
کتاب ملودی تپانچه
معرفی کتاب ملودی تپانچه
کتاب ملودی تپانچه سروده سپیده داداش زاده را نشر حکمت کلمه منتشر کرده است. این کتاب مجموعهای از شعرهای معاصر فارسی است که در سال ۱۳۹۵ منتشر شده است. این مجموعه با نگاهی به دغدغههای زنانه، اجتماعی و تاریخی شعرهایی را در قالبهای نو و آزاد ارائه میدهد. اشعار این کتاب اغلب با ارجاع به فرهنگ آذری و فولکلور محلی، تجربههای زیسته و مفاهیم نمادین همراه است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ملودی تپانچه
کتاب ملودی تپانچه مجموعهای از شعرهای سپیده داداشزاده است که در دهه ۱۳۹۰ سروده شدهاند. این کتاب در ادامهی مجموعهی قبلی شاعر، آویخته از عقربهی ۱۲، قرار میگیرد و شعرهای آن با شمارهگذاری ماههای مهر زندگی نویسنده از سال ۶۰ تا ۷۵ و طرحهایی مستقل ارائه شدهاند. فضای کتاب آمیزهای از تجربههای شخصی، دغدغههای زنان، ارجاعات تاریخی و اسطورهای و عناصر فولکلور آذری است.
اشعار گاه به مسائل اجتماعی و بیماریهایی چون سرطان میپردازند و گاه با زبان استعاری، جنگ، عشق، مرگ و هویت را به تصویر میکشند. در کنار این مضامین اشارههایی به جغرافیای ایران، شهرهایی چون تبریز، ارومیه و مشکینشهر و همچنین عناصر فرهنگی و آیینی منطقه دیده میشود. کتاب به بیماران سرطانی و عزیزان از دست رفته تقدیم شده و در آن شاعر با زبانی تصویری و گاه تلخ به روایت تنهایی، امید و مبارزه میپردازد.
چرا باید کتاب ملودی تپانچه را خواند؟
این مجموعه شعر با ترکیب عناصر فولکلور آذری، ارجاعات تاریخی و دغدغههای معاصر تصویری چندلایه از تجربههای زنانه و اجتماعی ارائه میدهد. اشعار ملودی تپانچه با پرداختن به موضوعاتی چون جنگ، بیماری، هویت و عشق مخاطب را به تأمل دربارهی زیستن در جهان امروز و مواجهه با رنجها و امیدها دعوت میکند. استفاده از نمادها و اسطورهها در کنار زبان تصویری فضایی متفاوت و قابلتأمل در شعر معاصر فارسی ایجاد کرده است.
خواندن کتاب ملودی تپانچه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به شعر معاصر فارسی، کسانی که دغدغههای اجتماعی و زنانه دارند و مخاطبانی که به ادبیات فولکلور و ارجاعات فرهنگی علاقهمند هستند، مناسب است. مطالعهی این کتاب میتواند برای کسانی که با موضوعاتی چون بیماری، مرگ و هویت درگیر هستند نیز همدلی و دریچهای تازه فراهم کند.
بخشی از کتاب ملودی تپانچه
«بیا
قرارمان همین امروز باشد و
تا گرگها بیدار نشده
تکم را بچرانیم.
پیراهن یوسفمان را بکنیم.
چاه را اجاق کنیم.
از آتش بپریم.
آتیل، باتیل چرشنبه
آینه تکی بختیم آچیل چرشنبه!»
حجم
۱۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
حجم
۱۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه