
کتاب خانه استارلینگ
معرفی کتاب خانه استارلینگ
کتاب خانه استارلینگ نوشتهی الیکس ای. هارو با ترجمهی الهام صیفیکار، اثری در ژانر داستانی و فانتزی است که توسط انتشارات کتابسرای تندیس بهصورت الکترونیکی منتشر شده است. این رمان با فضایی رازآلود و حالوهوایی گوتیک، داستان دختری جوان به نام اوپال را روایت میکند که در شهری کوچک و فراموششده، درگیر افسانهها و اسرار خانهای مرموز به نام خانه استارلینگ میشود. روایت کتاب با نگاهی عمیق به مفاهیمی چون خانواده، ریشهها، فقر، آرزوها و مرز میان واقعیت و خیال، مخاطب را به سفری درونی و بیرونی میبرد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خانه استارلینگ
خانه استارلینگ اثری از الیکس ای. هارو است که با ترجمهی الهام صیفیکار منتشر شده و در دستهی رمانهای معاصر با رگههایی از فانتزی تاریک و گوتیک قرار میگیرد. داستان در شهری کوچک و صنعتی به نام ایدن در ایالت کنتاکی میگذرد؛ جایی که گذشتهی پررمزوراز و حالِ رو به زوالش، بستری برای روایت زندگی شخصیتهایی میشود که هر یک با زخمها و آرزوهای خود دستوپنجه نرم میکنند. محوریت داستان بر خانهای قدیمی و اسرارآمیز است که سالهاست شایعات و افسانههایی دربارهاش در شهر جریان دارد. شخصیت اصلی، اوپال، دختری جوان و سرسخت است که همراه برادرش جسپر، در شرایطی دشوار و پر از محرومیت زندگی میکند. ورود او به قلمرو خانه استارلینگ، نهتنها او را با وارث منزوی این خانه، آرتور استارلینگ، روبهرو میکند، بلکه پای او را به دنیایی از رازها، گذشتههای فراموششده و پیوندهای عجیب میان واقعیت و خیال باز میکند. ساختار کتاب با روایت اولشخص و زاویهدیدی نزدیک به ذهن شخصیتها، فضای داستان را ملموس و پرکشش ساخته است. در کنار روایت اصلی، ارجاعات به کتابی خیالی به نام جهان زیرین و نویسندهای مرموز به نام ای. استارلینگ، لایهای ادبی و متافیکشنال به اثر افزوده است.
خلاصه داستان خانه استارلینگ
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان خانه استارلینگ با روایت اوپال، دختری جوان و فقیر آغاز میشود که همراه برادرش جسپر در شهری صنعتی و رو به افول زندگی میکند. اوپال از کودکی مجذوب خانهای مرموز به نام خانه استارلینگ بوده؛ خانهای که در حاشیهی شهر قرار دارد و شایعات بسیاری دربارهی آن و ساکنانش در میان مردم جریان دارد. اوپال که بار زندگی و مراقبت از برادرش را به دوش میکشد، درگیر کارهای پارهوقت و تلاش برای فرار از چرخهی فقر است. اما رؤیاها و کابوسهایش همواره او را به سوی خانه استارلینگ میکشانند. در یکی از شبها، اوپال به خانه نزدیک میشود و با وارث منزوی آن، آرتور استارلینگ، روبهرو میشود؛ مردی که خود نیز اسیر گذشتهی خانوادگی و وظیفهی نگهبانی از خانه است. برخورد میان این دو، آغازگر رابطهای پیچیده و پر از سوءظن، ترس و کنجکاوی میشود. اوپال بهتدریج وارد خانه میشود و پیشنهادی برای کار در آن دریافت میکند. در این مسیر، او با رازهای خانه، گذشتهی خانوادهی استارلینگ و ارتباط عجیب این خانه با کتابی قدیمی به نام جهان زیرین روبهرو میشود؛ کتابی که نویسندهاش، ای. استارلینگ، خود از ساکنان پیشین این خانه بوده است. در طول روایت، مرز میان واقعیت و خیال، گذشته و حال، وامدار بودن و رهایی، بارها جابهجا میشود. اوپال و آرتور هر دو با زخمهای شخصی و خانوادگی خود روبهرو هستند و خانه استارلینگ بهنوعی نماد این زخمها و امیدهاست. داستان با ورود اوپال به خانه و مواجهه با رازهای آن، به تدریج به سمت کشف حقیقت و بازتعریف هویت و تعلق پیش میرود، بیآنکه پایان ماجرا را بهروشنی آشکار کند.
چرا باید کتاب خانه استارلینگ را بخوانیم؟
خانه استارلینگ با فضاسازی منحصربهفرد و شخصیتپردازی عمیق، تجربهای متفاوت از رمانهای معاصر را ارائه میدهد. این کتاب نهتنها داستانی دربارهی یک خانهی مرموز و ساکنان عجیبش است، بلکه به لایههای پنهان هویت، خانواده، فقر، آرزو و مرز میان واقعیت و خیال میپردازد. روایت اولشخص و زبان صمیمی، خواننده را به دل دغدغهها و احساسات شخصیتها میبرد و امکان همذاتپنداری با آنها را فراهم میکند. همچنین، ارجاعات ادبی و حضور کتابی خیالی در دل داستان، اثری چندلایه و تأملبرانگیز خلق کرده است. برای کسانی که به داستانهای رازآلود، فضاهای گوتیک و روایتهایی با پیوندهای عاطفی و روانشناختی علاقه دارند، این کتاب میتواند تجربهای تازه و پرکشش باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان رمانهای معاصر با فضای رازآلود و گوتیک، دوستداران داستانهایی دربارهی خانواده، هویت و ریشهها، و کسانی که به روایتهایی با لایههای روانشناختی و اجتماعی علاقه دارند، پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که دغدغهی فقر، تعلق و جستوجوی معنا را در زندگی تجربه کردهاند، این اثر میتواند قابلتوجه باشد.
بخشی از کتاب خانه استارلینگ
«گاهی خواب خانهای را میبینم که هرگز آن را ندیدهام. یعنی تقریباً هیچکس آن را ندیده. لوگان کالدول ادعا میکند که در تعطیلات تابستانی سال پیش زنگ در آن خانه را زده و فرار کرده اما او از من هم دروغگوتر است. حقیقت این است که شما به واقع نمیتوانید از جاده این خانه را ببینید. تنها دندانههای آهنی دروازهی ورودی و مسیر ماشینروی طولانی سرخرنگ و شاید نمایی کلی از دیوارهای سنگی و آهکی که پیچ امینالدوله و ازملک رویش سایهای اریب انداختهاند، در دیدرس است. حتی نیمی از پلاک باستانی بیرون خانه هم با پیچک پوشیده شده و حروفش به واسطهی خزه و بیتوجهی، نامفهوم و نامشخص شدهاند و تنها عنوانی که هنوز خواناست، این عبارت است: خانهی استارلینگ. اما گاهی در زمستان میتوان پنجرهای روشن را دید که در میانهی چنارها میدرخشد. این نور یک جورهایی غیرعادی است: نور کهربایی پررنگی که به خاطر باد سوسو میزند و اصلاً شبیه به چراغهای خیابانی که وزوز صدا میدهند یا فلورسنتهای آبی رنگپریده نیست. فکر کنم نور این پنجره تنها نوری است که از کارخانهی زغالسنگِ ساحل رودخانه نمیتابد. در خوابم، آن چراغ به خاطر من روشن است. به دنبال آن نور از دروازهها داخل میشوم، از مسیر ماشینرو پیش میروم و از آستانهی ورودی خانه میگذرم. باید بترسم – راجع به خانهی استارلینگ قصههایی میگویند، از همان قصههایی که مردم فقط شبها زیر وزوز چراغ روی ایوان تعریف میکنند – اما در خوابم، تردید به دلم راه نمیدهم. در خوابم، من در خانه هستم.»
حجم
۶۶۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۶۶۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه