
کتاب دو پروانه روی شانه کولی
معرفی کتاب دو پروانه روی شانه کولی
کتاب دو پروانه روی شانه کولی نوشتهٔ محمد حنیف و ویراستهٔ «سحر لطفعلی» است. نشر صاد این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی معاصر ایران قرار گرفته، یک رمان در باب گنجینهای ارزشمند است که قرار است زندگی جوانی به نام «میران» را دگرگون کند. آیا چنین خواهد شد؟ نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دو پروانه روی شانه کولی اثر محمد حنیف
کتاب «دو پروانه روی شانهٔ کولی» که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، یک رمان معاصر و ایرانی است که در هشت فصل نوشته شده است. آغاز این رمان دارای روایتی پیچیده و لایهلایه است که با ظرافت، مرزهای واقعیت و وهم، گذشته و حال و عواطف عمیق انسانی را در هم میآمیزد. کتاب حاضر با ایجاد فضایی از تعلیق و رازآلودگی آغاز میشود. کمد دیواری مرموز، نالههای مادر و سپس کشف قالیچه همگی حس کنجکاوی و بیم را برمیانگیزد. فضای نیمهتاریک اتاق و لحن محتضر مادر، اتمسفری از حسرت و وصیتهای پایانی را میسازد. در ادامه، سفر با آمبولانس در جادهٔ خاکی و کوهستانی با توصیفاتی از آبنماها و هوای سرد کوهستان، فضایی از غربت و تنهایی را به تصویر میکشد که با حالوهوای «میران»، یعنی شخصیت اصلی رمان همخوانی دارد. «میران» ابتدا فردی ناباور و تا حدی بیتفاوت نسبت به حرفهای مادر است، اما بهتدریج تحتتأثیر وقایع و وصیتهای مادرش قرار میگیرد و دیوار قطور ناباوریاش فرو میریزد. او با غم از دست دادن مادر و حس تنهایی و بیهودگی دستوپنجه نرم میکند. خواب تکرارشوندهٔ سیزیفگونهاش نمادی از همین احساس پوچی است. شخصیت دیگر این رمان، «آوانتیکا» (مادر) است؛ شخصیت محوری، مرموز و قدرتمندی که با وجود وضعیت روبهموت، از گذشتهٔ پنهان آگاه است و قدرتهای ماورایی دارد. «توران» و رانندهٔ آمبولانس و «صولت دهنادی» از دیگر شخصیتهای آغاز رمان حاضر هستند. داستان بهطور مداوم بین زمان حال و گذشته جابجا میشود.
خلاصه داستان دو پروانه روی شانه کولی
«میران»، جوانی سرخورده و شکستخورده است. او پیشتر پدرش را از دست داده بود. این جوان پس از درگذشت مادرش، گنجینهای ارزشمند به ارث میبرد. این میراث خانوادگی به یاری توصیههای خالهٔ کولیِ میران، قرار است سرنوشت او و مردمش را دگرگون کند و میران را در مسیر برآوردهساختن بزرگترین آرزوی زندگیاش یاری برساند.
چرا باید کتاب دو پروانه روی شانه کولی را بخوانیم؟
این رمان با درهمآمیختن ظریف واقعیت و وهم و جابجایی بین گذشته و حال، ساختار داستانی غیرخطی و پرکششی را ارائه میدهد که میتواند ذهن خواننده را درگیر و او را به کشف تدریجی رازها و معماها دعوت کند.
کتاب دو پروانه روی شانه کولی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان درمورد زندگی یک جوان سرخورده و شکستخورده به نام «میران» پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دو پروانه روی شانه کولی
«زخم زبانهای بزرگمهر، گرچه روح حساس میران را آزرد؛ به او قدرتی داد تا سالهای از دست رفته را مرور کند؛ ضعفهای خودش را بیشتر بشناسد و پای در راه تغییر سرنوشتش بگذارد. گذشته را که مرور میکرد؛ جز شکست و تکرار آن، جز انجام کارهای بیهوه و ناتمام نمیدید. مشروطی و اخراج از دانشگاه، تجرّد و بیکاری. سق زدن نان بخور و نمیری که از کرایهٔ کارگاه مسگری پدر حاصل میشد و این اواخر، گرفتن وامی برای خریدن اتومبیلی که روز اول قرارداد بابتش سفته امضاء کرده بود. اتومبیلی که صولت به نام خودش زد و با همان سفتهها حکم جلب میران را گرفت. نمیدانست چرا وقتی آقای بزرگمهر عصایش را بلند کرد و گفت گلیم بخت امثال میران را سیاه بافتهاند؛ میران زبان در کام گرفت و حرفی نزد. وقتی بزرگمهر سهم اندک میران را از رفاه به رخش کشید؛ لال شده بود؛ حتی هنگامیکه مُهر رعیتی را روی پیشانی پسر آوانتیکای مرحوم زد و حقوق برابر افراد جامعه را کشک دانست؛ میران لکنت زبان گرفت. حالا که از بزرگمهرها و صولت جدا شده بود، به خودش نهیب میزد: «همهٔ حرفهای بزرگمهر را از یاد ببری، محال است اصل کنایهاش را فراموش کنی: «توتون اصیل رو توی چپق هم بذاری همین بوی خوش رو میده. حالا پِهِن بذار تو پیپ طلایی... بهت برنخورده ذات باید درست باشه. اصل و نَسَب! نژاد!»»
حجم
۲۳۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۲۳۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه