دانلود و خرید کتاب پرسه در احوالات ترون و ترونیا مرتضی احمدی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب پرسه در احوالات ترون و ترونیا

کتاب پرسه در احوالات ترون و ترونیا

نویسنده:مرتضی احمدی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب پرسه در احوالات ترون و ترونیا

کتاب پرسه در احوالات ترون و ترونیا نوشتهٔ مرتضی احمدی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب خاطرات را منتشر کرده است.

درباره کتاب پرسه در احوالات ترون و ترونیا

خاطرات مرتضی احمدی از شهر تهران، بچه‌محل‌هایش و علایق آن‌ها در کتاب پرسه در احوالات ترون و ترونیا روایت شده است. این کتاب سیری در خاطرات این هنرمند است که با شیوه‌ای خاص بازگو شده است. بازی‌های دسته‌جمعی، شخصیت‌های تهران قدیم، دل‌خوشی‌ها و... در این کتاب برای کسانی نوشته شده است که دلبستهٔ این آب‌وخاکند. این ناداستان را بخوانید.

در یک تقسیم‌بندی می‌توان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشته‌هایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق می‌شود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر و برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و به‌دلایلی دیگر شروع به نوشتن می‌کند. در مقابل، در نوشته‌های غیرواقعیت‌محور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز می‌زند و این گونه به‌عنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیت‌محور) طبقه‌بندی می‌شود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم هم‌نوعان است (البته نه به‌معنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدف‌های دیگر ناداستان‌نویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمون‌های بی‌شماری می‌پردازد و فرم‌های گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی می‌تواند شامل دل‌نوشته‌ها، جستارها، زندگی‌نامه‌ها، کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های علمی - آموزشی، گزارش‌های ویژه، یادداشت‌ها، گفت‌وگوها، یادداشت‌های روزانه، سفرنامه‌ها، نامه‌ها، سندها، خاطره‌ها و نقدهای ادبی باشد.

خواندن کتاب پرسه در احوالات ترون و ترونیا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ناداستان معاصر ایران و قالب خاطرات پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مرتضی احمدی

سید مرتضی احمدی در ۱۰ آبان ۱۳۰۳ در تهران به دنیا آمد و در ۳۰ آذر ۱۳۹۳ درگذشت. او بازیگر سینما و تلویزیون، صداپیشه، گوینده و خواننده‌ای اهل ایران بود. این هنرمند در نگارش کتاب‌هایش نیز نویسنده‌ای یکّه، خوش‌قلم و توانا ت.صیف شده است؛ کتاب‌هایی که هر یک برآمده و چکیده‌ای از سال‌ها پرسه‌زدن و جدیت در یکی از عرصه‌های موردعلاقه و فعالیت او بوده‌اند. در هنر آواز و موسیقی نیز یکی از معدود خوانندگان سبک بیات تهران بود؛ به علاوهٔ اینکه نام و صدایش در زمرهٔ انگشت‌شمار پیش‌پرده‌خوانان قدیم برده می‌شود. هنرمندان بسیاری بارها او راستایش کرده‌اند. گفته شده است که مرتضی احمدی علاقهٔ وصف‌ناپذیری به تهران داشت. از جمله فعالیت‌های دیگر او گردآوری و نگارش فرهنگ عامیانهٔ (فولکلور) تهران است. او در این زمینه کتاب‌های «کهنه‌های همیشه نو»، «فرهنگ بروبچه‌های تِرون»، و «پرسه در احوالات تِرون و تِرونیا» را تألیف کرده است؛ علاوه بر تألیفاتش در حوزهٔ فرهنگ‌نویسی، برخی از قدیمی‌ترین ترانه‌های کوچه‌بازاری تهران را به‌صورت (ضربی‌خوانی) بازخوانی کرده است. او معروف به «صدای تهران» است.

بخشی از کتاب پرسه در احوالات ترون و ترونیا

«پش سر مازندرونیا پرت و پلا می‌گیم، در باره رشتی‌ها لُغُز می‌خونیم، واسه قزبینی‌ها جور دیگه‌ای صفه می‌ذاریم، به کاشیا و قمی‌ها شر و ور می‌گیم، آذریا و لرا رو می‌بندیم به لیچار و به مشهدی‌ها حرف بیخود می‌زنیم، به ترونیا نسبت ناباب می‌دیم. این مهملات رو اَکدوم قوم و قبیله‌ای عاریه گرفتیم؟ این صداهای چندش‌آور از تارای صوتی ما بیرون نزده، اگه ما بدون دوراندیشی و تعقل پذیرای این فرهنگ وارداتی خجالتبار شدیم و اگه نخواستیم به‌این دَرْک برسیم که اَکدوم چشمه آب خورده باد خودمونو به چوب ببندیم. چه دستایی بین ما بهترین و بدترین و آنداختن؟ مگه ما حلقه‌وار به‌هم بسّه نبودیم، مگه زبونامون اَهّم نمی‌گفتن. مگه پنجه‌هامون تو هم کلید نبود، مگه صداهامون به‌هم نمی‌رسید، مگه همدیگه رو نمی‌دیدیم؟ هیهات که همبسّگی‌ها و مهرورزی‌هامونو بلعتُو کردن و کدورتا و دلتنگی‌ها رو جایگزینش، بالاخره جدا موندیم و بی‌خبر اَهّم و حالا همساده‌ایم و خانه هم رو ندیده‌ایم.

با خلق خدا روراس بودیم و شیله پیله‌ای تو کارمون نبود، بی‌ریب و ریا بودیم و راس و حسینی زندگی می‌کردیم. هر چی بودیم هر دروغ و دغلی رو با چاشنی قسم به‌خورد بندگان خدا نمی‌دادیم، اونم به‌خاطر یه هلِ پوچ، کی واسه یه قمری کم و زیات شاهد اَخّدا و رسول خدا و بزرگون دین می‌اُوردیم، دور اَمّردی و مردونگی می‌دونسّیم. قول و قرارمون فقط حرف بود و قسم خوردنمون سیبیل مردونه.

بله پسرم، دو روز پیشم ناغافل زد به سرم، پاری وختا این شکلی می‌شم، اما این دفه فرق می‌کرد، فکر بی‌پیر داش تموم بدنمو موریونه‌وار می‌جوید. حس کردم این خونه جم شده منو گذوشته وسطش داره می‌چلونه، این بود که زدم بیرون، حواسم نبود چن وخته دارم پرسه می‌زنم و خیابون گز می‌کونم. آخرشم خسّه و مرده دس اَپّا درازتر برگشتم سرجام. خودتم دیدی که به چه وضعی درمده بودم. دلم پُره پسرم، آخه یه زمون واس خودمون کسی بودیم. حرفمون حرف بود و چوب‌خطمون حساب و کتاب.

با زرق و برق ایام چَندون میونه‌ای نداشتیم، کم و زیات برامون توفیر نداش، مردامون مرد بودن و زنامون زن، جای گیس‌سیفیدا و ریش‌سیفیدامون بالا بالاها بود، جلوشون پامونو دراز نمی‌کردیم. جلوتر ازونا قدم ور نمی‌داشتیم. آخه بزرگ‌تری گفته بودن کوچیک‌تری گفته بودن، بدون مشورت و اجازه‌شون دس به کاری نمی‌زدیم، بزرگ‌تری می‌کردن و هر کدورت و اختلافی رو با کدخدامنشی به سرانجوم می‌رسوندن. هرجا بزرگ‌تری پا می‌ذاش با تموم قد بلن می‌شدیم تا نمی‌شسّن مام نمی‌شسّیم و زودتر از اونا دسّمون تو سفره نمی‌رف.

سر پیری‌ام عصای دسّشون بودیم، نمی‌ذاشتیم آب تو دلشون تکون بخوره، می‌گفتیم اگه غیر از اینا باشه عاقبت‌به‌خیر نمی‌شیم. نکبت زندگیمونو می‌گیره و برکت ازش فرار می‌کونه. اون‌وخ باد نون بُدوه و ما بُدوییم.

دلمون با زبونمون یکی بود. من و تو نداشتیم، همه‌چیمون با هم بود الاّ ناموسمون. چش همچشمی نداشتیم، نه واس کسی ناز می‌کردیم، نه ناز کسی رو می‌خریدیم. به کم قانع بودیم و حرص مال دنیا کورمون نکرده بود. اگه کیسه‌مون خالی می‌شد، گردنمونو حتی جلو بابامون خم نمی‌کردیم. در خونه‌مون همیشه چارتاق وا بود و جلو هیچ تنابنده‌ای بسّه نمی‌موند، سفره‌هامون همیشه پن بود، هر چی داشتیم بی‌ریا وسطش می‌ذاشتیم و با هم می‌خوردیم. لقمه همدیگه رو نمی‌قاپیدیم. اگه کسی غیر از این بود می‌دونسّیم مال این خطّه نیس و مال دیار دیگه‌س.

با هزار افسوس که بیش‌تر بچه‌های ترون عین پرنده‌هاشون قید بوم و زادگاشونو زدن و مَلوم نشد به کدوم ملکی کوچ کردن و پشت بهمون کردن و لب اَلّب وانمی‌کونن. حالا که صحبت به پرنده‌هامون کشید بدک نیست گریزی بزنیم و از اونام بگیم و باز برگردیم سر گفتگوی خودمون.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۱۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۳ صفحه

حجم

۱۱۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۳ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان