
کتاب در پس شعله ها
معرفی کتاب در پس شعله ها
کتاب در پس شعلهها نوشتهی جو اسپین با ترجمهی سودابه تصاعدیان، پنجمین جلد از مجموعه ماجراهای کارآگاه تام رینولدز است که توسط انتشارات کتابسرای تندیس بهصورت الکترونیکی منتشر شده است. این رمان پلیسی-جنایی در فضای معاصر دوبلین روایت میشود و با محوریت یک پروندهی آتشسوزی مرموز، شخصیتهای متعددی را وارد ماجرایی پیچیده و چندلایه میکند. داستان با کشف زنی جوان و آسیبدیده در خیابانهای شهر آغاز میشود و بهتدریج ابعاد گستردهتری از یک جنایت را آشکار میسازد. جو اسپین با بهرهگیری از جزئیات دقیق و شخصیتپردازیهای ملموس، فضایی پرتنش و معمایی خلق کرده است که همزمان به مسائل اجتماعی و خانوادگی نیز میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب در پس شعله ها
در پس شعلهها اثری در ژانر جنایی-پلیسی است که جو اسپین آن را با محوریت کارآگاه تام رینولدز نوشته است. داستان در دوبلین جریان دارد و با یک حادثهی غیرمنتظره آغاز میشود: زنی جوان و برهنه با آثار سوختگی در خیابانهای شهر سرگردان است و جملهای رازآلود دربارهی نجات نوزادی بر زبان میآورد. این رویداد، پلیس را وارد پروندهای پیچیده میکند که به سرعت ابعاد گستردهتری پیدا میکند؛ از آتشسوزی عمدی یک خانه تا کشف جسدی ناشناس و گرهخوردن سرنوشت چندین خانواده و شخصیت مختلف. ساختار کتاب بر پایهی روایت چندصدایی است و علاوهبر تام رینولدز، شخصیتهایی چون لورا لنون، جری رید (آتشنشان)، و خانوادههایی با دغدغههای شخصی و اجتماعی در روند داستان نقش دارند. جو اسپین در این رمان، علاوهبر تعقیب یک معمای جنایی، به روابط خانوادگی، فشارهای شغلی، و مسائل اجتماعی معاصر ایرلند نیز پرداخته است. روایت با جابهجایی میان صحنههای پلیسی، زندگی روزمره و خاطرات شخصیتها، تصویری چندلایه از جامعه و انسانها ارائه میدهد.
خلاصه داستان در پس شعله ها
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با صحنهای تکاندهنده آغاز میشود: زنی جوان و برهنه با آثار سوختگی، در یکی از گرمترین روزهای سال، در خیابانهای دوبلین سرگردان است. او در حالی که شوکه و بیپناه به نظر میرسد، جملهای مبهم دربارهی نجات ندادن نوزادی بر زبان میآورد. پلیس و نیروهای امدادی وارد عمل میشوند و زن را به بیمارستان منتقل میکنند. همزمان، آتشسوزی عمدی خانهای در نزدیکی مرکز شهر کشف میشود و جسد مردی ناشناس در آن پیدا میگردد. تام رینولدز، کارآگاه ارشد، با وجود تعطیلات، به دلیل حساسیت پرونده وارد ماجرا میشود و با همکاری همکارانش، لورا لنون و جری رید (آتشنشان)، به دنبال کشف حقیقت میرود. در روند تحقیقات، هویت زن جوان و ارتباطش با خانهی سوخته و مرد مرده به معمای اصلی تبدیل میشود. همزمان، داستان به زندگی خانوادههایی چون جان و اورلا کیوساک و دخترشان نینا نیز میپردازد که با مشکلات و دغدغههای شخصی دستوپنجه نرم میکنند. روایت با جابهجایی میان صحنههای جنایی، زندگی روزمره و خاطرات شخصیتها، به تدریج لایههای پنهان پرونده را آشکار میکند. هرچه پیش میرویم، مشخص میشود که آتشسوزی تصادفی نبوده و پای روابط پیچیده، رازهای خانوادگی و حتی باندهای جنایتکار در میان است. تلاش پلیس برای یافتن حقیقت، با موانع اداری، کمبود شواهد و سکوت قربانیان روبهرو میشود و فضای معمایی و پرتنشی را رقم میزند که تا پایان داستان ادامه دارد.
چرا باید کتاب در پس شعله ها را بخوانیم؟
در پس شعلهها با ترکیب یک معمای جنایی پرکشش و پرداختن به مسائل اجتماعی و خانوادگی، تجربهای متفاوت از رمان پلیسی ارائه میدهد. روایت چندصدایی و شخصیتپردازیهای دقیق، امکان همذاتپنداری با افراد مختلف داستان را فراهم کرده است. علاوهبر تعقیب یک پروندهی جنایی، کتاب به دغدغههای روزمره، فشارهای شغلی، روابط والدین و فرزندان و تأثیر رویدادهای ناگهانی بر زندگی افراد میپردازد. فضای معاصر دوبلین و جزئیات واقعگرایانه، داستان را ملموس و باورپذیر ساخته است. برای علاقهمندان به رمانهای معمایی که به دنبال اثری فراتر از صرفاً حل یک جرم هستند، این کتاب میتواند انتخابی جذاب باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان رمانهای جنایی-پلیسی، دوستداران داستانهای معمایی با محوریت روابط انسانی، و کسانی که به روایتهای چندلایه و شخصیتمحور علاقه دارند پیشنهاد میشود. همچنین به کسانی که دغدغههایی مانند بحرانهای خانوادگی، مسائل اجتماعی معاصر و تأثیر رویدادهای ناگهانی بر زندگی افراد را دنبال میکنند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب در پس شعله ها
«کسانی که آن روز صبح او را دیدند، هرگز چهرهاش را از یاد نخواهند برد. بیشتر مردم همانگونه که انتظار میرفت، واکنش نشان دادند. خجالتزده و آزردهخاطر، میکوشیدند تا با او چشم در چشم نشوند. اما آن بانوی جوان زیبا، نگاهها را به سوی خود میکشید. اجتناب از این امر دشوار بود. در روزی که بعدها مشخص شد گرمترین روز سال بوده است، زن داشت بدون هیچ لباسی در خیابانهای شهر قدم میزد. تازه ساعت یازده صبح است و دما به بیست و شش درجهٔ سانتیگراد رسیده بود. شهر اصلاً جماعت خریداران معمول روزهای جمعه را نداشت و حتی نزدیک آن هم نیست. بیشتر شهروندان به طرف ساحل میروند نه سمت فروشگاههای زنجیرهای براون توماس. تمام فروشگاهها درهایشان را گشودهاند؛ پنکههای سقفی مشتریان سرسخت را وسوسه کرده و برای مدتی خنک شدن به داخل میکشند. چند پسر نوجوان که برای خنک شدن به سمت دریا میرفتند، با دیدن زن هرهر میخندند و بین خودشان پچپچ میکنند. گوشیهای هوشمندشان را در میآورند و آسیبپذیری زن و حماقت خودشان را ثبت میکنند. جسورترهایشان صدایشان را بلند میکنند. چه خوشگل، چه جذاب. برای آنها فقط یک جور سرگرمی است. بیشتر مردم گمان میکردند که زن دیوانه است. میترسند اگر کمک کنند، به آنها حمله کند و آبرویشان را ببرد. چشمهای قهوهای زن خالی است؛ هر بار کمی بیشتر از حد معمول پلک میزند، انگار تقریباً دارد خوابش میبرد. موهای تیرهاش درهم تنیده است. پوستش قرمز و لکدار است. تمام بدنش کثیف است، نه فقط کف پاهایش... که علاوه بر خاک سیاهی که انگار در پوستش نفوذ کرده... بریده و زخمی است و ردی از قطرات کوچک خون روی آسفالت خشک پشت سرش به جا میگذارد.»
حجم
۳۱۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۳۱۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه