دانلود و خرید کتاب نفس به نفس محمدعلی مهمان نوازان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب نفس به نفس

کتاب نفس به نفس

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب نفس به نفس

کتاب نفس به نفس نوشتهٔ محمدعلی مهمان نوازان است. انتشارات علمی و فرهنگی این رمان را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی معاصر ایران قرار می‌گیرد، در باب خانواده‌ای است که دخترشان به نام «مهسا» آن‌ها و خانه را ترک کرده است. نویسنده شما را با اعضای این خانواده، مهسا، دوستان او، احساسات و افکار آن‌ها آشنا و همراه می‌کند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب نفس به نفس اثر محمدعلی مهمان نوازان

کتاب «نفس‌به‌نفس» که نخستین‌بار در سال ۱۳۹۷ منتشر شده، رمانی معاصر و ایرانی است. این رمان که در ۱۱ فصل نوشته شده، شخصیت‌های گوناگونی دارد؛ همچون «مهسا» که دختری عصیانگر و سرکش است، تحمل فضای خانه را ندارد و تهدید به رفتن می‌کند، «مهشید» که خواهر کوچک‌ترِ مهسا، ناظر وقایع، همراه و دلسوز است، «مسعود» برادر خشمگین و تندخوی مهسا که رفتار سرکوبگرانه‌ای دارد، پدر مهسا به نام «عماد» که فردی سنتی و مستبد و بی‌حوصله است و با تهدید و غضب خانه را اداره می‌کند، مادر مهسا به نام «منیرسادات» که زنی میانه‌رو است و سعی دارد تنش‌ها را کنترل کند و نیز «سیامک» که خواستگار مهسا است و از کودکی با خانوادهٔ او در ارتباط بوده است. فضای داستان خانه‌ای سنتی و پرتنش را پیش چشم ما آشکار می‌کند که مهسا در آن احساس خفگی می‌کند. روابط خانوادگی در این رمان، سنگین و پر از تعارض است؛ به‌ویژه میان پدر و فرزندان. ناپدیدشدن مهسا (که از ابتدای اثر با آن روبه‌رو می‌شوید)، واکنش اعضای خانواده، گذشتهٔ مهسا، خاطرات او با سیامک و... محتوای این رمان را شکل داده است. کشمکش میان سنت و مدرنیته، روابط خانوادگی، سرکوب و فرار از محدودیت‌ها از موضوعات و درونمایه‌های این رمان معاصر و ایرانی استنویسنده گذشته و حال را ترکیب کرده است تا انگیزه‌های مهسا از ترک خانه را آشکار کند.

خلاصه داستان نفس به نفس

کتاب «نفس‌به‌نفس» شما را با شخصیتی آشنا و همراه می‌کند که ابتدا در کابوسی تکرارشونده خودش را در میان بیابانی بی‌پایان و مرگبار می‌یابد؛ جایی که گرما، تشنگی، شن‌باد و جانوران خطرناک تهدیدی دائمی هستند. شخصیت در این خواب هراسناک می‌جنگد تا تسلیم نشود، اما در نهایت با وحشت از خواب می‌پرد و خود را در اتاقش می‌یابد. می‌توان گفت کابوس بیابان بازتابی از عذابی درونی او است که با خاطره‌ای تلخ گره خورده است؛ با تصادفی که در آن با دختری برخورد کرد. شخصیت نمی‌داند دختر زنده مانده یا نه. او عذاب وجدان دارد و احساس گناه می‌کند؛ به‌طوری‌که حتی در بیداری هم از تصویر این حادثه و تصویر دختر خون‌آلود رها نمی‌شود. آیا راه گریزی برای او باقی مانده است؟ در ادامه فضای پرتنش خانه‌ای را می‌بینید که از ناپدیدشدن «مهسا» آگاه شده است. خانواده در شوک و ناراحتی به سر می‌برند؛ مادر ناله می‌کند، پدر خشمگین است و «مسعود» به‌شدت عصبی است. «مهشید»، خواهر کوچک‌تر درحالی‌که سردرگم و نگران است، به یاد آخرین شب حضور مهسا میفتد؛ شبی که برخلاف معمولْ مهسا آرام و صمیمی به نظر می‌رسید. خاطرات گذشته از جمله رابطهٔ میان مهسا و «سیامک» نشان می‌دهد که مهسا از مدت‌ها پیش در کشمکش درونی بوده است. این فصل سرنخ‌هایی از دلیل رفتن مهسا و فشارهای خانوادگی او را آشکار کرده است.

چرا باید کتاب نفس به نفس را بخوانیم؟

مطالعهٔ این اثر شما را با فضای خانه و خانواده‌ای که روابط سر و پرتناقضی دارند آشنا می‌کند؛ خانه‌ای که پدر با رفتاری مستبدانه و تهدیدگرانه آن را مدیریت می‌کند.

کتاب نفس به نفس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و رمان در باب دختری که خانه را ترک می‌کند، پیشنهاد می‌کنیم.

درباره محمدعلی مهمان نوازان

«محمدعلی مهمان‌نوازان» در سال ۱۳۵۷ به دنیا آمده است. او نویسنده و مترجمی اهل ایران است. کتاب‌های «داستان‌های کوتاه جهان: شکار» (اثر مجموعه نویسندگان)، «زن‌کش» (اثر استیون کینگ)، «»، «زورو» (اثر ایزابل آلنده) و «بچه‌های صحرا» (اثر واریس دیری) به قلم او به پارسی برگردانده شده‌اند و کتاب «نفس‌به‌نفس» رمانی نوشتهٔ او است.

بخشی از کتاب نفس به نفس

«از روزی که وحید خانه‌نشین شد سیر قهقرایی آشفتگی‌اش شتاب بیشتری گرفت. تا پیش از آن، حضور در شرکت و جمع همکاران تا حدی شرایط را ثابت نگه داشته بود. اما وقتی بی‌کار شد، تنهایی و سکوتِ خانه اغتشاش افکارش را دامن زد. هر روز ساعت‌ها می‌نشست پشت پنجره و ذهنش ازدحام خیالات ریز و درشتی می‌شد که تلخی و گزندگی‌شان پریشانی اجتناب‌ناپذیری در جان او می‌ریخت. مدام با خودش کلنجار داشت. هر پاره از زندگی‌اش را که مرور می‌کرد چیزی می‌یافت تا خودش را محکوم کند. کم‌کم عادت کرده بود به اینکه خود را موجودی آسیب‌رسان و بی‌تعهد ببیند. موجودی که برای نجات خودش از هیچ رذالتی کوتاهی نمی‌کرد. موجودی که جز خودش به هیچ چیز و هیچ کسی اهمیت نمی‌داد. موجودی که برای رضای دل خودش از هیچ خطایی سر باز نمی‌زد. موجودی که...

این افکار درهم‌ریخته در نهایت به یک احساس گناهِ بی‌پایان ختم می‌شد. مدام در پی فکر تازه‌ای بود تا یک جای آن تقصیری را بیابد که در هر فکر دیگری هم نوک پیکان آن به سوی خودش بود. حالا او دوره‌ای را طی می‌کرد که دیگر نمی‌توانست خودش را مبرا از چیزی بداند. دیگر بار تقصیر را به هیچ بهانه‌ای از شانه‌های خود برنمی‌داشت و خودش را مسبب اول و آخر هر خطایی می‌دانست. این حس گناه به افسردگی حادّی منجر شده بود که مبالغه در همهٔ بدی‌ها و تلخی‌ها زیرمجموعهٔ گریزناپذیر آن بود. حس خودمقصرپنداریِ او به گونه‌ای در وجودش ریشه دوانیده بود که دیگر هیچ قاعده‌ای را برنمی‌تافت و هر منطقی را پس می‌زد. حالا او در حالی خودش را گناهکار هر اتفاقی می‌دانست که عملاً در بسیاری از آن‌ها نقشی نداشت یا در بسیاری از آن‌ها اصلاً حضور نداشت! مرگ مادر و تنهایی پدر، ترک خانه، حضور در شرکت قبلی، بی‌کار شدن و بی‌کار گشتن، ماندگاری در شهر غریب، حضور در شرکت بعدی، قبول انجام مأموریت‌ها، عدم پذیرش راننده... فرقی نمی‌کرد، وحید فقط دنبال بهانه‌ای بود تا به خودش ثابت کند گناهکار است. به خودش ثابت کند خرده‌گناهان او وقایع را طوری سوق داده که دست‌آخر منجر به حادثه‌ای جبران‌ناپذیر شود. می‌نشست پشت آن پنجره و توی ذهنش زمان را عقب‌عقب می‌رفت و تمام اتفاقات دور و نزدیک را مرور می‌کرد. انگار می‌خواست به نقطهٔ آغازین زنجیره‌ای برسد که تسلسل شکل‌گیری تمام وقایع بود. انگار می‌خواست از حال دور شود، بگریزد، به گذشته برگردد و همه چیز را در یک نقطه نگه دارد.

وحید طوفان سهمگینی را درونش حس می‌کرد که همه چیز را درمی‌نوردید و جز مشتی خاک و خاکستر چیزی به جا نمی‌گذاشت. حالا وجود او جریان مستمر دلزدگی، نومیدی، خستگی و اضطرابی بود که از همان افسردگی موذی نشئت می‌گرفت و خواب و خوراک را به کامش زهر می‌کرد. خودش هم می‌دانست سرچشمهٔ تمام این بی‌قراری‌ها کجاست. می‌دانست از کجا در سرازیری التهاب افتاده است. می‌دانست آن ازهم‌پاشیدگیِ درونی، که کم‌کم راه به جنون می‌برد، از کدامین اتفاق در وجودش بالیدن گرفته و چگونه او را به اینجا رسانده است. بااین‌حال، افکارش خودسرانه به دورهای خاطره تاب می‌خوردند و او را به هرکجا که خودشان می‌خواستند می‌کشیدند. به هر اتفاق مربوط و نامربوطی که دست آخر منجر به این بی‌تابی و پریشانی شده بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۶۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۱۶۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان