشته هستند.

خلاصه کتاب مردی پر از ماهی گلی

(هشدار: این پاراگراف یکی از از داستان‌های کوتاه این مجموعه را فاش می‌کند!)

داستان «عزرائیل در سنگر بغلی است» نوشته‌ی منصور آسترکی، روایتی است از زبان یک جانباز بستری در بیمارستان که به دلیل وضعیت جسمانی‌اش، در سکوت اجباری به سر می‌برد. این سکوت فرصتی برای مرور خاطرات تلخ و شیرین گذشته، حسرت کارهای انجام‌نشده و درگیری با افکار مختلف را برای او فراهم کرده است. او از تنهایی و فراموشی دوستانش گلایه دارد و تنها دلخوشی‌اش، ملاقات خیالی با کسی است که به نظر می‌رسد یک شخصیت معنوی یا حتی عزرائیل باشد. این ملاقات در بستری از توهمات ناشی از بیماری و دارو، امید و آرامش موقتی را برای او به ارمغان می‌آورد، در حالی که اطرافیانش همچنان در تلاش برای فراهم کردن یک سفر زیارتی برای او هستند. داستان به صورت یک مونولوگ داخلی از زبان شخصیت اصلی روایت می‌شود و خواننده مستقیماً با افکار، احساسات و توهمات او همراه می‌شود. مرز بین واقعیت و توهم در داستان کمرنگ است. ملاقات‌های شخصیت اصلی با فرد مورد نظر، توصیفات غیرواقعی از بیمارستان معلق و دیدن خورشید در شب، نشان‌دهنده این درهم‌آمیختگی است. نویسنده از زبانی احساسی و شاعرانه برای بیان افکار و احساسات شخصیت اصلی استفاده کرده است که عمق درونی او را به خوبی به تصویر می‌کشد و حضور قرآن و زیارت‌نامه، و توصیف بیمارستان به عنوان حرم و اتاق به‌عنوان پنجره فولاد، نشان‌دهندهٔ اعتقادات مذهبی شخصیت اصلی و اطرافیانش است.

چرا باید کتاب مردی پر از ماهی گلی را بخوانیم؟

با خواندن آثار نویسندگان معاصر، از ادبیات امروز فارسی حمایت می‌کنید و با صداها و دغدغه‌های نسل حاضر آشنا می‌شوید. اگر به داستان کوتاه علاقه‌مند هستید، این مجموعه می‌تواند نمونه‌های خوبی از هنر داستان‌نویسی معاصر فارسی را در اختیار شما قرار دهد.

خواندن کتاب مردی پر از ماهی گلی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه از نویسندگان معاصر است و می‌تواند برای کسانی که به این قالب ادبی علاقه دارند، جذاب باشد. کسانی که به دنبال آشنایی با نویسندگان معاصر هستند، می‌توانند از مطالعهٔ این کتاب لذت ببرند.

بخشی از کتاب مردی پر از ماهی گلی

«آقا جان، روزهای اول آمدنمان بود که آن‌ها هم آمدند، شفیقه خانم را می‌گویم! دختری که همراه مادرش زیلویشان را کمی آن طرف‌تر از ما پای پنجره فولاد پهن کردند! مادر می‌گفت کاروانی که آوردتشان برایشان هتل هم گرفته، اما مادر و دختر دلشان خواسته این‌طور، اینجا، ده روزه سفرشان را سپری کنند، کنار شما. مادر توی این چند روزه بین آدم‌هایی که توی صحن و سرای پربرکتتان بسط نشسته و دخیل بسته بودند از همه بیشتر با آن‌ها گرم گرفت. با مادرش شش‌دانگ رفیق شد. این روزها هر بار که با هم خلوت می‌کردیم برایم از دختر می‌گفت. از آبی چشم‌های درشتی که تندتند روی صورت گردش توی هوا دودو می‌زدند گفته تا انگشت‌های ظریفش که آرام روی سوراخ‌های بریل صفحه سفید قرآنش می‌لغزند. هر بار هم نفسش را با آه بیرون می‌داد و حمکت خدا را شکر می‌کرد. قربان برکت وجودتان بروم که غبار صحن متبرکتان درمان دردهای بی‌علاج است.

آقا جان، مادر یکی دو بار به شوخی یا به جد گفت که وکیلش کنم دختر را از مادرش برایم خواستگاری کند. آقا جان، فکرش هم روی دلم باری است. هر بار که حرف را به اینجا می‌کشید سرم را پایین می‌انداختم. به زور سعی می‌کردم لبخند تحویلش بدهم. یکی نیست بهش بگوید آخر پیرزن، دردسرهای پسر خودت بس نیست؟!

یک بار همین‌طوری، برای اینکه چیزی گفته باشم، برای اینکه کوتاه بیاید، بهش گفتم زندگی‌مان خیلی سخت می‌شود. کارمان راست درنمی‌آید. تند جواب داد خوب هم راست می‌آید. گفت به دلم برات شده آقا این سفر چشم‌هایت را بهت برمی‌گرداند. گفت شفیقه را هم شفا می‌دهد ان‌شاءالله. می‌بینید آقا جان؟! سن و سالش رفته بالا، نعوذباالله نمی‌گویم آسمان و ریسمان به هم می‌بافدها، نه، چند بار که از دور شنیدم به شفیقه و مادرش هم همچو چیزهایی را می‌گفت پکر شدم. می‌گفت امکان ندارد بعد هشت سال طلبیده شدنمان آن هم توی این ماه مبارک بی‌حکمت باشد. چنان هم محکم می‌گفت که استغفرالله انگار از محضرتان قول گرفته.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۸۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان