کتاب قیمت آرتور میلر + دانلود نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب قیمت

کتاب قیمت

نویسنده:آرتور میلر
مترجم:حسن ملکی
انتشارات:نشر بیدگل
امتیاز
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب قیمت

کتاب قیمت نوشتهٔ آرتور میلر و ترجمهٔ حسن ملکی است. نشر بیدگل این نمایشنامه را منتشر کرده است.

درباره کتاب قیمت

کتاب قیمت (The Price) آمریکایی نوشتهٔ آرتور میلر است. این نمایشنامه در دو پرده و در سال ۱۹۶۷ منتشر شد و یک سال بعد، در برادوی به روی صحنه رفت. بازیگرانی چون «هارولد گری»، «پت هینگل»، «کیت رید» و «آرتور کندی» در اجرای نخست این اثر حضور داشتند. این نمایشنامه نامزد دو جایزهٔ تونی شد و به موضوعاتی مانند پویایی روابط خانوادگی، ارزش وسایل خانه و هزینه‌هایی که افراد برای تصمیمات خود می‌‌کنند، می‌پردازد. در پنجاهمین سالگرد اجرای نخستین «قیمت»، این نمایش در تئاتر رویال انگلستان با بازیگرانی همچون «برندن کویل»، «سارا استیوارت»، «ایدرین لوکیس» و «دیوید سوشی» روی صحنه رفت. همچنین، نسخهٔ تلویزیونی این نمایشنامه در سال ۱۹۷۱ ساخته شد که «دیوید برنز» برای بازی در آن، جایزهٔ امی ساعات پربینندهٔ بهترین بازیگر مکمل مرد در مجموعهٔ تلویزیونی درام را از آن خود کرد. «کالین دوهرست» نیز برای بازی در این نسخه، نامزد جایزهٔ امی ساعات پربینندهٔ بهترین بازیگر زن در مجموعهٔ تلویزیونی کوتاه یا فیلم تلویزیونی شد.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب قیمت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی آمریکا و علاقه‌مندان به نمایشنامه‌های میلر پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آرتور میلر

آرتور میلر با نام کامل «آرتور اشر میلر» در ۱۷ اکتبر ۱۹۱۵ و در نیویورک به دنیا آمد و در ۱۰ فوریهٔ ۲۰۰۵ درگذشت. او نمایشنامه‌نویس و مقاله‌نویسی آمریکایی بود که برای تحصیل به دانشگاه میشیگان رفت. ابتدا در رشتهٔ روزنامه‌نگاری مشغول به تحصیل شد. در ژورنالِ دانشگاه به نام «میشیگان دیلی» فعالیت کرد و در همین زمان، اولین نمایشنامهٔ خود را نوشت؛ سپس رشتهٔ تحصیلی خود را به زبان انگلیسی تغییر داد. اولین نمایشنامهٔ او، برندهٔ جایزهٔ «آوری هاپوود» شد که او را بیشتر ترغیب کرد تا کار خود را به‌عنوان نمایشنامه‌نویسی حرفه‌ای دنبال کند. در سال ۱۹۴۰ با «ماری گریس اسلتری» ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. در سال ۱۹۵۶ همسرش را ترک کرد و با ستارهٔ سینما، «مرلین مونرو» ازدواج کرد. آن‌ها در سال ۱۹۵۱ با هم آشنا شده بودند و پس از رابطه‌ای مخفیانه سرانجام ازدواج کردند. آرتور میلر بر اثر سرطان مثانه و ایست قلبی در خانه‌اش در کنتیکات چشم از جهان فرو بست. او برندهٔ جایزهٔ استوریاس در سال ۲۰۰۲ نیز بوده است. از میان آثار مکتوب او می‌توان به نمایشنامه‌های «مرگ فروشنده‌»، «چشم‌اندازی از پل»، «همهٔ پسران من»، «نوعی داستان عاشقانه» و «سقف کلیسای جامع» اشاره کرد.

بخشی از کتاب قیمت

«استر: (ترس برش داشته.) تو نمی‌تونی بپذیری که اون آدم معقولیه.

ویکتور نگاه تندوتیزی به او می‌اندازد.

کل قضیه اینه، عزیزم. متأسفم، اما باید بهت می‌گفتم.

ویکتور: (بی‌آنکه صدایش را بالا بیاورد.) پس من نمی‌تونم بپذیرم که اون آدم معقولیه!

استر: تو دستی‌دستی می‌خوای این پول رو از دست بدی، باید برام روشن کنی چرا. نمی‌شه که همه‌چی رو به گردن اون و سیستم و، چه‌می‌دونم، چیزهای دیگه بندازی که! تو الآن آزاد و مختاری، اما کوچک‌ترین حرکتی نمی‌کنی، ویکتور، و همین داره من رو دیوونه می‌کنه! (سکوت؛ سپس آهسته) پول رو بگیر.

ویکتور، ساکت، به او می‌نگرد.

پول رو بگیر! وگرنه من باخته‌م. می‌شنوی چی می‌گم؟ تو پخمگی کردی، هیچ دلیلی نداره من هم بکنم. دیگه خود دانی.

از اتاق صدای حرکت‌هایی به گوش می‌رسد. استر قد راست می‌کند. ویکتور با دست آهسته موهایش را صاف می‌کند، انگار خود را برای بحث‌وجدل آماده می‌سازد.

والتر: (از اتاق بیرون می‌آید، سر تکان می‌دهد و لبخند می‌زند. به اتاق اشاره می‌کند.) بابا‌ـ‌ـ‌ـ‌این طرف از اون گرگ‌هاست. قضیهٔ شما دوتا چیه، از قبل می‌شناختیش؟

ویکتور: نه، چطور؟ مگه چی گفت؟

والتر: همچنان اصرار داره کلش رو یکجا بخره. (می‌خندد.) طوری حرف می‌زنه که انگار با این تلفنی که بهش کردی پنج سال پیرترش کردی.

ویکتور: چه فرقی می‌کنه، از نظر من اشکالی نداره.

والتر: (متوجه کنایهٔ خصمانه‌اش می‌شود.) نه، اشکالی نداره، خیلی هم خوبه. (می‌نشیند؛ مکثی مختصر‌) ما انگار زبون همدیگه رو نمی‌فهمیم، نه؟

ویکتور: (با طعنهٔ خاصی متناسب با لبخند والتر‌) آره، والتر. من... نمی‌فهمم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

بریده‌هایی از کتاب

به جایی می‌رسی که وحشت رو به چشم خودت می‌بینی‌ـ‌ـ‌ـ‌نه از اون وحشت‌ها که جیغ بکشی، بلکه اون ترسِ آروم‌آرومِ روزانه که بهش می‌گیم بلندپروازی، احتیاط‌کاری، و پول‌روی‌پول‌گذاشتن.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
هیچ‌وقت تو این خونه عشقی بود؟ وقتی پدر به مادر احتیاج پیدا کرد، اون بالا آورد. وقتی تو به پدر محتاج شدی، اون خندید. موضوع غیرقابل‌تحمل این نیست که همه‌چیز فرو‌ریخت، بلکه این بود که تو این خونه هیچی نبود.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
(به ویکتور‌) چیزی که تو پشت کتابخونه دیدی معنیش این نبوده که عدالت و انصافی تو جهان نیست، پسر. معنیش اینه که تو این خونه عشقی وجود نداشته. وفا وجود نداشته. تو این خونه جز یه نظام مالی مشخص چیز دیگه‌ای نبوده. اینه اون مسئلهٔ غیرقابل‌تحمل. تو هم چیزی رو که دیدی نیست‌ونابود کردی.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
من دلم می‌خواست آزاد باشم که کاری رو بکنم. آیا معنیش اینه که زندگی تو رو ازت دزدیده‌م؟ (فریاد می‌زند و به پا می‌خیزد.) تو خودت راهت رو انتخاب کردی، ویکتور! این اون چیزیه که باید بپذیری!
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
نمی‌خوام فضولی کنم، ولی فکر نمی‌کنم احتیاجی باشه بگم که اکثر خونواده‌ها دیوانه‌وار همدیگه رو دوست دارن، اما همچی که پدر‌و‌مادر می‌میرن یه‌دفعه این سؤال پیش می‌آد که کی چی گیرش می‌آد و باهم می‌شن عین سگ‌وگربه‌ـ‌ـ‌ـ‌‌
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
علتش اینه که پیش از اینکه بفهمی قضیه چیه باید تصمیمت رو بگیری، ولی به‌هرحال نتیجه
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
علتش اینه که پیش از اینکه بفهمی قضیه چیه باید تصمیمت رو بگیری، ولی به‌هرحال نتیجه همونیه که رو پیشونیت نوشته.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
فکر می‌کنی آدم‌ها همه از ترسه که دوسِت دارن. حتی اینکه تو هم دوستشون داری‌ـ‌ـ‌ـ‌همه‌چی علتش می‌شه ترس.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
به جایی می‌رسی که وحشت رو به چشم خودت می‌بینی‌ـ‌ـ‌ـ‌نه از اون وحشت‌ها که جیغ بکشی، بلکه اون ترسِ آروم‌آرومِ روزانه که بهش می‌گیم بلندپروازی، احتیاط‌کاری، و پول‌روی‌پول‌گذاشتن.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
نه اینکه بخوام توجیهش کنم. کار احمقانه‌ای کردم، احتیاج نیست کسی بهم بگه. ولی آدمیزاد این‌طوری بار می‌آد که به دیگران اعتماد کنه، مغزمون پر شده از این چرت‌وپرت‌ها‌ـ‌ـ‌ـ‌کاریش نمی‌شه کرد، قضیه اینه.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹

حجم

۱۳۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۱۳۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰
۵۰%
تومان