معرفی کتاب پرسش گری سقراطی
کتاب پرسش گری سقراطی نوشتهٔ علی صاحبی است. نشر اسبار این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر از در رواندرمانی و مشاوره، پرورش هنر و مهارت پرسشگری و ارتباط آنها با پرسشگری سقراطی سخن گفته است.
درباره کتاب پرسش گری سقراطی
علی صاحبی کتاب پرسش گری سقراطی را برای نشان دادن پرسشگری به سبک سقراط در رویکردهای گوناگون روانشناختی نوشته است. در فصل دوم، تمرینهایی برای بهکارگیری سؤالات سقراطی افزوده شده، اما عمدهترین اضافات در خصوص کاربست پرسشگری سقراطی در رویکرد شناختی و رفتاردرمانی شناختی است. در این ویراست، فصول ۴، ۵ و ۶ را اضافه شده است و در بخش آخر نیز کاربست نگاه سقراطی در مطالعهٔ مقالات و نوشتارهای علمی و همچنین شیوهٔ ارزیابی نقادانه و منطقی مقالهها به سبک پرسشگری سقراط را آوردها شده است تا خوانندگانِ مقالات و کتابهای علمی بتوانند به سبک سقراط دادهها، یافتهها و مطالعات علمی را از ادعّاها و بافتههای شبهعلمی تمیز دهند. در سرتاسر کتاب تمرکز اصلی بر بررسی شیوهٔ پرسیدن و جستوجوی صادقانه برای دستیابی به اطلاعات و دانش درست و معتبر است.
خواندن کتاب پرسش گری سقراطی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران رواندرمانگران و علاقهمندان به حوزهٔ روانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پرسش گری سقراطی
«در درمان کوتاهمدّت راهحلمحور، بخش اعظم کار هنگامی صورت میگیرد که مراجع، حل شدن مشکل را در ذهن خود مجسم میکند. از این طریق در دل او بذر امیدی کاشته میشود مبنی بر اینکه تغییر، امکانپذیر است؛ به این دلیل مراجع میتواند به راهحل پی ببرد و همین امر به انتظار مراجع از درمان شکل میدهد. به گفتهٔ استیو دیشازر (۱۹۸۸) «آنان به این خاطر برای درمان مراجعه کردهاند که خواستار معجزه هستند.» از اینرو در رویکرد راهحلمحور، کار مشاوره و درمان از طرح پرسشی معروف به «پرسش معجزه» آغاز میشود. از طریق پرسش معجزه، مراجع میتواند به ورای مشکلات کنونی که از دیدگاه خودش حلنشدنی به نظر میرسند، فکر کند و از این طریق منابعی را شناسایی کند که پیش از این به خاطر توجّه زیاد به مشکل، از آنها آگاه نبوده یا نمیتوانسته آنها را به یاد بیاورد. وقتی مراجع از طریق تجسّم به آینده میرود، این باور را که تغییر امکانپذیر نیست، موقتاً کنار میگذارد و ممکن بودن تغییر را مورد بررسی قرار میدهد. پیتر دیجان و اینسو کیم برگ (۱۹۹۸) پرسش معجزه را به این شکل طرح میکنند:
«اجازه بده سؤال عجیبی از تو بپرسم. فرض کن امشب درحالیکه خوابیدهای و تمام خانه در سکوت است، معجزهای رخ میدهد. معجزه این است که مشکلی که تو را به اینجا کشانده، حل شده است. با این حال، چون در خواب هستی، نمیدانی که این معجزه رخ داده. خوب، فردا صبح که از خواب بیدار میشوی، از روی چه چیزی متوجّه میشوی که معجزهای اتّفاق افتاده و مشکلی که تو را به اینجا آورده، حل شده است؟»
پرسش معجزه، مانند بسیاری از ابعاد دیگر درمان کوتاهمدّت راهحلمحور، در ابتدا کاملاً ساده به نظر میرسد امّا این اختصار و هدفمندی فریبنده است. بسیاری از درمانگران که پرسش معجزه را بهکار میبرند، آن را بسیار سطحی ارزیابی میکنند و بعد متعجّب میشوند که چرا به پاسخهای سحرآمیزی نرسیدهاند که در نمایشها و نوارهای آموزشی دیدهاند، و زمانی که به درک بهتری از هدف این پرسش و بهترین شکل طرح آن میرسند، موفّقیّتشان هم بسیار بیشتر میشود.
طرح دقیق پرسش معجزه بسیار مهم است. با کسب اجازه از مراجع برای پرسیدن سؤالی که ممکن است کمی عجیب به نظر برسد و تأکید بر مزایای بالقّوهٔ آن، احتمال پاسخ مثبتِ مراجع به این سؤال بیشتر میشود. علاوه بر اطمینان از طرح صحیح پرسش معجزه، اعتماد واقعی درمانگر به توانایی مراجع در ارائهٔ پاسخ معنیدار به این پرسش، بسیار مهم (دیشازر و همکاران، ۷۰۰۲) این گرایش ذهنی، اعتماد به توانایی مراجع در ایجاد تغییر را انتقال میدهد و همین اعتماد است که مراجع را به سمت اقدام و تغییرات رفتاری احتمالی سوق میدهد. اعتماد به توانایی مراجع در ارائهٔ پاسخ معنیدار و تمایز امید واهی از انتظار قابل دستیابی، درمانگر را قادر میسازد با مراجع وارد روز معجزه شوند. اکنون اجازه بدهید نگاهی دقیقتر به پرسش معجزه بیندازیم.»
حجم
۳۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۳۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه