کتاب قلب سیاه جوهری (جلد دوم)

کتاب قلب سیاه جوهری (جلد دوم) نوشته‌ی جی. کی. رولینگ با ترجمه‌ی ویدا اسلامیه، ادامه‌ای بر داستان معمایی و پررمزوراز کارآگاه استرایک و همکارش رابین است. این اثر توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شده است و در فضای معاصر لندن، ماجرای تازه‌ای از پرونده‌های پیچیده و روابط انسانی را روایت می‌کند. جلد دوم قلب سیاه جوهری با تمرکز بر دنیای هواداران یک کارتون محبوب، فضای شبکه‌های اجتماعی، بازی‌های آنلاین و رخدادهای واقعی را به هم پیوند می‌زند و در عین حال، به بررسی لایه‌های پنهان شخصیت‌ها و انگیزه‌های آن‌ها می‌پردازد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب قلب سیاه جوهری (جلد دوم)

کتاب قلب سیاه جوهری (جلد دوم) نوشته‌ی جی. کی. رولینگ، داستانی معمایی و جنایی را در بستر فرهنگ هواداری و فضای مجازی دنبال می‌کند. این کتاب با محوریت کارآگاه استرایک و دستیارش رابین، به ماجرای قتل و سوءقصد در میان طرفداران یک مجموعه کارتونی پرطرفدار می‌پردازد. روایت کتاب در لندن معاصر رخ می‌دهد و با ورود به دنیای کامیک کان، بازی‌های آنلاین و شبکه‌های اجتماعی، تصویری از جامعه‌ی امروز و تأثیرات فناوری بر روابط انسانی ارائه می‌دهد. ساختار کتاب بر پایه‌ی گفت‌وگوها، پیام‌های آنلاین و روایت‌های چندلایه شکل گرفته و شخصیت‌ها درگیر معمایی می‌شوند که مرز واقعیت و خیال را باریک‌تر می‌کند. جی. کی. رولینگ در این جلد، علاوه‌بر پیشبرد داستان جنایی، به دغدغه‌های اجتماعی، هویت‌های مجازی و تأثیرات روانی فضای هواداری نیز پرداخته است.

خلاصه داستان قلب سیاه جوهری (جلد دوم)

در قلب سیاه جوهری (جلد دوم)، استرایک و رابین پس از مراسم افتتاحیه‌ی مدلین، وارد پرونده‌ای تازه می‌شوند که با دنیای هواداران یک کارتون محبوب و بازی آنلاین مرتبط است. آن‌ها با هویت جعلی ونشیا هال، سعی می‌کنند به اطلاعاتی درباره‌ی یاسمین ودرهد، یکی از طرفداران پرشور و نویسنده‌ی کتابی درباره‌ی این کارتون، دست پیدا کنند. در جریان کامیک کان، استرایک و رابین با لباس‌های مبدل در میان جمعیت هواداران حضور می‌یابند تا سرنخ‌هایی از مظنونان و روابط پنهان بیابند. همزمان، پیام‌هایی در شبکه‌های اجتماعی و بازی آنلاین ردوبدل می‌شود که به سوءقصدها و خشونت‌های خانوادگی اشاره دارد. ماجرا با حادثه‌ای در ایستگاه قطار اوج می‌گیرد؛ جایی که یکی از افراد مشکوک به طرز مرموزی به روی ریل هل داده می‌شود و استرایک و رابین شاهد این اتفاق هستند. در ادامه، گفت‌وگوهای آنلاین میان مدیران بازی و هواداران، ابعاد تازه‌ای از معما را آشکار می‌کند و شخصیت‌ها با ترس، تردید و احساس گناه دست‌وپنجه نرم می‌کنند. روایت کتاب با ترکیب فضای واقعی و مجازی، مرز میان حقیقت و دروغ را به چالش می‌کشد و خواننده را با سؤالات اخلاقی و روانی روبرو می‌سازد.

چرا باید کتاب قلب سیاه جوهری (جلد دوم) را بخوانیم؟

قلب سیاه جوهری (جلد دوم) با ترکیب فضای معمایی، جنایی و اجتماعی، تجربه‌ای متفاوت از داستان‌گویی را ارائه می‌دهد. این کتاب نه‌تنها به دنبال حل یک معمای جنایی است، بلکه به بررسی تأثیرات فضای مجازی، هویت‌های آنلاین و فرهنگ هواداری بر زندگی شخصیت‌ها می‌پردازد. روایت چندلایه و حضور پررنگ شبکه‌های اجتماعی و بازی‌های آنلاین، کتاب را برای کسانی که به موضوعات روز و پیچیدگی‌های روابط انسانی علاقه دارند، جذاب می‌کند. همچنین، پرداختن به مسائل روانی، خشونت خانوادگی و مرزهای اخلاقی، اثر را از یک داستان صرفاً جنایی فراتر می‌برد و آن را به اثری تأمل‌برانگیز تبدیل کرده است.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان داستان‌های معمایی و جنایی، کسانی که دغدغه‌ی تأثیرات فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را دارند، هواداران فرهنگ پاپ و بازی‌های آنلاین و همچنین افرادی که به بررسی روابط انسانی و مسائل روانی علاقه‌مندند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب قلب سیاه جوهری (جلد دوم)

«رابین در جواب ایمیل یاسمین نوشت از این‌که کتابی می‌نویسد هیجان‌زده شده و بازی درک هم به نظرش خیلی جالب است و از او پرسید آیا دوست دارد در کامیک کان همدیگر را ببینند زیرا این پس‌زمینهٔ فوق‌العاده‌ای برای مقالهٔ ونشیا در بارهٔ قلب سیاه جوهری خواهد بود. شمارهٔ موبایل موقتی را که به تیم داده بود به او هم داد. چند ساعت گذشت و خبری از یاسمین نشد اما در این بین پیشرفت جالبی در زمینهٔ گفتگوهای مدیران بازی داشت که به کمک ورم ۲۸ به بافی‌پاز گزارش می‌شد. ورم ۲۸: هارتلا الان به انمی گفت نمی‌تونه بیاد کامیک کان بافی‌پاز: وای خدا بعد از این‌که اون همه پیله کرد که همه برن؟ ورم ۲۸: آره دیگه. انمی خیلی از دستش ناراحته. رابین حدس می‌زد یاسمین برای این‌که بتواند بدون ماسک ونشیا هال را ببیند و کتابش را تبلیغ کند از پیوستن به نقابداران گروه «بازی را نگه داریم» منصرف شده بود. چنان که انتظار می‌رفت نیم ساعت بعد دومین ایمیل یاسمین هم رسید. سلام ونشیا، بله، پیشنهادتان عالی است! برنامه داشتم شنبه آن‌جا بروم، برای شما مناسب است؟ رابین در جوابش نوشت که زمانش برایش کاملاً مناسب است و قرار گذاشتند که ساعت یازده جلوی در اصلی مجموعه نمایشگاهی باشند.»