
بریدههایی از کتاب فراموشکاری
نویسنده:زیگموند فروید
مترجم:حسن اکبریان طبری
انتشارات:انتشارات کتابسرای تندیس
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۰از ۱ رأی
۴٫۰
(۱)
پشت صحنهٔ همهٔ فراموشکاریها موارد «بیمیلی یا بیزاری» نهفته است.
دختری که شعر میفهمه
به سادگی میتوان مشاهده کرد که این فراموشکاریها به طور طبیعی برای این به وجود آمده تا مانع مشکلات و دلخوریهایی شود که از قضاوتهای اعضای نزدیک خانواده ناشی میشود.
دختری که شعر میفهمه
میتوان به کسی که به عنوان شاهد در دادگاهی حاضر میشود و قسم میخورد و شهادت میدهد و شهادت او در نتیجه نهایی کار قضاوت تأثیرگذار است اشاره کرد که آیا به نقش عوامل روانی شهادت دهنده توجه شده است؟
دختری که شعر میفهمه
این واقعیت داشت که من به کرات از کنار ویترین این مغازه عبور کرده بودم، هر بار که به دیدن خانواده «م» که سالهاست در همان ساختمان زندگی میکنند، میرفتم این ویترین را میدیدم. حالا چند سالی است که میان ما شکرآب شده و قطع رابطه کردهایم، من هم بیهیچ دلیلی از رفتن به آن ناحیه خود به خود پرهیز میکردم
دختری که شعر میفهمه
حتی انسانهای سالم که حالتهای عصبی هم ندارند، در برابر تأثیرات دردناک و یادآوری فکرهای ناخوشایند مقاومت میکنند.
دختری که شعر میفهمه
مقاومت در برابر ایدههای ناخوشایند، بازتابی است در رویارویی با محرک دردناک و نیز به میزان زیادی به نظام مولد علائم هیستریک بدن مربوط میشود.
ممکن است افرادی به این فکر معترض باشند و ادعا کنند که جریان معکوسی وجود دارد و خاطرات دردناک نظیر ندامت و یا ناراحتی وجدان به این آسانیها دست از سر آنها بر نمیدارد. منظور من این نیست، میل به مقاومت همه جا و در هر شرایطی عمل میکند چون ممکن است در برخورد با نیروهای متخاصم درونِ روان این مقاومت شکسته شده و حتی در مسیر مقابل حرکت کند.
دختری که شعر میفهمه
برخی حوادث خود به خود فراموش میشوند، در مواردی که امکان آن وجود ندارد، تغییر مسیر داده و موجب میشود چیز دیگری با اهمیت کمتر ولی در ارتباط با همان جریان که ما را آزرده کرده است، به دست فراموشی سپرده شود.
دختری که شعر میفهمه
وقتی قصد به انجام کاری شکل گرفت تا تحقق آن مدتی طول میکشد که ممکن است در این مدت «انگیزه» دستخوش تغییر شود و قصد انجام آن محو شود، در واقع عدم انجام ناشی از فراموشکاری نیست بلکه مشکل آن تجدید نظر در انگیزه است.
دختری که شعر میفهمه
روند فراموش کردن یک اسم و رسیدن به اسم نادرست به طور خلاصه از این قرار است:
۱ ـ حضور برخی گرایشها در ذهن برای فراموش کردن
۲ ـ روند و تاثیر عامل سرکوب که کمی پیش از این حادث شده
۳ ـ امکان برقراری تداعی بیرونی میان اسم مورد جستجو و عنصر سرکوب شده اخیر.
دختری که شعر میفهمه
چیزی که میتوانم بگویم این است فراموش کردن یک اسم و از روی حواس پرتی، اسم دیگری را جایگزین کردن مانند مورد سیگنورلی کاری است بس تکراری و متداول. هر بار که دچار فراموشی شدهام، و روند این پدیده را بررسی کردهام دیدهام که موضوعی سرکوب شده در این روند نقش داشته است درست مثل مثال سیگنورلی.
دختری که شعر میفهمه
حجم
۳۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۲ صفحه
حجم
۳۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۲ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان