دانلود و خرید کتاب شش صفورا مردانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب شش

کتاب شش

انتشارات:نشر صاد
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب شش

کتاب شش نوشتهٔ صفورا مردانی و ویراستهٔ «سحر لطفعلی» است. نشر صاد این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی معاصر ایران قرار گرفته، یک داستان بلند است. جویندگان گنج با نبش قبرهای مرموز، آرامش ابدی گورستان ظهیرالدوله را مختل کرده‌اند. این ویرانی، خاطرات هولناکی از دوران قاجار و جوانی نگهبان بداخلاق گورستان را در ذهن او زنده می‌کند. این کتاب در باب مرگ، طمع، انتقام، عدالت، افشاگری، واقعیت، شانس و تقدیر است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شش اثر صفورا مردانی

کتاب «شش» [بخوانید «شِش»] که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، داستانی بلند و معاصر و ایرانی است که در ۱۶ فصل نوشته شده است. این داستان با ظرافت و پیچیدگی، گذشتهٔ مرموز نگهبان گورستان را به زمان حال پیوند می‌زند و لایه‌های جدیدی از راز، خشونت و تاریخ را آشکار می‌کند. داستان حاضر با توصیف فضای سرد و مه‌آلود گورستان در شب آغاز می‌شود. این توصیف به‌سرعت اتمسفری وهم‌آلود و پرتعلیق می‌سازد. جزئیاتی مانند صدای کلنگ بر سنگ‌های شکسته، مه غلیظ و بخار نفس «بهرامی» به خلق این حس کمک می‌کند. این فضای اولیه با ظهور پیرمرد قددراز و توصیف ظاهر دگرگون‌شدهٔ او (صورت و بینی از بین رفته و لثه‌های بی‌دندان) به اوج وحشت می‌رسد و حسی از موجودی ماورایی یا آسیب‌دیده را القا می‌کند. چنین فضایی به سبک ادبی گوتیک (Gothic) مرتبط و نزدیک است. در بخش مربوط به گذشته در ابتدای این اثر، فضای باغ کامرانیه با درختان افرا، نسیم خنک و بهار سبز، تضادی آشکار با فضای گورستان دارد، اما صدای جغد که نحس خوانده می‌شود و بوی نم خاک که از گودال بلند می‌شود، حسی از شومی و مرگ را حتی در دل طبیعت زیبا می‌نشاند. این داستان بلند مضامینی مانند مرگ، طمع، انتقام، عدالت، افشاگری، واقعیت، شانس و تقدیر را احضار کرده و با جابجایی بین زمان حال (نبش قبر در گورستان) و گذشته (خاطرات نگهبان در باغ کامرانیه) روایت می‌شود.

«بهرامی» و «سیامک» از شخصیت‌های این داستان بلند و تیپ‌های آشنایی از افراد درگیر در کارهای غیرقانونی هستند. بهرامی، رهبر گروه، جسورتر، بی‌پروا و بی‌اعتقاد به خرافات است. سیامک ترسوتر و خرافاتی‌تر است. این تضاد در شخصیت‌پردازی به پویایی مکالمه و اعمال این دو شخصیت افزوده است. ترس مشترک این دو شخصیت در مواجهه با پیرمرد قددراز، آن‌ها را انسانی‌تر نشان می‌دهد. پیرمرد قددراز/ نگهبان نقطهٔ اتصال گذشته و حال است. او با ظاهری مخوف و رفتاری خشن ظاهر می‌شود تا حسی از ترس و انتقام را منتقل کند. «موسی‌بیک جواهریان» شخصیتی غایب اما محوری است که جنازه‌اش نبش قبر شده است. معرفی او به‌عنوان طراح و سازندهٔ جواهرات سلطنتی و مشاور مخصوص شاهان قاجار، اهمیت او را در گذشته نشان می‌دهد و انگیزهٔ پنهان گنج‌جویان و شاهزاده را روشن می‌کند.

نویسندهٔ این کتاب، «صفورا مردانی» یکی از برگزیدگان مرحلهٔ اول سومین مسابقهٔ داستان‌نویسی «خودنویس» بوده است.

خلاصه داستان شش

آرامش ابدی خفتگانِ گورستان ظهیرالدوله به‌وسیلهٔ نبش قبرهای مخفیانه توسط افراد ناشناس به هم خورده است. این افراد در جست‌وجوی گنج هستند. نگهبان مرموز گورستان، پیرمردی بداخلاق است که پیش از این خادم شاهزاده عزالسلطنه بوده است. او با مشاهدهٔ این قبرها و ویرانیشان، خاطرات وحشتناکی از گذشتهٔ خودش و دوران قاجار به یاد می‌آورد؛ خاطراتی که او را به دوران جوانی‌اش می‌برد.

چرا باید کتاب شش را بخوانیم؟

داستان بلند حاضر با پرداختن به رازها، تاریخ، خشونت و انگیزه‌های انسانی، می‌تواند ما را به عمق بکشاند.

کتاب شش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان بلند از زبان یک راوی که میان گذشته و حال در رفت‌وآمد است، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شش

«شروع کرد به دور خود چرخ زدن در یک مکان ناآشنا و غریب. حال خودش را نمی‌فهمید. می‌چرخید و می‌چرخید و می‌چرخید. دست راستش را بالا گرفته بود و دست چپش را مانند آنکه نخ ابریشمی را در هوا تکان‌تکان می‌دهد، حرکت می‌داد. حسی رهاشدگی در تنش چرخ می‌خورد. انگار در فضایی بدون جاذبهٔ زمین می‌چرخید و بالا می‌رفت. به سبکی یک پر و به آزادگی یک پروانهٔ سبک‌بال. لحظه‌ای چشم‌هایش را بست و خودش را در یک سفیدی مطلق دید. فضای سفید بی‌انتهایی که لحظه به لحظه بیشتر می‌شد و بیشتر او را در خود فرومی‌برد. انگار در دریایی از مه غوطه‌ور شده بود و در میان ابرها به سبکی باد حرکت می‌کرد. نوری بسیار شدید از بالای سرش می‌تابید. غرق در دریای نوری درخشان مانند خورشید شده بود. نوری روشن و شفاف و گرم. احساس می‌کرد در مرکز عالم قرار دارد و ستاره‌ها و سیاره‌ها و اجرام آسمانی ناشناخته به دورش در حال حرکت هستند. دستش را به‌سمت منبع نور دراز کرد. هرچه به‌سمت نور حرکت می‌کرد به آن نمی‌رسید. ناگهان دستی بر شانه‌اش نشست و پلک‌هایش از هم باز شدند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۲۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

حجم

۱۲۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
تومان