کتاب گرداب
معرفی کتاب گرداب
کتاب گرداب نوشتهٔ نوئل کاورد و ترجمهٔ مهدی فیاضی کیا است. نشر قطره این نمایشنامه انگلیسی را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ «دیوار چهارم» است.
درباره کتاب گرداب
کتاب گرداب نمیاشنامهای سهپردهای نوشتهٔ نوئل کاورد است. این متن نمایشی بهلحاظ اقتصادی، اولین اثر موفق نوئل کاورد محسوب میشود. کاورد در این اثر هنری تلاش کرده است تا فضای غبارآلود و روابطِ نهچندانمتعارف بین زنان و مردان را پس از جنگ جهانی اول به نمایش درآورد. بهعلاوه، این اثر، بهزعم برخی از منتقدین بهنوعی شرح مشاهدات و اعتراض نویسنده به رواج استعمال مواد مخدر و فروپاشی روابط عاطفی بین اعضای خانوادهها در آن دوران نیز هست. داستان این نمایشنامه دربارهٔ رابطهٔ زنی زیبا و میانسال است با مردی جوانتر، رابطهای که در آن دوران (سالهای پس از جنگ جهانی اول) بسیار متداول بود و توازن ارتباط منطقی و عاطفی بین زوجها را برهم میزد. نمایشنامهٔ «گرداب»، در نوامبر ۱۹۲۴، در لندن به روی صحنه رفت و تا ژوئن ۱۹۲۵ در سه سالن نمایش روی صحنه باقی ماند. سپس بین سالهای ۱۹۲۵ و ۱۹۲۶ در بسیاری از سالنهای اجرای انگلستان و نیویورک به اجرا در آمد. از این نمایشنامه یک فیلم سینمایی نیز ساخته شده است.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب گرداب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای انگلیسی پیشنهاد میکنیم.
درباره نوئل کاورد
سِر نوئل پیرس کاوِرد در سال ۱۸۹۹ در حومۀ لندن به دنیا آمد. او نمایشنامهنویس، آهنگساز، کارگردان، هنرپیشه و خوانندهٔ انگلیسی است. نوئل کاورد بیش از ۵۰ عنوان نمایشنامه منتشر کرده است که بسیاری از آنها سالیان دراز روی صحنهٔ نمایش باقی ماندند. برخی از نمایشنامههای او چون «تب یونجه»، «زندگیهای خصوصی»، «طرحی برای زندگی»، «خندهٔ امروز» و «روح سرخوش» جزو نمایشهای پرتکرار و پربینندهٔ سالنهای نمایش بودند. کاورد علاوهبر نمایشنامه، صدها آهنگ، چندین نمایش موزیکال، چندین فیلمنامه، چند جلد کتاب شعر و داستان کوتاه، یک رمان بلند و یک خودزندگینامهٔ سه جلدی را نیز در کارنامهٔ فعالیتهای ادبیاش دارد؛ همچنین این نویسندهٔ مشهور در شش دهه از زندگیاش در نمایشها و فیلمهای متعددی (به قلم خودش و دیگران) به ایفای نقش پرداخته است. کاورد در سال ۱۹۴۳، جایزهٔ افتخاری «فرهنگستان» را برای کارگردانی فیلم جنگی «جایی که خدمت میکنیم» به دست آورد و در سال ۱۹۷۰ به دریافت نشان ادب و هنر (شوالیه) نائل شد؛ سپس به عضویت جامعهٔ سلطنتی ادبیات در آمد و مدتی بعد جایزهٔ «تونی» را برای یک عمر فعالیت در عرصهٔ هنر و ادب دریافت کرد.
نوئل کاورد در سال ۱۹۷۳ در خانهاش در جامائیکا بر اثر ایست قلبی درگذشت. سال ۲۰۰۵ بود که «دن ربلاتو»، نمایشنامهنویس و پژوهشگر انگلیسی، آثار کاورد را به سه بخش اولیه، میانی و جدید تقسیم کرد. از دیدگاه «ربلاتو» نمایشنامههای «تب یونجه»، «سستعفاف» و «زندگیهای خصوصی» از نمایشهای دوران اولیهٔ کاورد هستند. بهترین نمایشنامههای دوران میانی او در اواخر دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ عبارتند از «خندهٔ امروز»، «این نسل خوشبخت» و «روح سرخوش» که دارای ساختار سنتی هستند، اما از نظر محتوا کمتر تابع عرف و سنت محسوب میشوند. نمایشنامههای اواخر دههٔ ۱۹۴۰ و اوایل دههٔ ۱۹۵۰ کاورد نشاندهندهٔ افت استعداد نمایشی او است. البته آخرین اثر او سهگانهٔ «اتاقی با سه کلید» با استقبال گستردهای روبهرو شد، اما بهطور خلاصه میتوان گفت برخی از موفقترین نمایشنامههای او از ۱۹۲۵ تا ۱۹۴۰ «تب یونجه»، «زندگیهای خصوصی»، «طرحی برای زندگی»، «خندهٔ امروز» و «روح سرخوش» هستند.
بخشی از کتاب گرداب
«نیکی: حقیقت داره دیگه، نه؟
فلارنس: نه، نه!
نیکی: حقیقت داره دیگه، نه؟
فلارنس: نه، دارم بهت میگم. نه، نه، نه!
نیکی: مادر داری بهم دروغ میگی. چه فایدهای داره؟
فلارنس: دیوونه شدی... دیوونه...
نیکی: پدر خبر داره؟
فلارنس: برو بیرون!
نیکی: پدر خبر داره؟
فلارنس: پدرت از هیچی خبر نداره؛ اون هم بیشتر از تو من رو درک نمیکنه.
نیکی: پس فقط ما دو نفر خبر داریم.
فلارنس: دارم بهت میگم نمیدونم داری از چی حرف میزنی.
نیکی: مادر، الکی اصرار نکن. فایده نداره. الان شرایط بحرانیه. هرجا بریم، هر کاری بکنیم، از این بحران راه گریزی نیست. میدونم هیچکدوم از ما دوتا، نه ذهنش قویه نه توانایی زیادی داره. امید زیادی هم نیست که این وضعیت رو با موفقیت پشت سر بذاریم. اما بیا سعیمون رو بکنیم. دیگه تظاهر فایده نداره. تمام این مدت، زندگی ما سراسر تظاهر بود. سالها، از وقتی ذهنم یاری میکنه، توی سرم پر بود از توهماتی درمورد تو. مردم درموردت حرفهایی میزدن، بدون اینکه بدونن من پسر توام. من هم وانمود میکردم از گربهصفتی و حسادت این حرفها رو میزنن. ولی یه چیزهایی فهمیدم. خردهاتفاقاتِ جزئی و اتهاماتی که متوجه تو بود. اما همه رو از ذهنم جارو میکردم و دیگه به این حرفها توجه نمیکردم؛ چون تو مادرم بودی. باهوش، زیبا و موفق، پس طبیعی بود که آدمها پشت سرت دروغ بههم ببافن. ولی حالا میفهمم. راست میگفتن!»
حجم
۶۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۶۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه