کتاب انسان در جستجوی معنای غایی
معرفی کتاب انسان در جستجوی معنای غایی
کتاب انسان در جستجوی معنای غایی نوشتهٔ ویکتور امیل فرانکل و ترجمهٔ شهاب الدین عباسی است. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب انسان در جستجوی معنای غایی
کتاب انسان در جستجوی معنای غایی (Mans Search for UItimate Meaning) در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. این اثر از آخرین کتابهای ویکتور امیل فرانکل به شمار میرود. کتاب انسان در جستوجوی معنای غایی در فاصلهای نزدیک به چهار دهه از کتاب «انسان در جستوجوی معنی» (۱۹۵۹) منتشر شد. گفته شده است که کتاب حاضر یکی از منظمترین و نظاممندترین کتابهای ویکتور امیل فرانکل است و چنانکه از مطالعه آن معلوم میشود یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین کتابهای او هم هست و جنبهٔ فنیتری دارد. کتاب حاضر، حاصل ترجمهٔ کامل انسان در جستوجوی معنای غایی (۱۹۹۷، ۲۰۰۰) است و به دقت، ساختار و نظم و ترتیب آن را حفظ کرده است. متن این کتاب از سخنرانیای گرفته شده است که کمی پس از جنگ جهانی دوم به دعوت محفل کوچکی از روشنفکران وینی ایراد شده است؛ مخاطبان این سخنرانی حدود ۱۰ نفر بودهاند. در این کتاب، یک حکم اخلاقی بزرگ وجود دارد که باید به آن توجه کرد و راجع به آن اندیشید. این اثر یک کند و کاو روانشناختی راجع به جستوجوی دینی است. نویسنده با کتاب انسان در جستوجوی معنای غایی به میلیونها انسان پیامی از امید و راهنمایی معنوی و روانشناختی بخشیده است.
خواندن کتاب انسان در جستجوی معنای غایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به روانشناسان و الهیاتدانان و افرادی که با پرسشهای غایی دست و پنجه نرم میکنند، پیشنهاد میکنیم.
درباره ویکتور امیل فرانکل
ویکتور امیل فرانکل در سال ۱۹۰۵ در وین به دنیا آمد. در سال ۱۹۳۰ دکترای پزشکی گرفت و در ۱۹۴۹ به درجه استادی نائل شد. در ۱۹۴۱ با «تیلی بی. گروسر» ازدواج کرد که در سال ۱۹۴۵ درگذشت. ازدواج دوم فرانکل با «الئونر بی. اشونیت» (۱۹۴۷) بود. فرانکل دکترای پزشکی و دکترای فلسفهاش را از دانشگاه وین دریافت کرد. طی جنگ جهانی دوم سه سال را در اردوگاههای کار اجباری سپری کرد. او در دانشگاههای هاروارد، استنفورد، دالاس و پیتسبرگ مقام استادی داشت و استاد معنیدرمانی در دانشگاه بینالمللی در سن دیئگو کالیفرنیا بود. فرانکل در طول چهار دهه، سخنرانیهای بسیاری در ۲۰۹ دانشگاه در پنج قاره جهان ایراد کرد. او از ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۷، مجموعا ۲۹ دکترای افتخاری از دانشگاههای اروپا، آمریکا، آفریقا و آسیا دریافت کرد و به دریافت دهها جایزه علمی و فرهنگی نائل شد.
بخشی از کتاب انسان در جستجوی معنای غایی
«پیداست که غریزه جنسی فینفسه نمیتواند منحصر در انسان باشد. آخر، این غریزه فقط ویژگی انسانها نیست بلکه حیوانات هم در آن شریکاند. پس اجازه بدهید با احتیاط بیشتر بگوییم که در انسان، غریزه جنسی، برحسب مورد، به درجات بالاتر یا پایینتر، انسانی میشود. در انسان، غریزه جنسی فقط بهصورت متوالی میتواند به قابلیتهای نهفته امور جنسی انسانی روی آورد و به آن نزدیک شود ـــ و همانطور که دیدهایم، قابلیتهای نهفته امور جنسی انسانی عبارت است از تبدیل شدن آن به جلوه و تجسمی از عشق.
این بلوغ جنسی را سه مرحله رشد مشخص میکند. دو مرحله اول را میتوان در راستای تمایزی که فروید میان هدف یک غریزه و متعلق یا مابهازای خارجی غریزه میگذارد، فهمید. در سطح نابالغ، فقط یک هدف جستوجو میشود، و آن، کاهش تنش بدون توجه به نحوه تحقق یافتن آن است. در این سطح، خودارضایی هم ممکن است. بنابر نظر فروید، فرد به مرحله بلوغ و پختگی میرسد به محض آنکه غریزه جنسی، متمرکز بر آمیزش جنسی عادی باشد، چیزی که در گرو یک متعلق یا ما به ازای خارجی است. گرچه، به دید من، این ما به ازای خارجی برای تضمین یک زندگی جنسی پخته کافی نیست.
چون تا وقتی که یک فرد از یار و شریک خود صرفا به هدفِ کاهش تنش استفاده میکند، همانطور که بیمارانمان غالبا میگویند، در واقع «روی او دست به خودارضایی میزند». در نزد فردی که واقعا پخته و بالغ است، یار و شریک، به هیچ وجه، وسیلهای برای رسیدن به یک هدف نیست. همسری فرد بالغ در یک سطح انسانی حرکت میکند، و سطح انسانی جلوی استفاده صِرف از دیگران را میگیرد. در سطح انسانی، من از انسان دیگر استفاده نمیکنم بلکه با او روبهرو میشوم، که به این معنی است که من به تمام و کمال، انسانیت او را بازشناختهام.
و اگر من در بازشناختنِ تام و کامل، یک قدم دیگر، به فراسوی انسانیت او بهعنوان یک انسان، بردارم، یک قدم بهسوی یگانگی او در مقام یک شخص، آن وقت چیزی بیش از یک رو به روشدن صِرف در میان خواهد بود ـــ چیزی که آنگاه روی مینماید عشق است.
درک یگانگی مقام یک یار، همانطور که انتظارش میرود، به مصاحبت و زندگی مشترک تکهمسری منتهی میشود. دیگر هیچ یار و شریک قابل جانشینی در میان نخواهد بود. برعکس، اگر کسی توانایی عشق ورزیدن نداشته باشد، سر از بیبند و باری جنسی در میآورد. همانطور که در خودارضایی غرض آن است که به کاهش تنش، بهعنوان یک هدف بسنده شود، در بیبند و باری جنسی هم یار و شریک، شیء شمرده میشود و فرد به همین بسنده میکند. در هیچ یک از این دو مورد، قابلیت انسانی امور جنسی فعلیت پیدا نمیکند.»
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه