دانلود و خرید کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب چهارم) آیزاک آسیموف ترجمه سعید سیمرغ
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب چهارم)

کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب چهارم)

معرفی کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب چهارم)

کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب چهارم) نوشتهٔ آیزاک آسیموف و ترجمهٔ سعید سیمرغ است. انتشارات کتابسرای تندیس این رمان معمایی آمریکایی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب چهارم)

کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب چهارم) یکی از کتاب‌های مجموعهٔ «داستان‌های بیوه مردان سیاه» است. در این رمان، شش دوست محترم و اعضای باشگاه بیوه‌مردان سیاه یک بار دیگر بازگشته‌اند تا با ۱۲ معمای منطقی دیگر دست‌وپنجه نرم کنند. برای آن‌ها چه چیزی می‌تواند لذت‌بخش‌تر باشد از شامی مجلل و گفت‌وگویی که طی آن، همراه با پیشخدمت باهوش و وفادارشان «هنری»، پرده از راز معماها بردارند و ذهنشان را به کار وادارند. آن‌ها می‌خواهند بدانند که راز قتل زنی بیمار که گمان می‌رود به مرگ طبیعی درگذشته، چیست. آن‌ها به ردوبدل‌کردن یک شیء مرموز که نکتهٔ کلیدی یک عملیات جاسوسی است، می‌پردازند. آن‌ها درمورد محل مستعمره‌ای در کرهٔ ماه که پاسخ یک مثلث عشقی است، حرف می‌زنند. آن‌ها شیوهٔ روشن‌کردن کبریت را که پرده از راز یک سرقت بزرگ برمی‌دارد، کندوکاو می‌کنند و... .

خواندن کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب چهارم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان معمایی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آیزاک آسیموف

آیزاک آسیموف در ۲ ژانویهٔ ۱۹۲۰ به دنیا آمد و در ۶ آوریل ۱۹۹۲ میلادی از دنیا رفت. او نویسنده‌ای آمریکایی - روسی‌تبار بود که داستان‌هایی در گونه‌های علمی، علمی - تخیلی، خیال‌پردازانه و وحشت می‌نوشت. این نویسنده در استان اسمالنسک در شوروی در خانوادهٔ آسیابانی یهودی متولد شد. در پنج‌سالگی خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کردند. ازآنجاکه در خانه با او به زبان‌های ییدیش (زبان یهودیان اروپای شرقی) و انگلیسی صحبت می‌کردند، به هر دو زبان روان سخن می‌گفت، اما روسی نیاموخت. خواندن را از پنج‌سالگی آموخت و از آن هنگام در امور ادارهٔ مغازهٔ لبنیات فروشی به خانواده کمک کرد. در همان مغازه مجله‌های علمی - تخیلی هم فروخته می‌شد و آیزاک کوچک آن‌ها را می‌خواند. او در حدود یازده‌سالگی شروع به نوشتن داستان کرد و چند سالی بیشتر نگذشته بود که توانست داستان‌هایش را به مجله‌های عامه‌پسند بفروشد. در هجده‌سالگی نخستین داستانش را به نام «گشتی در حوالی سیارک وستا» نوشت که در شمارهٔ اکتبر ۱۹۳۸ مجلهٔ «داستان‌های حیرت‌آور» چاپ شد. سه سال بعد در سال ۱۹۴۱، داستان دیگری با عنوان «شبانگاه» به مجلهٔ یادشده فروخت که در آن زمان برترین مجله در این عرصه بود. او با نگارش «قوانین سه‌گانهٔ رباتیک» مشهور شد. دانشنامهٔ بریتانیکا این نویسنده را واضع واژهٔ رباتیک در زبان انگلیسی می‌شناسد. آیزاک آسیموف بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب در تمام دسته‌های اصلی رده‌بندی دوی (به‌جز فلسفه) دارد و سیارک «آسیموف ۵۰۲۰» به افتخار او نام‌گذاری شده است.

بخشی از کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب چهارم)

«هرچند «نغمه‌سرایی» شاید از خودش نشان می‌داد در ارتباط با تلاش اولان برای آواز خواندن اصطلاح مناسبی نبود. نه این‌که صدایش بی‌احساس یا تیز باشد، زیرا در هیچ موقعیتی در حافظهٔ هیچ‌کدام از اعضای بیوه‌مردان سیاه پیش نیامده بود او بتواند آن‌قدر به نت مورد نظر نزدیک شود که بخواهد آن را بی‌احساس یا تیز بخواند.

تامس ترامبول چنان عقب‌گرد کرد انگار با سوزن به جای حساسی از بدنش سیخونک زده‌اند. گفت: «جف، دهنت رو ببند. پنج سال پیش، آخرین باری که این کار رو کردی، بهت گفتم اگه یه بار دیگه تولید این صدای نکره رو تکرار کنی، باعث می‌شی همه جنون آدم‌کشی پیدا کنن و من هم کاری می‌کنم که سابقه نداشته است.»

ماریو گونزالو با خوشحالی گفت: «بی‌خیال، تام. بی‌چاره حال و هوای گیلبرت و سالیوان به سرش زده. بهتره ازش یه استفادهٔ جالب بکنیم. مثلاً فقط نتش رو با دهن بزنه و کلمات رو ادا نکنه، بعد ما حدس بزنیم کدوم آهنگه.»

جیمز دریک اندیشمندانه گفت: «فقط مشکل این‌جاست این کار فلسفهٔ وجودی خودش رو زیر سؤال می‌بره. اگه جف بخواد تو دلش یانکی دودل بخونه و بعد پیرمرد رودخانه رو، ما نمی‌تونیم این دو رو از هم تشخیص بدیم.»

راجر هالستد گفت: «من که فکر می‌کنم چنین کاری رو نباید بدون روگوشی انجام داد.»

اگر قد اولان صد و هشتاد و هشت سانتیمتر نبود، حتماً خودش را بالا می‌کشید. صدایش وقتی با آن باریتون پر طنینش حرف می‌زد لحن غمگین آشکاری داشت. «قصد نداشتم وقتی از دستشویی اومدم بیرون آواز بخونم، با کمال خوشحالی قطعش می‌کنم. ولی می‌شه بهتون یادآوری کنم به عنوان میزبان ضیافت امشب، اگه به خودم اجازهٔ آواز خوندن بدم، در محدودهٔ حقوقی خودم هستم؟»

ترامبول با صدایی خش‌دار گفت: «این‌که کاری انجام بدی که یه نفر، یه جایی، در یه زمانی، و در وضعیتی که اون‌قدر مست نباشه که حساسیتش رو از دست داده باشه بتونه اسمش رو بذاره آواز خوندن، بله. ولی این شامل کاری که تو انجام می‌دی نمی‌شه.»

هنری، بهترینِ پیشخدمتان، وقتی هنگام چیدن میز با سرخوشی به گفتگوها گوش می‌کرد، صدایش را بدون این‌که به نظر برسد بلند کرد و گفت: «آقایون، خواهش می‌کنم بفرمایین و بنشینین.»

نشستند و امانیوئل روبین که حین جنگ و دعواها با مهمان اولان حرف می‌زد، او را به سوی صندلی کناری خودش کشید.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۲۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۱۳۳,۰۰۰
تومان