کتاب فراموشکاری
معرفی کتاب فراموشکاری
کتاب فراموشکاری نوشتهٔ زیگموند فروید و ترجمهٔ حسن اکبریان طبری است. انتشارات کتابسرای تندیس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب فراموشکردن است.
درباره کتاب فراموشکاری
زیگموند فروید در کتاب فراموشکاری با ذکر مثالهایی از خودش و زندگی افراد واقعی، در باب فراموشکردن تأثیرات و مقصودها، فراموشکردن قصد انجام کار و فراموشکردن اسمهای خاص سخن گفته و دلایل فراموشی در موقعیتهای مختلف را شرح داده است. این کتاب دو فصل دارد؛ «فراموشکردن تأثیرات و مقصودها» و «فراموش کردن اسمهای خاص». نویسنده معتقد است که اگر واقعبینانه به عملکرد حافظه توجه کنید، بهجای برداشت اغراقآمیز از نیروی مغز انسان، به درک و احساسی فروتنانه دست مییابید.
خواندن کتاب فراموشکاری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب فراموشکردن پیشنهاد میکنیم.
درباره زیگموند فروید
زیگموند فروید (Sigmund Freud) عصبشناس برجستهٔ اتریشی بود که در جهان بهعنوان «پدر علم روانشناسی دنیا» شناخته میشود. او با بنیاننهادن روانکاوی بهعنوان یک روش درمانی در علم روانشناسی، موفق شد گام بزرگی در شناخت و درمان اختلالها و آسیبهای روانی بردارد. «زیگموند شلومو فروید» در ۶ می ۱۸۵۶ میلادی در جمهوری چک و در خانوادهای یهودی به دنیا آمد؛ در حالی که غشایی نازک به دور بدنش پیچیده شده بود. تولد با چنین غشای پوستی، بسیار نادر است؛ بنابراین مادر آن را به فال نیک گرفت و از این بابت خوشحال بود. پدرش، «یاکوب فروید» در کار تجارت پشم بود، اما در زمانی که زیگموند به دنیا آمد، وضع مالی چندان خوبی نداشت. او از ازدواج اولش، دو پسر دیگر داشت که همبازیهای زیگموند در دوران کودکی به شمار میآمدند. زمانی که آنها به آلمان مهاجرت کردند، پسرک از ۲ برادر ناتنی که همبازیهایش بودند، جدا شد. آنها در سال ۱۸۵۹ به لایپزیگ و سپس به وین رفتند. برادرها نیز راهی منچستر در انگلستان شدند. خانوادهٔ فروید در وین بزرگ و بزرگتر شد. پدر و مادر او صاحب ۷ فرزند دیگر هم شدند، اما بااینحال توجه پدر و مادر به این فرزند، شکلی ویژه داشت و او خودش هم متوجه این موضوع شده بود. زیگموند در سال ۱۸۶۵ و درحالیکه ۹ سال داشت، وارد یک مدرسهٔ ممتاز شد و بهخوبی نشان داد که شاگرد برجستهای است.
فروید علاقهٔ خاصی به ادبیات داشت. آثار شکسپیر را به زبان انگلیسی خوانده بود. بسیاری معتقدند که درک او از روانشناسی، به درکش از مطالعهٔ آثار شکسپیر بازمیگردد. او علاوه بر انگلیسی، زبانهای آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی، اسپانیایی، یونانی، عبری و لاتین را هم بلد بود. در ۱۷سالگی وارد دانشگاه وین شد. قرار بود ابتدا در رشتهٔ حقوق تحصیل کند، اما وارد رشتهٔ پزشکی شد. در سال ۱۸۸۱ با درجهٔ دکتری از دانشگاه فارغالتحصیل شد. در سال ۱۸۸۱ با «مارتا برنیز» آشنا شد و پس از گذراندن یک دوره نامزدی طولانی در سال ۱۸۸۶ با او ازدواج کرد. آنها صاحب ۶ فرزند شدند. پس از اتمام درسش شروع به کار در بیمارستان وین کرد و در بخش روانپزشکی مشغول به کار شد، اما پس از گذشت چند سال، در سال ۱۸۸۶ از این کار استعفا داد. او تشنهٔ تحصیل بود؛ پس تصمیم گرفت یک دورهٔ تخصصی در رشتهٔ اختلالات عصبی بگذراند. بعد از کار در بیمارستان و اتمام درسش، کلینیک خصوصی خودش را افتتاح کرد. یک دورهٔ تخصصی که دربارهٔ خواب و هیپنوتیزم بود، گذراند. پس از شرکت در این دوره تصمیم گرفت کارش را بیشتر بهسمت آسیبشناسی روانی ببرد. گذراندن این دوره او را بر آن داشت تا درمان از طریق هیپنوتیزم را آغاز کند. نتیجهٔ کار بسیار جالب و قابلتأمل بود. فروید به این نتیجه رسید که درمانی که با کمک این تکنیک حاصل میشود، موقتی است، اما هنگامی که مراجعانش را تشویق میکند تا بهصورت آزادانه از مسائلشان صحبت کنند، علائم و نشانگان بیماری روانیشان بهبود پیدا میکند. این تکنیک امروز هم به کار گرفته میشود و از آن با عنوان «تداعی آزاد» یاد میشود.
فروید نظریههای علمی بسیاری مطرح کرد که پایه و اساس علم روانشناسی قرار گرفتند. تکنیک تداعی آزاد یکی از این نظریات بود که امروزه هم در اتاقهای مشاوره و رواندرمانی استفاده میشود. در این روش، رواندرمانگر، مراجعش را تشویق میکند تا هر آنچه را به ذهنش میآید، بیان کند. این روش کارآیی خود را ثابت کرده است. کشف «انتقال»، یکی دیگر از تکنیکهایی است که فروید به کار برد و امروز نیز در جلسات مشاوره، روانکاری و رواندرمانگری از آن استفاده میشود. با کمک این تکنیک، مراجع خاطراتی را از دوران کودکی خود با رواندرمانگرش در میان میگذارد. این خاطرات میتواند دربردارندهٔ احساساتی باشد که مراجع در ارتباط با افراد مهم زندگیاش، مانند پدر و مادر، تجربه کرده است. روانکاو با تفسیر این احساسات و هیجانات به فرد در مراحل درمانش کمک میکند. «عقدهٔ ادیپ» یکی دیگر از نظریاتی بود که بهعنوان اصل و مرکز نظریهٔ روانکاوی درآمد. عقدهٔ ادیپ که برگرفته از تراژدی باستانی «ادیپوس شهریار» است، به میل سرکوبشده به آمیزش با والد جنس مخالف اطلاق میشود. یکی دیگر از مهمترین فرضیههای فروید، اهمیت به وجه ناهشیار زندگی است. او معتقد بود که افکار و انگیزهها و خاطرات ناهشیار، در زندگی روزانه ما نقشی بسیار مهم ایفا میکنند؛ به عبارت دیگر میتوان گفت که این عوامل ناهشیار، کنترل رفتارهای ما را بر عهده گرفتهاند.
فروید نویسندهٔ پرکاری هم بود. او در سال ۱۹۳۰ موفق به دریافت جایزهٔ ادبی گوته (مهمترین جایزهٔ ادبی آلمان) شد. کتاب «رؤیاها» که با نام «تعبیر خواب»، «تفسیر خواب» و «تأویل رؤیا» هم ترجمه شده، یکی از مهمترین آثار فروید است که در سال ۱۹۰۰ منتشر شد. کتاب «آسیبشناسی روانی زندگی روزمره» را در ۱۹۰۱ چاپ کرد. این کتاب برای تمام افرادی مناسب است که دوست دارند با نظریات فروید و علم روانکاوی آشنا شوند. «ایگو و اید» یکی دیگر از آثار مهم فروید است. او این اثر را در سال ۱۹۲۳ منتشر کرد. «تمدن و ملالتهای آن» کتابی بود که در سال ۱۹۳۰ منتشر شد. این کتاب که با نام «تمدن و ناکامیهایش» هم شناخته میشود، به بررسی شکلگیری و تکامل تمدن با نگاهی روانشناسانه پرداخته است. «موسی و یکتاپرستی» در سال ۱۹۳۷ منتشر شد. این کتاب نگاهی جدید به دین میاندازد و آن را از منظر دیگری نگاه میکند؛ منظر روانشناختی. «فراسوی اصل لذت» یکی دیگر از آثار مکتوب اوست. زیگموند فروید سالها با سرطان جنگید. تودهای را که در سقف دهانش ایجاد شده بود، با عمل جراحی برداشت. دکترها بارها از او خواستند سیگار را کنار بگذارد. زمانی که متوجه شد ادامهدادن درمان، فایده ندارد، تصمیم گرفت به زندگی خود پایان دهد.
بخشی از کتاب فراموشکاری
«به عنوان مثال من در فراموش کردن ارسال کارت تولد، کارت تبریک، سالگرد ازدواج و شادباش به مناسبت ارتقاء شغلی استعداد غریبی دارم. همیشه دلم میخواهد که به مناسبتهای گوناگون برای دیگران کارت تبریک بفرستم، ولی دیگر قانع شدهام این کار از دستم بر نمیآید. در همین گیرودارها، دوستی از من خواهش کرد در تاریخی معین به مناسبتی خاص برای دوست مشترکی تلگرام بفرستم، هم از طرف خودم و هم از طرف او به آن شخص تبریک بگویم، به او گفتم که احتمال فراموش کردنش وجود دارد، بی آن که جای تعجب باشد، پیشگویی من درست از آب در آمد. دلیل قصور در اظهار تبریک و شادباش این است که حس و عاطفه اندکی در پشت این کلمات مرسوم و تکراری وجود دارد که با تجربیات تلخ زندگی من همسویی ندارد از زمانی که پی بردم که من هم غالباً همان واژگان رایجی را به کار میگیرم که مردم به صورت تکراری به کار میبرند، از کلمات قالبی مرسوم برای اظهار همدردی بدم آمده، هر چند تاثیر و کاربری اجتماعی آن را نمیتوان انکار کرد. با وجود شیوه تردیدآمیز، من در موارد درگذشت افراد، وقتی تصمیم به ابراز همدردی میگیرم بیدرنگ نامهاش را ارسال میکنم. چون برای رفع تکلیف نیست زیر سایه فراموشی قرار نمیگیرد.
ستوان یکم «ت» در شرح خاطرات زندان خود به موردی از فراموشکاری اشاره میکند، به «قصد» ی که از همان اول سرکوب شد و به عملی ضد خود بدل شده و در نهایت به مصیبتی تبدیل گشت. یکی از همکاران به افسر فرمانده که بالاترین مقام اردوگاه اسرا بود توهین کرده بود. برای پرهیز از تکرار یا گسترش این پیشامد فرمانده تصمیم گرفت با استفاده از اختیاراتش فرد توهین کننده را به اردوگاه دیگری منتقل کند. در اثر توصیه دوستان، او بر خلاف میل درونی خود با رفتاری محترمانه از تصمیم خود پرهیز کرد، سر آخر برای خود گرفتاریهای ناجور به وجود آورد. آن روز صبح فرمانده باید افسران تحت امر خود را حاضر غایب میکرد. سالهاست که این گروه از همکاران خود را میشناخت و تاکنون هم اشتباهی در حضور و غیاب رخ نداده بود. ولی آن روز او حین قرائت اسامی نام افسری را که به او توهین کرده بود ناخواسته حذف کرد، طبق مقررات او میبایست خارج از صف میایستاد و بعد از این که همهٔ افسرانی که نامشان خوانده شد میدانگاه را ترک کردند او تنها باقی ماند، تازه معلوم شد که چه اشتباهی رخ داده است. اسمی که از قلم افتاده بود به وضوح در وسط فهرست اسامی دیده میشد.»
حجم
۳۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۲ صفحه
حجم
۳۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۲ صفحه