کتاب سیلی واقعیت
معرفی کتاب سیلی واقعیت
کتاب الکترونیکی سیلی واقعیت نوشتهٔ راس هریس با ترجمۀ علی صاحبی و مهدی اسکندری توسط انتشارات سایه سخن منتشر شده است. این کتاب راهنمایی عملی برای مواجهه با چالشهای زندگی و یافتن رضایت در دل سختیها است. اثر از اصول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بهره میگیرد و تکنیکهایی کاربردی برای ایجاد تعادل عاطفی و ذهنی ارائه میکند.
درباره کتاب سیلی واقعیت
کتاب سیلی واقعیت با تمرکز بر مواجهه با لحظات سخت زندگی نوشته شده است؛ لحظاتی که نویسنده آن را بهعنوان «سیلی واقعیت» توصیف میکند. این لحظات میتوانند شامل از دست دادن عزیزان، بیماری، شکست در روابط یا چالشهای شغلی باشند. راس هریس در این اثر به خوانندگان نشان میدهد که چگونه میتوان در مواجهه با این سختیها، به زندگی معنادار و رضایتبخش ادامه داد. هریس از اصول و تکنیکهای مدل درمانی پذیرش و تعهد (ACT) برای کمک به افراد استفاده میکند تا احساسات دشوار را بپذیرند و درعینحال بر ارزشها و اهداف زندگی خود تمرکز کنند. این کتاب شامل تمرینات عملی، داستانهای واقعی، و راهکارهایی برای افزایش انعطافپذیری روانشناختی است. از ویژگیهای کتاب سیلی واقعیت میتوان موارد زیر را برشمرد:
استفاده از مثالهای واقعی برای درک بهتر مفاهیم
ارائه تمرینهای عملی برای کاهش استرس و افزایش تعادل روانی
تمرکز بر پذیرش و یافتن معنا در دل سختیها
راس هریس، نویسنده و درمانگر، یکی از چهرههای شناختهشده در ترویج درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) است. او در آثار خود با زبانی ساده و روان به توضیح مفاهیم پیچیده روانشناختی میپردازد و ابزارهایی کاربردی برای زندگی بهتر ارائه میکند.
کتاب سیلی واقعیت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای افرادی که با چالشها و بحرانهای زندگی مواجه هستند، همچنین برای مشاوران، روانشناسان، و علاقهمندان به یادگیری مهارتهای مدیریت هیجانات و استرس مفید است.
بخشی از کتاب سیلی واقعیت
«نمیدانم از چه زمانی شروع شد. از همان ابتدای تولدم واقعیت خیلی خوب با من رفتار میکرد. تصور میکردم «شاید زندگی از چهلسالگی آغاز میشود!» بهنظر میرسید همهچیز مطابق خواستههایم پیش میرود. بعد از بیست سال نوشتن و پنج رمان چاپنشده، اولین کتابم بالاخره به چاپ رسید. عاشق شغلم بهعنوان درمانگر و مربی زندگی بودم و حرفهام بهسمت مسیرهای جدید و هیجانانگیزی سوق مییافت. سلامت جسمیام عالی بود. ازدواجی محکم و استوار و دوستانی فوقالعاده داشتم، ولی همهٔ اینها در مقایسه با بالاترین لذت زندگی، یعنی پسر زیبایم که در آن زمان فقط یازده ماه داشت، کمرنگ بود. هیچ حسی شبیه عشق و لذت و شفقت پدر به فرزندش نیست.
من نیز مانند بیشتر والدین، تصور میکردم پسرم زیباترین و باهوشترین کودک دنیاست. اغلب دربارهٔ آینداش رؤیاپردازی میکردم: از همه لحاظ باهوشتر از من خواهد بود، برخلاف من در ورزش به موفقیت میرسد و به شخصیتی محبوب در بین مردم و دوستانش تبدیل میشود و بزرگتر که شود چشم همهٔ دختران به دنبالش خواهد بود. بعد از آن طبیعتاً به دانشگاه میرود و به شغل مطلوبی مشغول خواهد شد. آه از شگفتیهای دنیای خیالی!
در هجدهماهگی پسرم، من و همسرم نگران تأخیر در رشد سیستم عصبیاش بودیم. بهجز آن، او هنوز راه نیفتاده بود و کلمات بسیار کمی میگفت. او را نزد متخصص اطفال بردیم. پزشک، پس از معاینهٔ کامل، به ما اطمینان داد فقط کمی تأخیر در رشد دارد و معمولاً اغلب پسرها با این مشکل درگیرند. دکتر گفت جای نگرانی نیست، اما اگر به مشورت نیاز داشتید، مجدداً مراجعه کنید.
سه ماه گذشت و نگرانیهای ما بهشدت افزایش یافت. پسرمان همچنان کلمات کمی ادا میکرد، نمیتوانست راه برود و بهنظر میرسید فقط اندکی از حرفهایمان را درک میکند. دوباره به آن متخصص مراجعه کردیم. آزمایشهای بیشتری انجام داد و پس از دو ساعت ارزیابی متمرکز باز هم به ما گفت هیچ مشکلی وجود ندارد. فقط رشد کودکمان کند است و بهزودی عقبافتادگیاش جبران میشود؛ هیچ جای نگرانی نیست.»
حجم
۲۱۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۲۱۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه