
کتاب دروازه بی نهایت
معرفی کتاب دروازه بی نهایت
کتاب دروازه بینهایت نوشتهی ام. آر. کری و با ترجمهی ابوالفضل نصری، اثری علمیتخیلی و فلسفی است که توسط انتشارات کتابسرای تندیس بهصورت الکترونیکی منتشر شده است. این کتاب، جلد اول از مجموعهی پاندومینیون بهشمار میآید و با روایتی چندلایه، به بررسی مفاهیم هویت، آگاهی، فناوری و سرنوشت بشر در جهانی چندبعدی میپردازد. داستان در بستری از بحرانهای زیستمحیطی و فروپاشی تمدن انسانی شکل میگیرد و شخصیتهایی با پیشینههای گوناگون را درگیر ماجراهایی میکند که مرزهای علم، اخلاق و واقعیت را به چالش میکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دروازه بی نهایت
دروازه بینهایت اثری است که در ژانر علمیتخیلی و با رویکردی فلسفی، به موضوعاتی چون سفر میانجهانی، هوش مصنوعی، فروپاشی تمدن و امکانهای بیپایان هستی میپردازد. ام. آر. کری در این کتاب، جهانی را ترسیم کرده که در آستانهی نابودی قرار دارد و دانشمندی به نام هادیز تامبووال، ناخواسته راهی برای عبور به دنیاهای موازی کشف میکند. روایت کتاب از زاویهی دیدی خاص و گاه غیرانسانی آغاز میشود و به تدریج با معرفی شخصیتهای کلیدی، ابعاد مختلف بحران و واکنشهای انسانی و غیرانسانی به آن را واکاوی میکند. ساختار کتاب بر پایهی روایتهای موازی و پیوسته است؛ بخشی از داستان در دنیای رو به زوال ما میگذرد و بخشی دیگر در امپراتوری عظیم پاندومینیون که بر هزاران جهان موازی حکومت میکند. حضور هوشهای مصنوعی پیشرفته، فناوریهای مرموز و شخصیتهایی با انگیزههای پیچیده، فضایی پرتعلیق و پر از پرسشهای بنیادین دربارهی ماهیت زندگی و آگاهی ایجاد کرده است. دروازه بینهایت نهتنها داستانی ماجراجویانه و پرکشش ارائه میدهد، بلکه با لایههای فلسفی و علمی خود، خواننده را به تأمل دربارهی آیندهی بشر و جایگاه او در کیهان دعوت میکند.
خلاصه داستان دروازه بی نهایت
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با روایت موجودی آغاز میشود که خود را «نفس» مینامد؛ آگاهیای که در میانهی جنگی بزرگ میان امپراتوری پاندومینیون و هژمونی ماشینها متولد شده است. این موجود، حاصل تلاقی تصادفی زندگی سه شخصیت است: هادیز تامبووال (دانشمند)، اسین انکانیکا (ولگردی با گذشتهای تاریک) و توپاز تورمالین فایوهیلز (خرگوشی مستقل و کنجکاو). محور اصلی روایت، هادیز است که در جهانی رو به فروپاشی، درگیر پروژهای علمی برای کشف انرژی تاریک میشود. او بهطور تصادفی دستگاهی میسازد که امکان انتقال ماده به مکان یا حتی جهانی دیگر را فراهم میکند. در پی آزمایشهای متعدد، هادیز درمییابد که دستگاهش نهتنها اشیاء، بلکه خودش را نیز میتواند به دنیایی موازی منتقل کند؛ دنیایی که بهظاهر دستنخورده و بکر است. این کشف، امیدی برای نجات بشریت از بحرانهای زیستمحیطی و جنگهای ویرانگر بهوجود میآورد. اما ورود به این جهانهای موازی، پیامدهایی غیرمنتظره دارد و توجه امپراتوری پاندومینیون را جلب میکند؛ امپراتوریای که با فناوریهای پیشرفته و هوش مصنوعی عظیمی به نام رجیستری، بر هزاران جهان موازی نظارت دارد. در این میان، هادیز و دیگر شخصیتها ناخواسته وارد شبکهای از رویدادها میشوند که نهتنها سرنوشت خودشان، بلکه آیندهی بینهایت دنیا را تحت تأثیر قرار میدهد. روایت با ترکیب علم، فلسفه و ماجراجویی، به کندوکاو در مرزهای آگاهی، مسئولیت و اخلاق میپردازد.
چرا باید کتاب دروازه بی نهایت را بخوانیم؟
دروازه بینهایت با ترکیب داستانی پرتعلیق و ایدههای علمی و فلسفی، تجربهای متفاوت از آثار علمیتخیلی ارائه میدهد. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون فروپاشی تمدن، بحرانهای زیستمحیطی، سفر میانجهانی و نقش هوش مصنوعی، فضایی میسازد که هم برای علاقهمندان به داستانهای ماجراجویانه جذاب است و هم برای کسانی که به پرسشهای عمیق دربارهی ماهیت آگاهی و آیندهی بشر علاقه دارند. روایت چندلایه و شخصیتپردازی پیچیده، امکان همذاتپنداری با دغدغههای انسانی و اخلاقی را فراهم کرده است. همچنین، نگاه کتاب به فناوری و پیامدهای آن، فرصتی برای تأمل دربارهی مسئولیت فردی و جمعی در مواجهه با ناشناختهها ایجاد میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان ژانر علمیتخیلی، دوستداران داستانهای فلسفی و کسانی که به موضوعاتی مانند هوش مصنوعی، جهانهای موازی و بحرانهای زیستمحیطی علاقه دارند، پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به دنبال داستانهایی با لایههای علمی و اخلاقی هستند، این اثر انتخاب مناسبی است.
بخشی از کتاب دروازه بی نهایت
«هادیز تامبووال دیده بود که پایان دنیا چطور از فاصلهای دور، به دنیای او نزدیک میشود. در ابتدا او نگاهی نسبتاً فلسفی به کل این قضیه داشت. به نظر او ریشههای این فاجعهٔ عظیم جایی در طبیعت بشر - به عنوان یک گونهٔ جانوری - نهفته بود و به همین دلیل، احساس میکرد که نگرانی بابت آن اهمیت چندانی ندارد. آرزوی تبدیلشدن جهان به جایی بهتر به این معنا بود که آرزو کنیم کل تاریخ حیات به شکل متفاوتی رقم میخورد و این خواستهٔ خیلی بزرگی است! هادیز - از طرف مادرش و دیگران - به خونسردی بیش از حد و سنگدلی متهم میشد. آن زمانها این اتهام او را دلخور میکرد اما بعدها متوجه شد که حقیقتی در آن نهفته است. بیشک او آدمی منزوی بود. بیشتر به منطق تکیه میکرد تا احساس. نزدیکشدن به او دشوار بود و حتی زمانی که مردم تلاش میکردند با او آشنا شوند، میل چندانی به این کار نشان نمیداد. به خواست خودش تنهایی را انتخاب کرده بود و تمام تلاشش را میکرد تا از شبکهٔ عظیم ارتباطات و الزامات خانوادهٔ بزرگش دوری کند. البته خالهها و عمهها، عموها و داییها و بچههای آنها را دوست داشت - حتی به بعضی از آنها به شدت علاقهمند بود - ولی موضوع بیش از حد پیچیده شده بود. بنابراین برای او راحتتر بود که آنها را از دور دوست داشته باشد!»
حجم
۵۹۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۰۸ صفحه
حجم
۵۹۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۰۸ صفحه
