
کتاب در سایه انسان
معرفی کتاب در سایه انسان
کتاب در سایه انسان با عنوان اصلی «In The Shadow of Man» نوشتهٔ جین گودال و ترجمهٔ حمیدرضا حسینی و عبدالحسین وهاب زاده است. نشر نو این کتاب را که آن را یکی از بزرگترین دستاوردهای علمی جهان غرب دانستهاند، منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ زیستشناسی قرار میگیرد در باب شامپانزهها است. این اثر را روایتی جذاب و پرجزئیات از سالها پژوهش و زندگی نویسنده در میان شامپانزههای گمبه در تانزانیا و نقطهٔ عطفی دانستهاند که بر درک انسان از نزدیکترین خویشاوندانش تأثیر گذاشته است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب در سایه انسان اثر جین گودال
کتاب در سایه انسان که نخستینبار در سال ۱۹۷۱ میلادی و در ایران در ۱۴۰۳ منتشر شده، نوشتهٔ یک پریماتولوژیست (نخستیشناس) است. جین گودال را بهعنوان یکی از مهمترین چهرههای علم در قرن ۲۰ میلادی میشناسند. او در این کتاب ماجراهای شگفتانگیز خودش را از اولین سفر به گمبه در سال ۱۹۶۰ میلادی شرح داده است. او که در آن زمان جوانی ۲۶ساله و بدون تحصیلات آکادمیک در زمینهٔ پریماتولوژی (نخستیشناسی) بود، با حمایت «لوئیس لیکی»، دکتر انسانشناس مشهور سفری طولانی و پرمخاطره را آغاز کرد تا رفتار شامپانزهها را در زیستگاه طبیعی آنها مطالعه کند. جین گودال در فصلهای ابتدایی کتاب، چالشهای زندگی در جنگلهای استوایی آفریقا را توصیف کرده است. او با جزئیاتی جذاب، لحظات دشوار اولیهٔ تحقیقاتش را بازگو کرده از مقابله با بیماریها، کمبود آب و غذا و مواجهه با حیوانات وحشی سخن گفته است. این پژوهشگر با گذر زمان موفق میشود اعتماد شامپانزهها را جلب کند و وارد دنیای پنهان آنها شود. مشاهدات او بسیاری از باورهای اشتباه دربارهٔ این حیوانات را در هم شکست. جین گودال کشف کرد که شامپانزهها موجوداتی با هوش بالا، دارای شخصیتهای متمایز و روابط اجتماعی پیچیده هستند. او اولین محققی بوده است که رفتارهایی مانند استفاده از ابزار، شکار و حتی نوعی جنگ میان گروههای شامپانزه را مستند کرد؛ همچنین به بررسی روابط اجتماعی پیچیده و سلسلهمراتب قدرت در گروههای شامپانزهها پرداخت و نشان داد چگونه شامپانزهها از طریق تعاملات اجتماعی، ارتباطات غیرکلامی و نمایشهای قدرتْ روابط خود را مدیریت و جایگاهشان در گروه را تعیین میکنند. کتاب «در سایهٔ انسان» را فراتر از یک گزارش علمی و داستانی انسانی و ملهم از ماجراجویی، کشف و ارتباط میان انسان و حیوانات دانستهاند. این اثر درک انسان از شامپانزهها و نگرش آدمیزاد به جایگاه انسان در میان سایر موجودات را دگرگون کرد.
چرا باید کتاب در سایه انسان را بخوانیم؟
مطالعهٔ این اثر کمک میکند تا به درک بهتری از شباهتها و تفاوتهای بین رفتارهای اجتماعی انسانها و شامپانزهها برسید. نکته برجستهٔ این کتاب را پیوندی عمیق و عاطفی دانستهاند که نویسنده با شامپانزهها برقرار کرده است. او با نامگذاری آنها بهجای شمارهگذاری و توصیف دقیق شخصیت و رفتار فردیشان، این حیوانات را به موجوداتی زنده و دوستداشتنی تبدیل کرده است.
کتاب در سایه انسان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران علم زیستشناسی و افرادی که میخواهند درمورد شامپانزهها بدانند، پیشنهاد میکنیم.
درباره جین گودال
جین گودال با نام کامل «دیم جین موریس گودال» (Dame Jane Morris Goodall) در ۳ آوریل ۱۹۳۴ میلادی به دنیا آمد. او یک بارونسِ سابق، پریماتولوژیست (نخستیشناس) برجسته و انسان شناس انگلیسی است که پس از ۶۰ سال مطالعه درمورد تعاملات اجتماعی و خانوادگی شامپانزههای وحشی، برجستهترین متخصص جهان درمورد شامپانزهها در نظر گرفته میشود. جین گودال برای اولینبار به پارک ملی «گومبه استریم» در تانزانیا رفت تا شامپانزههای آن را در سال ۱۹۶۰ مشاهده کند. او بنیانگذار مؤسسهٔ «جین گودال» و برنامهٔ «Roots & Shoots» است و بهطور گسترده بر روی مسائل حفاظت از حیوانات و رفاه کار کرده است. از سال ۲۰۲۲ میلادی، او در هیئتمدیرهٔ پروژهٔ حقوق غیربشری است؛ همچنین در آوریل ۲۰۰۲ بهعنوان پیامآور صلح سازمان ملل معرفی شد. جین گودال نویسندهٔ کتاب «در سایهٔ انسان» و عضو افتخاری شورای آیندهٔ جهانی است.
فهرست کتاب در سایه انسان
دربارهٔ نویسنده
۱. آغاز
۲. روزهای اول
۳. نخستین مشاهدات
۴. زندگی اردویی
۵. باران
۶. آمدن شامپانزهها به اردوگاه
۷. زندگی جنسی فلو
۸. ایستگاه تغذیه
۹. فلو و خانوادهاش
۱۰. سلسلهمراتب
۱۱. گسترش مرکز تحقیقات
۱۲. نوزاد
۱۳. کودک
۱۴. نوجوان
۱۵. روابط بزرگسالی
۱۶. بابونها و شکار
۱۷. مرگ
۱۸. مادر و کودک
۱۹. در سایهٔ انسان
۲۰. سبُعیت انسان
۲۱. ضمیمهٔ خانوادگی
پیوست الف: مراحل رشد
پیوست ب:آواها و حالات صورت
پیوست ج: سلاح و استفاده از ابزار
پیوست د: رژیم غذایی
پیوست ه: شامپانزهها و رفتار انسانی
کتابشناسی برای مطالعهٔ بیشتر
بخشی از کتاب در سایه انسان
«سرانجام اینکه آنچه از تحقیقات طولانیمدت ما در گُمبه حاصل میشود این است که فهم دقیق رفتار شامپانزه به انسان در تلاش برای فهم خود کمک میکند. هوگو و من در این مورد اطمینان حاصل کردهایم. با این حال فقط به این دلیل نیست که ما سالی دوازده ماه به کار خود ادامه میدهیم؛ ما ضمناً مجذوب شامپانزههاییم چونان موجودات منحصربهفرد. میخواهیم بدانیم فیفی که او را از کوچکی میشناختیم چگونه از بچههای خودش نگهداری خواهد کرد؛ آیا فلو مادربزرگ خواهد شد و در آن صورت چه رفتاری با کودک فیفی خواهد داشت؛ وقتی که بالاخره مادر فلینت بمیرد چه بلایی بر سر فلینت خواهد آمد؛ آیا فیگان یک روز نر ارشد خواهد شد. درحقیقت میخواهیم به مشاهدهٔ شامپانزهها ادامه دهیم، به همان دلیلی که آدم وادار میشود رمان مهیجی را تا آخر بخواند.
این روزها به علت اینکه خودمان بچه داریم نمیتوانیم وقت زیادی را در گُمبه بگذرانیم و همانطور که قبلاً گفتم شامپانزهها به شکار بچهٔ کوچک انسان معروفاند. وقتی پسر خودمان، هوگوکوچولو - بیشتر شناخته به گرابلین یا گراب - خیلی کوچک بود، او را در قفسی در داخل ساختمانی میگذاشتیم که از آنجا شامپانزهها را مشاهده میکردیم. وقتی هامفری و رودولف و اِوِرِد جوان با موهای سیخشده و لبهای بههمفشرده و چهرهٔ خشمگین قفس را تکان میدادند میدانستیم که اگر میتوانستند حتماً گراب را میخوردند. نمیتوانستیم آنها را بهخاطر این موضوع سرزنش کنیم؛ در اسارت که شامپانزهها به جای اینکه در جامعهٔ انسانریختها رشد کنند در میان انسانها رشد میکنند، به همان اندازهای که با نوزادان شامپانزه مدارا میکنند با نوزاد انسان هم مدارا میکنند. در منطقهٔ حفاظتشدهٔ گُمبه این انسانریختهای سفیدپوستی که شامپانزهها یاد گرفتهاند تحملشان کنند و حتی بهشان اعتماد کنند، معمولاً نوزادی در کنارشان نیست. رودولف به گراب چونان بچهٔ عزیزتر از جان من نگاه نمیکرد - برای او گراب چیزی نبود جز یک غذای وسوسهانگیز.
وقتی گراب بزرگتر شد دیگر نمیتوانستیم او را در قفس کوچک نگه داریم، قفس بزرگتری در کنار ساحل برایش درست کردیم، جایی که شامپانزهها بهندرت پرسه میزنند. این قفس ضمیمهٔ خانهٔ پیشساختهای بود پوشیده از چمن، خنک و مطبوع. وقتی هوگو و من با او هستیم، گراب میتواند در ساحل سفید شنی بدود و توی آب دریاچه بپّربپّر کند، اما اگر هر دوی ما با شامپانزهها باشیم، گراب به همراه دو افریقایی که از او مراقبت میکنند در قفس میماند. گراب از بودن در گُمبه خوشحال است - مرتب به همه میگوید که اینجا برای او «محبوبترین جا در همهٔ دنیا است». این اسباب خوشبختی ما است، چون هوگو و من قصد داریم در آیندهٔ نزدیک برای همیشه به آنجا برگردیم.»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه