
کتاب رهایی
معرفی کتاب رهایی
کتاب «رهایی» نوشتۀ ام البنین منیری خلیل آباد است و انتشارات حسن رسولی آن را منتشر کرده است. این کتاب، چهرۀ واقعی رنج زنانه را در لایههای مختلف اجتماعی، خانوادگی و مهاجرتی نشان میدهد و تلاشی است برای شنیده شدن صدایی که سالها در سکوت، درون خود فریاد میکشیده است.
درباره کتاب رهایی
کتاب رهایی روایتی تلخ و واقعگرایانه از زندگی زنی به نام شادی است که در کشاکش حوادث سهمگین زندگی، از دل ازدواجهای ناموفق، خشونت خانگی و فقر، تلاش میکند راهی برای نجات خود و برادرزادهاش پیدا کند. روایت با صحنۀ فرار آغاز میشود؛ شادی در تاریکی شب دست برادرزادهاش مهتاب را گرفته و با ترس و امید از خانهای در ترکیه میگریزد. این آغاز پرتنش، فضای کلی رمان را مشخص میکند: داستانی از گریز، رهایی و جستجوی سرپناهی امن در جهانی بیرحم.
زندگی شادی از همان ابتدا سرشار از شکست و اجبار است. او در کودکی به دلیل ناامنی و تهدید، همراه خانواده به ترکیه مهاجرت میکند؛ اما خیلی زود مهاجرت تبدیل به مهاجرتی از امنیت به ناامنی میشود. برادرش درگیر کارهای غیرقانونی و غیراخلاقی میشود و پدر خانواده برای حفاظت از دخترش، او را در نوجوانی به عقد مردی درمیآورد که نهتنها پشتیبان نیست، بلکه خودش منبع رنج و ظلم میشود. این مرد، فردی مستبد و رباخوار است که با خشونتهای مداوم جسمی و روانی، زندگی شادی را به جهنم تبدیل میکند. در دل همین تاریکی، شادی دختری به نام رزیتا به دنیا میآورد؛ اما حتی مادر شدن هم برایش روزنهای بهسوی خوشبختی نمیگشاید. شوهرش تغییری نمیکند و نهایتاً با طلاقی ناگهانی، زندگیاش وارد فصل جدیدی میشود؛ فصلی که در ظاهر نوید رهایی میدهد، اما در عمل، درهای تازهای از زنجیر و اسارت را به روی او باز میکند.
قصۀ شادی، قصه هزاران زنی است که نهتنها قربانی ساختارهای مردسالار و سنتهای بیمار شدهاند، بلکه حتی در مهاجرت و دوری از وطن نیز از چنگال خشونت، تنهایی و بیپناهی رها نمیشوند. نویسنده با زبانی صمیمی، ساده و بیپیرایه، دردها و اضطرابهای شخصیت اصلی را روایت میکند و مخاطب را در دل قصهای پر از پیچوخم و التهاب عاطفی غرق میسازد. رهایی نه صرفاً دربارۀ فرار از جغرافیا یا یک ازدواج شکستخورده، بلکه دربارۀ جستجوی هویتی از دسترفته، شرافت و امیدی است که هر بار زیر ضربههای سرنوشت به زانو درمیآید اما خاموش نمیشود.
خواندن کتاب رهایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران رمانها و داستانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رهایی
«شادی شبانه دست مهتاب رو گرفت و از خونۀ جواد توی ترکیه فرار کرد. بعد از بیست روز راهرفتن بالاخره از ترکیه با کلی مشقت خودشون رو به مرز ایران رسوندن. تنها گردنبندی که یادگار پدرش توگردنش بود رو به یه مرد روستایی میانسال داد تا این دو تا رو از مرز وارد کشور کنه. دو روز توی خونۀ همون مرد در آواجیق موندن. شادی همش دعا می کرد دیگه جواد نتونه جای اینارو پیدا کنه دیگه چشمش به جواد و دوستاش نیفته. از ترکیه و خاطراتش بیزار بود. یادش می افتاد که پدرش برای امنیت خانواده همه رو به ترکیه برد. اونجا تو شهر ازمیر براشون خونه خرید تا تو آرامش و امنیت زندگی کنن. شادی فقط یه برادر داشت که ازدواج کرده بود و چهارتا بچه داشت. دختر بزرگش مهتاب بود که شادی عاشقش بود. شب و روز باهم بودن بعداز ازدواج شادی مهتاب مریض شد و به زور به نبودش عادت کرد.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۶۷ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۶۷ صفحه