
کتاب اسطوره و روایت
معرفی کتاب اسطوره و روایت
کتاب اسطوره و روایت نوشتهٔ صابر امامی (متولد ۱۳۴۱) است. نشر صاد این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی ایران قرار گرفته، در باب اسطورهشناسی، داستاننویسی، تاریخ و نقد است. گفته شده که درک ما از داستان، ادبیات و حتی خودِ انسان بدون فهم اسطوره و روایت ناقص میماند. این کتاب نشان میدهد که چگونه روایتها، چه در قصههای کهن و چه در داستانهای مدرن ریشه در ناخودآگاه جمعی، باورها و شیوهٔ تفسیر ما از جهان دارند. داستان فقط سرگرمی نیست؛ بلکه راهی است برای شناخت عمیقترِ تاریخ، فرهنگ، اسطورهها و روان انسان. این کتاب پلی میسازد بین متون کلاسیک فارسی مثل شاهنامه و ادبیات معاصر و کمک میکند ما روند تحول تفکر انسان از دوران اسطورهای تا امروز را ببینیم. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اسطوره و روایت اثر صابر امامی
کتاب «اسطوره و روایت» که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، در پنج فصل نوشته شده است. عنوان این فصلها بهترتیب عبارت است از «مقدمهای کوتاه بر روایت و ادبیات داستانی ایران»، «حقیقت اسطورهاسطورهشناسی»، «نزول معنا»، «اسطوره در متون کلاسیک فارسی» و «اسطوره در ادبیات معاصر فارسی». این کتاب اثری پژوهشی است که ارتباط میان اسطوره، روایت و ادبیات در ایران را بررسی کرده است. این پژوهش با هدف تبیین ریشهها، معانی و کارکردهای روایت و اسطوره در ادبیات ایرانی نوشته شده و بهدنبال آن است تا جایگاه ویژهٔ روایت در فرهنگ و هویت ایرانی را برجسته کند. «صابر امامی» با نگاه تحلیلی به عناصر اصلی روایت و اسطوره، مسیر تکاملی روایتپردازی در ادبیات ایران را از متون کلاسیک تا آثار معاصر بررسی کرده است. او در این کتاب نشان داده است که چگونه اسطورهها با وجود تاریخیبودنشان همچنان در لایههای عمیق روایتهای امروزی حضور دارند و درک آنها میتواند بهمعنای کشف دوبارهٔ هویت فرهنگی ایران باشد. برخی از محورهای کلیدی کتاب حاضر عبارت است از تحلیل رویکردهای مختلف به اسطوره و نقش آن در روایت، بازخوانی اسطورههای ایرانی مانند داستان سیاوش و تطبیق آن با الگوی «سفر قهرمان»، بررسی روایتهای دینی و عرفانی در متون مولانا و حافظ و نظامی، توجه به ادبیات معاصر فارسی و تحلیل اسطوره در آثاری نظیر «روی ماه خداوند را ببوس» به قلم «مصطفی مستور» و شعرهای احمد شاملو و فروغ فرخزاد. این کتاب ابزاری است برای بهتردیدن و بهترفهمیدن جهان روایتها.
خلاصه کتاب اسطوره و روایت
روایتشناسی به بررسی ساختار و سازمان روایت میپردازد؛ زنجیرهای از رویدادها که بهدست راوی نظم مییابد و دارای ساختاری ذهنی و پویا است که اجزای آن در تعامل دائم با یکدیگر هستند. نویسندهٔ انتزاعی در این میان برخلاف نویسندهٔ واقعی، ارزشها و نگرشهای بنیادین روایت را بازتاب میدهد و راوی صدایی است که داستان را برای مخاطب خیالی روایت میکند. ساختار روایت همواره با دیدگاههای هستیشناسانه و معرفتشناسانهٔ نویسندهٔ انتزاعی پیوندی عمیق دارد و میتواند حامل معانی ایدئولوژیک باشد. داستان از دیرباز یکی از کهنترین اشکال روایت در تمدنهای بشری بوده است؛ چنانکه شاهنامهٔ فردوسی نمونهای شاخص از روایت حماسی در ادبیات ایران به شمار میرود. اسطورهشناسی همچون داستان «فیل در تاریکی» نگاهی چندجانبه به حقیقت دارد. فریدریش کروز، زبانشناسان، مردمشناسان و پژوهشگران دیگری همچون بهمن سرکاراتی هر یک از زاویهای به تبیین اسطوره پرداختهاند؛ اسطورههایی که در بستر فرهنگی و تمدنی خود شکل گرفته و گاه در قالب حماسههای پهلوانی تداوم یافتهاند. همزمان، روند تحول معجزات در تاریخ ادیان از ملموس به مجرد نشانگر رشد اندیشهٔ انسانی است. از سوی دیگر نمادها همچون پلی میان آگاهی و ناخودآگاهی نقش برجستهای در ادبیات و هنر ایفا میکنند. یونگ، گوته، فروم و دیگران نماد را وسیلهای برای بیان حقایق پنهان دانستهاند و پیدایش آن را به ناخودآگاه جمعی و کهنالگوها پیوند دادهاند؛ جایی که نمادها نه از انتخاب آگاهانه بلکه از شهود و ژرفای احساسات انسانی سر بر میآورند. در متون کلاسیک فارسی نیز اسطورهها با ساختارهای قدسی خود همچون روایت سیاوش در شاهنامه، قابل تحلیل در چارچوب الگوهایی چون «سفر قهرمان» از جوزف کمبل هستند. در ادبیات معاصر فارسی، تأثیر عناصر اسطورهای همچنان پابرجا است و نمود آن را میتوان در ویژگیهایی همچون زمان و مکان شگرف، روایتهای مینوی و پیوند با آئینها مشاهده کرد؛ نشانهای از استمرار تفکر اساطیری در ناخودآگاه جمعی انسان امروز.
چرا باید کتاب اسطوره و روایت را بخوانیم؟
کتاب «اسطوره و روایت» کوشیده است مخاطب را با ساختارهای بنیادی روایت آشنا کند؛ از اسطورههای کهن گرفته تا روایتهای مدرن. این کتاب ابزاری است برای بهتردیدن و بهترفهمیدن جهان روایتها.
کتاب اسطوره و روایت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این اثر میتواند برای پژوهشگران ادبیات، دانشجویان رشتههای علوم انسانی و علاقهمندان به شناخت عمیقترِ روایت ایرانی، منبعی ارزشمند و الهامبخش باشد.
خلاصه فصلهای کتاب اسطوره و روایت
فصل اول: مقدمهای کوتاه بر روایت و ادبیات داستانی ایران
روایتشناسی به بررسی ساختار و سازمان روایت میپردازد. روایت بیان رویدادها است که هم در متون داستانی (مانند رمان و افسانه) و هم در متون غیرداستانی (مثل زندگینامه و تاریخ) وجود دارد. روایت زنجیرهای از رخدادها است که بهدست راوی سازماندهی میشود و همیشه نظم و ساختاری دارد. ساختار ماهیتی ذهنی است که عناصر آن در تعامل با یکدیگر هستند و تغییر در یکی سایر اجزا را تحتتأثیر قرار میدهد. نویسندهٔ واقعی از نویسندهٔ انتزاعی (مؤلف پنهان) متمایز است. نویسندهٔ انتزاعی، ارزشها و نگرشهای بنیادین را در روایت منعکس میکند؛ بدون اینکه صدایی مستقیم داشته باشد. راوی صدای حاضر در متن است که داستان را برای مخاطب خیالی یا روایتشنو بازگو میکند. ساختار روایت با دیدگاه هستیشناسی و معرفتشناسی نویسندهٔ انتزاعی پیوند دارد و شکل روایت میتواند حامل معانی ایدئولوژیک باشد. این تفاوتها در تحلیل روایت اهمیت دارند و باعث میشود نقشهایی همچون راوی قابل اعتماد یا غیر قابل اعتماد، فاصلهٔ زمانی روایت، زبان و تکنیکهای مختلف در روایت بررسی شوند. داستان بهعنوان شکلی از روایت ساختارمند از دیرباز در تمدنهای بشری حضور داشته است. در ایران از نمونههای اولیهٔ روایت، شاهنامهٔ فردوسی است که داستانهای حماسی منظوم را در خود جای داده و هر داستان آن با شخصیتها و رخدادهای خاص خود قابل تحلیل است.
فصل دوم: حقیقت اسطورهاسطورهشناسی
بحث دربارهٔ اسطورهها مانند داستان «فیل در تاریکی» است؛ هر پژوهشگر بخشی از حقیقت را لمس کرده است. دانش نوین اسطورهشناسی با «فریدریش کروز» آغاز شد که اسطوره را زاییدهٔ ناتوانی انسان ابتدایی در بیان احساس بیکرانگی دانست. در مقابل، زبانشناسان اسطورهها را نتیجهٔ بیماری زبان و تخیل پرقدرت انسان اولیه میدانستند. مردمشناسان اسطوره را جاندارانگاری طبیعت در مذهبهای ابتدایی تلقی کردند. «و. ونت» اسطوره را محصول تخیل هنری دانست که در امتداد قصهگویی، تبیین طبیعت و افسانههای پهلوانی شکل گرفت. دکتر «بهمن سرکاراتی» نظر دیگری داشت؛ اسطورهها گاه به حماسه تبدیل شدهاند؛ به ویژه بهدلایل طبقاتی و در اثر از دست دادن ارزش اعتقادیشان پیام خود را در قالب داستانهای پهلوانی حفظ کردهاند. گفته شده است که اسطورهها باید در بستر تمدنها و فرهنگهای خاص خود بررسی شوند؛ همانطور که معجزات پیامبران متناسب با ویژگیهای جوامع خود بودهاند؛ قرآن در جامعهٔ شاعرانهٔ عرب، طب مسیح در دنیای حکیمان و عصای موسی در عصر سحر و جادو. روند معجزات از ملموس به مجرد تغییر یافته و این نشاندهندهٔ رشد فکری انسان در طول تاریخ است.
فصل سوم: نزول معنا
یونگ نماد (سمبل) را واژه، نام یا تصویری میداند که علاوهبر معنای آشکار، به معانی پنهان و مبهم یا ناشناختهای اشاره میکند. به باور او نماد پلی است میان آگاهی و ناآگاهی و نشاندهندهٔ حقایقی است که نمیتوان آنها را بهطور کامل و یکباره بیان کرد. در عرفان نیز مانند سخن شیخ روزبهان بقلی، نماد ابزاری است برای آشکارکردن حقایق باطنی که جز اهل دلْ کسی به آن دست نمییابد. نماد، حرکت از ظاهر به باطن و از کثرت به وحدت را دنبال میکند و هنرمند در حالتی شهودی و ناهشیار به این عالم راه مییابد. خلق اثر هنری در چنین حالتی، انتخاب آگاهانهٔ تصویر و واژه نیست؛ بلکه ظهور شهودی نمادها از ناخودآگاه است. گوته، ویرث و دیگران نیز نماد را به دنیای احساس، ناخودآگاه و ارتباط با ناشناختهها پیوند میزنند. اریک فروم نمادها را سه دسته میکند؛ نمادهای متعارف، تصادفی و جهانی. نمادهای جهانی که در تمام فرهنگها مشابه هستند، رابطهٔ ذاتی با معنای خود دارند و بازتاب ناخودآگاه جمعی هستند. یونگ این ناخودآگاه جمعی و کهنالگوهای برخاسته از آن را ریشهٔ پیدایش نمادها میداند؛ ازاینرو کهنالگوها تصاویر اولیهای هستند که بهصورت سمبولیک از ناخودآگاه به آگاهی راه مییابند و در قالب آثار هنری یا رؤیاها متجلی میشوند. تولد یک نماد هنری فرایندی از ناخودآگاهی است که در برخورد با احساسات عمیق انسانی و ریشههای فطری شکل میگیرد و معانی ژرف را بهشکلی ناتمام و همیشه تأویلپذیر آشکار میسازد.
فصل چهارم: اسطوره در متون کلاسیک فارسی
الیاده اسطوره را روایتی قدسی و تبیینکنندهٔ پیدایش نهادها و جهان میداند. جوزف کمبل با تکیه بر این دیدگاه، «سفر قهرمان» را الگویی برای شرح رشد درونی قهرمانها معرفی میکند. کریستوفر وگلر این الگو را در دوازده مرحله برای تحلیل داستانها و فیلمهای معاصر گسترش داده است. در این فصل، داستان سیاوش از شاهنامه با این الگو بررسی شده است.
فصل پنجم: اسطوره در ادبیات معاصر فارسی
اسطوره، روایت سرگذشتهای مقدسی است که چگونگی آفرینش کیهان، سنتها یا پدیدههای نخستین را شرح میدهد. اسطورهها از داستانهای سرگرمکننده متمایز هستند و ویژگیهایی خاص دارند که عبارتند از مینویبودن، زمان شگرف، مکان شگرف، آئین و... . این ویژگیها در شعر و قصهٔ معاصر نیز تأثیرگذار هستند و نشان از استمرار تفکر اساطیری در ذهن انسان دارند.
بخشی از کتاب اسطوره و روایت
«از آنجایی که اسطوره در توصیف تاریخ آفرینش، از خلاقیتهای خداوند یا فرشتگان خدا و یا ابرانسانها _کسانی که به نحوی به دنیای خارج از ماده طبیعت مرتبطاند_ حرف میزند باید گفت که عنصر مینوی _همان مافوق طبیعی_ در روایتهای اساطیری نقش زیربنایی دارد. الیاده میگوید:
«مخلص کلام آن که اساطیر ورود و دخولهای گوناگون ناگهانی و گاه فاجعهآمیز عنصر مینوی یا (مافوق طبیعی) را در عالم وصف میکنند. این فوران و طغیان عنصر مینوی است که واقعاً عالم را میسازد، بنیان میکند و آن را بدان گونه که امروزه است، درمیآورد... _الیاده بر این عنصر آنقدر تأکید دارد که دلیل واقعی بودن اسطوره را همان مینوی بودن آن میداند_ ... اسطوره همچون سرگذشتی و داستانی مینوی و بنابراین حدیثی واقعی قلمداد و تلقی میشود. (چشماندازهای اسطوره، ص ۱۵) ایشان در ادامه بحث خود آنجا که فرق داستانهای راست و دروغ را برمیشمارد، میگوید: «خلاصه آن که در داستانهای راست، با عنصری «مینوی» و مافوق طبیعی سر و کار داریم و در داستانهای دروغ، برعکس با محتوایی گیتیانه.
به خاطر همین ویژگی مینوی بودن اساطیر است که میبینیم در آنها شخصیتها (پرسوناژها) به طور عموم، خدا، موجودات مافوق طبیعی ابر انسانها و یا جانوران عجیب و غریب و غیر عادی هستند و همه اینها یک ویژگی مشترک دارند و آن این است که یا خارج از دنیای عادی و طبیعی ما هستند و یا قدرت ارتباط با آن دنیای مافوق طبیعی، ابرانسانها و یا جانوران عجیب و غریب و غیرعادی هستند و همه اینها یک ویژگی مشترک دارند. در ارتباط با مینوی بودن اساطیر، عقاید ایران باستان قابل توجه است:
«مطابق روایت زروانی کیهان شناخت ایرانی» هر پدیدهای در گیتی، چه مجرد باشد و چه مجسم استومند، نمونهای مینوی، مثالی افلاطونیوار دارد که برین و ناپیداست. هر چیزی، هر تصوری در جهان دارای دو جنبه است: جنبه مینوی و جنبهٔ دنیوی. همچنان که اینجا آسمانی هست پیدا و مرئی، فراتر نیز آسمانی هست که مینوی و ناپیداست.»
حجم
۲۱۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۸ صفحه
حجم
۲۱۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۸ صفحه