
کتاب قلب سیاه جوهری (جلد اول)
معرفی کتاب قلب سیاه جوهری (جلد اول)
کتاب قلب سیاه جوهری (جلد اول) نوشتهی جی. کی. رولینگ با ترجمهی ویدا اسلامیه، اثری است که توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شده است. کتاب در هفتهی اول انتشار در جدول فروش بریتانیا به رتبهی یک رسید و بهسرعت پرفروش شد. این کتاب جلد نخست از مجموعهای معمایی و جنایی است که در بستر زندگی مدرن و فضای مجازی روایت میشود. داستان حول محور کورمورن استرایک و رابین الاکوت، دو کارآگاه خصوصی میچرخد که درگیر پروندهای پیچیده و پررمزوراز میشوند. فضای داستان ترکیبی از روابط انسانی، چالشهای شخصی و معماهای سایبری است که با نگاهی دقیق به تأثیرات شهرت، شبکههای اجتماعی و هویتهای ناشناس در دنیای امروز پرداخته است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب قلب سیاه جوهری (جلد اول)
کتاب قلب سیاه جوهری نوشتهی جی. کی. رولینگ، داستانی معمایی و جنایی را در فضای معاصر لندن روایت میکند. محوریت داستان بر دو شخصیت اصلی، کورمورن استرایک و رابین الاکوت، استوار است که بهعنوان شرکای یک آژانس کارآگاهی خصوصی فعالیت میکنند. این جلد با تمرکز بر پروندهای تازه و متفاوت به دنیای پرتنش و پرابهام فضای مجازی و تأثیرات آن بر زندگی واقعی افراد میپردازد. روایت کتاب علاوهبر معمای اصلی، به روابط پیچیده و احساسات متناقض میان شخصیتها نیز توجه ویژهای دارد. ساختار کتاب با ترکیب روایتهای کلاسیک کارآگاهی و عناصر مدرن مانند شبکههای اجتماعی، شهرت آنلاین و هویتهای ناشناس، تصویری چندلایه از جامعهی امروز ارائه داده است. جی. کی. رولینگ در این اثر با بهرهگیری از جزئیات دقیق و شخصیتپردازی عمیق، دنیایی خلق کرده که در آن مرز میان واقعیت و مجاز، حقیقت و دروغ، بهسادگی قابل تشخیص نیست.
خلاصه داستان قلب سیاه جوهری (جلد اول)
داستان کتاب قلب سیاه جوهری با جشن تولد سیسالگی رابین الاکوت آغاز میشود؛ جشنی که بهانهای برای نمایش رابطهی دوستانه و حرفهای او با کورمورن استرایک است. این دو کارآگاه خصوصی پس از سالها همکاری حالا در نقطهای از زندگی قرار گرفتهاند که هم موفقیت شغلی را تجربه میکنند و هم با چالشهای شخصی و عاطفی دستوپنجه نرم میکنند. در کنار پروندههای جاری آژانس، ورود شخصیتی به نام ادی لدول، سازندهی یک کارتون پرطرفدار به نام قلب سیاه جوهری، مسیر داستان را به سمت معمایی تازه سوق میدهد. ادی که قربانی حملات سایبری و آزارهای آنلاین شده، با اضطراب و ناامیدی به آژانس مراجعه میکند و از رابین میخواهد هویت فردی ناشناس به نام انمی را کشف کند؛ کسی که زندگی شخصی و حرفهای او را بههم ریخته است. در این میان روایتهایی از فضای مجازی، بازیهای آنلاین و روابط پیچیدهی میان سازندگان و طرفداران کارتون به داستان عمق و لایههای تازهای میبخشد. همزمان استرایک و رابین با مسائل شخصی خود نیز مواجهاند: از روابط عاطفی ناکام و تردیدهای درونی تا فشارهای کاری و مسئولیتهای جدید. کتاب با ترکیب معمای جنایی و دغدغههای انسانی تصویری از دنیای امروز ارائه داده است که در آن مرز میان قربانی و متهم، حقیقت و شایعه، بهسادگی قابل تشخیص نیست.
چرا باید کتاب قلب سیاه جوهری (جلد اول) را بخوانیم؟
این کتاب با پرداختن به موضوعات روز مانند تأثیر فضای مجازی، شهرت آنلاین و هویتهای ناشناس، روایتی متفاوت از معمای جنایی ارائه داده است. شخصیتپردازی دقیق و روابط پیچیده میان کارآگاهان و مراجعان، داستان را از سطح یک معمای صرف فراتر برده و به دغدغههای انسانی و اجتماعی نیز پرداخته است. همچنین ترکیب فضای کلاسیک کارآگاهی با عناصر مدرن، تجربهای تازه برای علاقهمندان به داستانهای معمایی و جنایی فراهم کرده است. خواندن این اثر فرصتی برای مواجهه با چالشهای اخلاقی و روانی عصر دیجیتال و تأمل دربارهی مرزهای واقعیت و مجاز است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان داستانهای معمایی و جنایی، کسانی که به موضوعات مرتبط با فضای مجازی، هویتهای ناشناس و تأثیرات شبکههای اجتماعی علاقه دارند و افرادی که مایل به مطالعهی روایتهایی با شخصیتپردازی عمیق و روابط انسانی پیچیده هستند، پیشنهاد میشود.
درباره جی.کی.رولینگ
جی.کی. رولینگ با نام کامل جوآن رولینگ در ۳۱ ژوئیه ۱۹۶۵ در منطقهی ییت در نزدیکی بریستول انگلستان به دنیا آمد و از کودکی شیفتهی نوشتن و قصهپردازی بود. سالهای مدرسه و برخی چهرههای تأثیرگذار دوران کودکی او الهامبخش شخصیتهایی در مجموعهی هری پاتر شدند. رولینگ پس از تحصیل در رشتهی زبان فرانسه و ادبیات کلاسیک در دانشگاه اکستر، مدتی در لندن و سپس در کشور پرتغال زندگی کرد. در دوران اقامت در پرتغال ازدواج کرد و دخترش جسیکا به دنیا آمد اما این رابطه به جدایی انجامید و او همراه دختر خردسالش به اسکاتلند بازگشت. دورهی افسردگی عمیقی که تجربه کرد بعدها الهامبخش خلق موجودات «دیمنتور» در کتابهایش شد. رولینگ زمانی که از لحاظ اقتصادی در تنگنا بود، نگارش اولین جلد هری پاتر را روی کاغذهای پراکنده در کافههای ادینبرا ادامه داد و سرانجام در سال ۱۹۹۷ هری پاتر و سنگ جادو منتشر شد و زندگی او را دگرگون کرد. رولینگ با انتشار هفت جلد اصلی هری پاتر به یکی از مشهورترین نویسندگان جهان تبدیل شد و آثارش موج بزرگی در ادبیات کودک و نوجوان ایجاد کرد؛ موجی که مرزهای سنتی بین ادبیات کودک و ادبیات بزرگسال را شکست و قرائت گستردهی ادبیات فانتزی را در دهههای اخیر دوباره احیا کرد. موفقیت عظیم هری پاتر نهتنها بازار جهانی کتاب کودک را تغییر داد بلکه باعث شد بسیاری از آثار فانتزی کلاسیک دوباره منتشر و پرفروش شوند و بسیاری نویسندگان معاصر از سایهی این مجموعه الهام بگیرند. طرفداران پرشمار، فانتومهای اینترنتی، داستانهای هواداری، مجموعه فیلمهای موفق، نمایش فرزند نفرینشده و جهان جادویی گستردهی پیرامون هری پاتر از دل همین موج برخاستند. با اینهمه برخی از اظهارنظرهای پس از انتشار کتابها مانند اعلام برخی ویژگیهای شخصیتها که در متن وجود نداشت رابطهی او با بخشی از جامعهی طرفداران را پیچیدهتر کرد و به بحثهایی دربارهی «مالکیت خوانندگان بر متن» دامن زد.
اندیشهها و جهانبینی رولینگ در کتابهایش همواره موضوع بحث دانشگاهیان بوده است. پژوهشگران معتقدند تصویر زنان در هری پاتر پیچیده و چندلایه است؛ گرچه زنان در این جهان نقشهای قدرتمندی دارند و شخصیتهایی مانند هرمیون گرنجر، مینروا مکگوناگال و مالی ویزلی در روند داستان مهماند اما در برخی بخشها هنوز نشانههایی از نقشهای کلیشهای جنسیتی و حمایتگرایانه دیده میشود و بحث دربارهی میزان فمینیستیبودن این شخصیتها همچنان ادامه دارد. موضوعات مرتبط با نژاد، طبقه و جایگاه موجودات غیرانسانی (مانند جنهای خانگی) نیز بارها مورد نقد قرار گرفته است. برخی محققان میگویند در حالی که ایدئولوژی خونِ پاک مرگخواران بهوضوح مذموم نشان داده میشود، ساختار سلسلهمراتبی جهان جادویی همچنان پابرجاست و برتری ذاتی جادوگران نسبت به غیرجادوگران به چالش کشیده نمیشود؛ از این منظر، پیام کلی مجموعه در ماهیت خود محافظهکارانه است. رولینگ در کنار فعالیتهای ادبی، حضوری پررنگ در عرصهی خیریه دارد. او با تأسیس بنیاد ولانت برای حمایت از زنان و کودکان آسیبپذیر، مشارکتش در انجمن خانوادههای تکسرپرست و بنیانگذاری مؤسسهی لاموس برای کمک به کودکان بیسرپرست، نقش مهمی در حوزهی عدالت اجتماعی داشته است. او همچنین مبالغ هنگفتی به پژوهشهای علمی از جمله تحقیقات مربوط به اماس (بیماری مادرش) و نیز کمکهای بشردوستانه در بحرانها اهدا کرده است. شماری از کتابهای فرعی هری پاتر و نسخههای خاص آثارش نیز با هدف خیریه منتشر شدند و میلیونها دلار به نهادهای مختلف کمک کردند.
رولینگ در کنار نوشتن آثار نوجوان، ادبیات بزرگسال را نیز دنبال کرده و رمان خلأ مرگبار و سپس مجموعهی جنایی کورموران استرایک را با نام مستعار «رابرت گالبریث» منتشر کرده که پرفروش و تحسینشدهاند. او همچنین کتابهای کودکانهی مستقل چون ایکاباگ و خوک کریسمس را منتشر کرده است. فعالیت او در سینما و تلویزیون نیز شامل نویسندگی و تهیهکنندگی فیلمهای جانوران شگفتانگیز و مشارکت در تولید سریالهای تلویزیونی براساس آثارش است. در طول زندگی حرفهایاش رولینگ جوایز بیشماری از جمله نشان امپراتوری بریتانیا، جایزهی آستوریا، لژیون دونور فرانسه، جایزهی هوگو و دهها جایزهی ادبی و سینمایی دیگر دریافت کرده و از سوی دانشگاههای معتبر جهان مانند هاروارد و اکستر دکترای افتخاری گرفته است. آثار او به بیش از ۸۰ زبان ترجمه شده و میلیاردها دلار فروش جهانی داشتهاند. رولینگ اکنون یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر بهشمار میآید؛ چهرهای که زندگی شخصی و حرفهایاش هم با تحسین شگفتانگیز همراه بوده است و هم با مناقشات فراوان. میراث او را نمیتوان صرفاً در قالب موفقیت ادبی یا جنجالهای رسانهای خلاصه کرد؛ او نویسندهای است که جهانسازی خلاقانهاش نسلهای مختلف را به رویاپردازی کشاند، بحثهای اجتماعی و فرهنگی گستردهای آفرید و جایگاهی یگانه در ادبیات و فرهنگ عامهی جهان برای خود تثبیت کرد.
اقتباس تلویزیونی
رمان قلب سیاه جوهری بخشی از مجموعهی تلویزیونی «Strike» (یا C.B. Strike) است که هر کتابِ مجموعه را برای تلویزیون اقتباس کردهاند؛ «The Ink Black Heart» به سریال تبدیل شد و از شبکهی BBC پخش شد (نسخهی تلویزیونی، چند قسمت؛ بازیگران شاخص: تام برک، Cormoran Strike و هالیدی گِرَینجر، Robin). همچنین در سطح بینالمللی پخش/حقوق پخش توسط شبکهها/سرویسهایی مثل HBO / Max مطرح شده است.
بخشی از کتاب قلب سیاه جوهری (جلد اول)
«استرایک دستش را بالا برد تا به پیشخدمت خندان اشاره کند برای نوشیدنی بعدی آمادهاند و رابین که از بس خندیده بود، زیر دندههایش درد گرفته بود، از جایش بلند شد. با نفسهای بریده گفت: «من برم دستشویی.» و وقتی دور میشد، مرد سپیدمو، نشسته بر چارپایهٔ بلند بار، با نگاهش او را تعقیب کرد.
نوشیدنیها با وجود حجم کمشان خیلی قوی بودند و رابین که بیشتر ساعات عمرش را با زیرنظرگیری افراد میگذراند و کفش ورزشی میپوشید، به کفش پاشنهبلند عادت نداشت. ناچار شد دستش را به نرده بگیرد و از پلههای مفروش قرمزی پایین برود که به توالت زنانه میرسید و چنان توالت مجللی بود که نظیرش را به عمرش ندیده بود. در نمای چشمگیری به رنگ صورتی ملایم، همرنگ ماکارون توتفرنگی، روشوییهای مرمر گرد و کاناپهای مخملی و دیوارنگارههایی از نیمفهای۷ ایستاده در دریاچهای پوشیده از نیلوفر آبی داشت.
رابین بعد از این که ادرارش را کرد، لباسش را صاف و مرتب کرد و در آینه نگاهی به ریملش انداخت که حدس میزد در اثر خندههایش ریخته باشد. وقتی دستهایش را میشست، به ماجرایی فکر میکرد که لحظاتی پیش استرایک برایش تعریف کرده بود. با اینکه به نظرش خیلی خندهدار بود، تا حدودی نگرانکننده هم بود. با توجه به طیف گستردهٔ هوی و هوسهای انسانی که رابین در حرفهٔ کارآگاهی با آنها مواجه میشد و بیشترشان مربوط به روابط خارج از ازدواج بودند، گاهی حس میکرد در مقایسه با زنهای همسالش خیلی ساده و بیتجربه است. رابین در عرصهٔ کرانههای پرشور ماجراجوییهای عاطفی هیچ تجربهای نداشت. در تمام عمرش یک شریک عاطفی داشت و به دلایلی غیرمعمول مایل بود با کسی باشد که به او اعتماد کامل داشته باشد. روزی مردی میانسال با لکوپیسی پایین گوش چپش، در جایگاه متهم ادعا کرده بود رابین نوزدهساله او را به زیرپلهٔ تاریکی دعوت کرده است و مدعی شده بود به این دلیل گلویش را تا زمان بیهوش شدنش فشار داده که خودش گفته بوده «دوست دارد با خشونت باشد.»
پنج دقیقه بعد، وقتی رابین دوباره روی صندلیاش روبروی استرایک مینشست، گفت:
«فکر کنم بهتر باشه بعد از این فقط آب بخورم. اینا خیلی قویاند.»
استرایک گفت: «دیگه دیره.» و پیشخدمت لیوان نوشیدنیها را جلویشان گذاشت. استرایک گفت: «میخوای یه ساندویچ بخوری که یه ذره اثرشو خنثی کنه؟» منو را جلویش گذاشت. قیمتها نجومی بودند.»
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۹۲ صفحه
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۹۲ صفحه