
کتاب تبار داستان
معرفی کتاب تبار داستان
کتاب تبار داستان نوشتهٔ «مجید آقایی» را نشر صاد منتشر کرده است. این اثر به بررسی ریشهها و تطور مفاهیم مرتبط با داستانگویی و روایت در زبان و فرهنگ ایرانی میپردازد و با رویکردی تطبیقی، واژگان و مفاهیم بنیادین این حوزه را در سنت فارسی و غربی مقایسه میکند. «تبار داستان» اثری پژوهشی در حوزهٔ زبانشناسی، روایتشناسی و مطالعات ادبی است که بهویژه برای علاقهمندان به ریشهشناسی واژگان و تاریخ روایت سودمند است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تبار داستان اثر مجید آقایی
کتاب «تبار داستان» (خوانش تطبیقی قاموس داستان در نژادهٔ پارسی) اثری پژوهشی است که به تحلیل تطبیقی مفاهیم بنیادین روایت و داستان در سنت ایرانی و غربی پرداخته است. «مجید آقایی» در این کتاب با تکیه بر منابع کهن و مطالعات بینارشتهای، سیر تحول واژگان و مفاهیم مرتبط با داستانگویی را از دوران باستان تا امروز دنبال کرده است. ساختار کتاب مبتنی بر تحلیل ریشهشناسی واژگان، بررسی متون ادبی و فلسفی و مقایسهٔ تطبیقی با سنتهای غربی است. نویسنده تلاش کرده است با رجوع به متون کهن فارسی و منابع فلسفی و زبانشناسی، جایگاه روایت و داستان را در فرهنگ ایرانی بازخوانی کند و تفاوتها و شباهتهای آن را با مفاهیم مشابه در غرب نشان دهد. این کتاب برای مخاطبانی که به تاریخ زبان، روایتشناسی و مطالعات تطبیقی علاقه دارند، تصویری جامع از روند شکلگیری و تحول مفاهیم داستان و روایت در بستر فرهنگ ایرانی ارائه میدهد. «تبار داستان» تلاشی است برای فهم عمیقتر چیستی داستان و روایت در بستر فرهنگ ایرانی و مقایسهٔ آن با سنتهای غربی.
خلاصه کتاب تبار داستان
نویسنده ابتدا با مروری بر نقش زبان و واژه در ادراک و بازنمایی واقعیت، اهمیت واژگان را در شکلگیری روایت و داستانگویی برجسته میکند؛ سپس با رویکردی تطبیقی به تحلیل ریشهشناسی واژگان اصلی این حوزه در زبانهای هندواروپایی، یونانی، لاتین و فارسی میپردازد و نشان میدهد که چگونه مفاهیم «واژه»، «روایت»، «داستان» و «اسطوره» در هر فرهنگ شکل گرفته و دگرگون شدهاند. کتاب بهویژه بر پیوند میان زبان، اندیشه و روایت تأکید دارد و نشان میدهد که روایتپردازی نهتنها بازتابی از واقعیت، بلکه فرایندی برای شناخت و تفسیر جهان است. نویسنده با بررسی متون فلسفی، ادبی و دینی از ایران و غرب، تفاوتهای نگرشی و معنایی در تعریف روایت و داستان را آشکار میکند. او به نقش روایت در انتقال دانش، شکلدهی به هویت فرهنگی و بازآفرینی تجربههای انسانی میپردازد و نشان میدهد که چگونه داستانگویی در سنت ایرانی علاوهبر جنبههای تخیلی، حامل مفاهیم معرفتی و فرهنگی است. در بخشهایی از کتاب به تأثیر فلسفهٔ یونان باستان، زبانشناسی تاریخی و تطبیقی و سنتهای عرفانی و حکمی ایرانی بر شکلگیری مفهوم داستان پرداخته شده؛ همچنین نویسنده با تحلیل نمونههای واژگانی و متنی، روند تحول معنایی واژگان مرتبط با روایت را در زبان فارسی دنبال میکند و به نقش ترجمه، تعاملات فرهنگی و تحولات اجتماعی در این فرایند اشاره دارد.
چرا باید کتاب تبار داستان را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و تطبیقی، امکان شناخت عمیقتر ریشهها و تحولات مفاهیم داستان و روایت در زبان و فرهنگ ایرانی را فراهم میکند. مطالعهٔ «تبار داستان» به خواننده کمک میکند تا با پیشینهٔ تاریخی و فلسفی واژگان و مفاهیم بنیادین روایت آشنا شود و تفاوتهای نگرشی میان سنت ایرانی و غربی را درک کند. این اثر برای کسانی که به زبانشناسی، روایتشناسی، تاریخ ادبیات و مطالعات تطبیقی علاقه دارند، فرصتی برای بازاندیشی در چیستی داستان و نقش آن در فرهنگ و هویت ایرانی فراهم میآورد؛ همچنین این کتاب با ارائهٔ نمونههای متنی و تحلیلهای ریشهشناسانه، ابزار مناسبی برای پژوهشگران و علاقهمندان به مطالعات میانرشتهای است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به پژوهشگران حوزهٔ زبانشناسی، ادبیات، فلسفه، روایتشناسی و مطالعات تطبیقی پیشنهاد میشود؛ همچنین به علاقهمندان به ریشهشناسی واژگان، تاریخ روایت و کسانی که دغدغهٔ فهم عمیقتر مفاهیم داستان و روایت در فرهنگ ایرانی را دارند.
بخشی از کتاب تبار داستان
«فارابی در کتاب الموسيقیِ الکبير نکتهای را ذکر میکند که میتوان آن را بعد از ترجمة قنائی، مقدمۀ ورود قاعدۀ مذکور به دامنۀ گفتمان بوطيقای اسلامی به شمار آورد اهميت کار فارابی بهخصوص دراين است که آن را تبديل به يک قاعدۀ عمومی برای همۀ ژانرها میکند: موضوعات کلام شاعرانه از جهاتی شامل جميع موجودات ممکنی است که در علم انسان جای میگيرند. (فارابی، ۱۹۶۷:۱۱۸۳) این قاعده در نوشتارهای بعدی به تدريج تا سطح يکی از مبانی بوطيقای فلسفی که رعايتش در محاکات همۀ ژانرها ضرورت دارد، ارتقا يافت. (ابنسینا، ۱۴۰۵:۵۵/۴، بغدادی، ۱۳۵۷:۲۷۸، ابنرشد، ۱۴۰۷:۷۷-۸، طوسی، ۱۳۵۵:۵۹۴-۵۹۲، قرطاجنی، ۱۳۸۶:۱۱۳، ۱۱، ۹۱، ۶۸)
به باور ابنسینا: «امرِ موجود و ممکنالوجود برای شعر مفيد است، چون با هدف شعر که همانا جهت دادن به کردارهای انسانی است، قرابت دارد. پس لازم است موضوع محاکات شعری در حدود موجود يا ممکنالوجودها باشد تا به اقناع شعری نزديکتر شود، نزديک به همين پاسخ و البته با وضوح بيشتری در نوشتههای ابنرشد نيز آمده است: بیگمان هدف از مديح، ترغيب به انجام کارهای ارادی است و اگر آنها ازجمله پديدارهایِ ممکن باشند، اقناع مخاطب بيشتر محقّق میشود. به عبارت ديگر، با چنين محاکاتی تصديق از رهگذر شعر، که نفس را به چيزی ترغيب يا از چيزی بر حذر میدارد، بهتر حاصل میشود.» (زرقانی، ۱۳۹۰:۱۸)
در اين ميان، نظر خواجه نصير کمی متفاوت است. زيرا او، برخلاف اسلافش، که فقط باعينک فلسفی به بوطيقا مینگرند، از پشت چشم شاعران و منتقدان ادبی نيز نگريسته، به همان نسبت موضع نرمتری اتخاذ میکند. خواجه میپذيرد که شعر بايد ممکنات را محاکات کند، اما در عين حال اشاره میکند که به نظر شاعران، محاکات امورِ محال نمکینتر است: و آنچه مشتمل بود بر عدول از ممکنات به محال، آن را خرافات خوانند و باشد که مستملحتر شمرند و به اين سبب گفتهاند: احسن الشّعر اکذبه. (طوسی، ۱۳۵۵:۵۹۳)»
حجم
۱۹۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۹۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه