دانلود و خرید کتاب ارزش های نسبی نوئل کاورد ترجمه مهدی فیاضی‌کیا
تصویر جلد کتاب ارزش های نسبی

کتاب ارزش های نسبی

معرفی کتاب ارزش های نسبی

نمایشنامۀ ارزش های نسبی نوشتۀ نوئل کاورد و ترجمۀ مهدی فیاضی‌کیا را نشر قطره به چاپ رسانده است. این نمایشنامه در ۳‌ پرده‌ و در کتابخانه‌ای به نام مارش‌وود هاوس می‌گذرد و داستان هماوردی راستگویی و دروغ و ریا است.

درباره نمایشنامه ارزش های نسبی

موضوع نمایشنامۀ ارزش‌های نسبی، تقابل راستگویی و دروغ است و هماوردی صداقت و ریا. داستان آدم‌هایی که نقاب بر چهره می‌زنند و برای رسیدن به اهداف شخصی خود، از هیچ رذالتی ابایی ندارند. شاید در نگاه اول، این نمایشنامه داستانی عاشقانه به نظر برسد؛ اما با نگاهی دقیق‌تر متوجه می‌شویم که در آن خبری از عشق حقیقی نیست. درواقع، حکایت نسبیت ارزش‌ها در دنیای امروز ما است و قصه، تفسیر شخصی هرکس از مفهوم ارزش و معیار.

این نمایش در کتابخانۀ مارش‌وود هاوس، ایست کنت، رخ می‌دهد و ۳ پرده دارد. نام شخصیت‌های اصلی آن از این قرار است:

کرست‌ول

اَلیس

خانم ماکستون (ماکسی)

بانو هِیلینگ

دریاسالار سِر جان هِیلینگ

جناب پیتر اینگلتون

ارلِ مارش‌وود (نایجل)

میرندا فرِیل

دان لوکاس

نوئل کاورد در این نمایشنامه، گوشهٔ تاریکی از دنیای رنگارنگ انسان‌ها را نشانه گرفته‌ است و ما را به تعمقی دوباره در ذات و ماهیت خودمان دعوت می‌کند.

کتاب ارزش های نسبی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به همۀ دوستداران ادبیات نمایشی و تئاتر پیشنهاد می‌کنیم.

درباره نوئل کاورد

سِر نوئل پیرس کاورد نمایشنامه‌نویس، آهنگ‌ساز، کارگردان، هنرپیشه و خوانندهٔ انگلیسی (۱۶ دسامبر ۱۸۹۹- ۲۶ مارس ۱۹۷۳) در حومهٔ لندن به دنیا آمد. نوئل کاورد بیش از ۵۰ عنوان نمایشنامه منتشر کرده است که بسیاری از آن‌ها سالیان دراز روی صحنهٔ نمایش باقی ماندند. بسیاری از نمایشنامه‌های او چون تب یونجه، زندگی‌های خصوصی، طرحی برای زندگی، خندهٔ امروز و روح سرخوش جزو نمایش‌های پرتکرار و پربینندهٔ سالن‌های نمایش بودند. کاورد علاوه بر نمایشنامه، چندین آهنگ، نمایش موزیکال، فیلمنامه،  کتاب شعر و داستان کوتاه، رمان بلند و یک خودزندگی‌نامهٔ ۳جلدی را نیز در فعالیت‌های ادبی‌اش دارد. این نویسنده همچنین در نمایش‌ها و فیلم‌های متعددی به قلم خودش و دیگران به ایفای نقش پرداخت.

کاورد در ۱۹۴۳، جایزهٔ افتخاری فرهنگستان را برای کارگردانی فیلم جنگی جایی که خدمت می‌کنیم به دست آورد و در ۱۹۷۰ به دریافت نشان ادب و هنر (شوالیه) نائل شد. سپس به عضویت جامعهٔ سلطنتی ادبیات درآمد و مدتی بعد جایزهٔ تونی را به پاس یک عمر فعالیت در عرصهٔ هنر و ادب دریافت کرد. در ۱۹۷۲، مدرک دکترای افتخاری دانشگاه ساسکس به او اعطا شد.

نمایشنامه‌ها و آهنگ‌های کاورد در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به‌شدت مورداستقبال قرار گرفت و سبک نوشتارش بر فرهنگ عامهٔ مردم تأثیر بسزایی گذاشت. در سال ۲۰۰۶، سالن نمایش البری لندن را به یاد او، سالن نمایش نوئل کاورد نام‌گذاری کردند.

کاورد در دههٔ ۱۹۳۰، پس از کسب موفقیت‌های بسیار در عرصهٔ نمایشنامه‌نویسی سعی کرد قالب‌های جدید نمایشی را نیز تجربه کند. نمایش حماسی‌تاریخی دستهٔ اسب‌سواران با هنرپیشه‌های زیاد و نیز مجموعهٔ ۱۰ نمایش کوتاه، تحت عنوان امشب ساعت ۸: ۱۹ تماشاگران بسیاری را به خود جلب کردند؛ اما اجرای مجدد آن‌ها به‌علت هزینه‌های بالا و نیاز به امکانات پیچیده در صحنهٔ نمایش دشوار است. در اواخر دههٔ ۱۹۶۰، کاورد دچار تصلب شرایین شد و رفته‌رفته حافظه‌اش را هم از دست داد. او در ۱۹۷۳، در خانه‌اش در جامائیکا، بر اثر ایست قلبی درگذشت.

بخشی از کتاب ارزش های نسبی

«مهم‌ترین خصیصهٔ کتابخانهٔ مارش‌وود هاوس این است که کتابخانه نیست. شاید در گذشته بوده و شاید در آینده باشد، اما حالا مشخصاً اتاق نشیمن خانواده است. البته در گوشه‌وکنار کتاب هست؛ اثاث اتاق را راحت و جذاب چیده‌اند، اما بی‌هیچ طراحی مشخصی. ملافه‌های چیت کهنه‌اند و رنگ‌پریده و اثاث که به دوره‌های مختلفی تعلق دارند، همگی این حس را می‌دهند که به‌تدریج از این اتاق سر درآورده‌اند، از اثاث خوششان آمده و تصمیم گرفته‌اند آن‌ها را نگه دارند.

ورودی پشتی به سرسرا دو در دارد. جلوی صحنه، سمت چپ تماشاگران، دری هست که به اتاق کار نایجل می‌رسد. سمت راست، در بزرگ به یک تراس و باغی می‌رسد که مثل بیشتر باغ‌های سبک کنت، از انسجام درونی برخوردار است، اما از بیرون آشفته به نظر می‌رسد. آن‌سوتر، تپه‌های جنگلی هست و دریا هم چندان دور نیست. وقتی پرده بالا می‌رود، ساعت حوالی دو و نیم بعدازظهر یک روز شنبه در ماه ژوئیه است.

کرست‌ول، سرپیشخدمت، مردی خوش‌چهره در میانهٔ پنجاه و چند سالگی، لیوان‌های کوکتل را که استفاده کرده‌اند، جمع می‌کند و روی سینی می‌گذارد تا آمادهٔ بردن شوند. اَلیس، کلفتی جوان، حدوداً هجده ساله، زیرسیگاری‌ها را در خاک‌انداز خالی می‌کند.

اَلیس: ... و درست آخر فیلم متوجه می‌شه که تمام مدت این دختر رو دوست داشته و بعدش دست در دست همدیگه می‌رن بالای تپه و صدای موسیقی هم بلند و بلندتر می‌شه...

کرست‌ول: ممنون، اَلیس. همین حالا که قرار نیست این خانم رو ببینم، درسته؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

حجم

۱۰۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۷۰%
تومان