کتاب مکالماتی درباره گیاهخواری اخلاقی
معرفی کتاب مکالماتی درباره گیاهخواری اخلاقی
کتاب مکالماتی درباره گیاهخواری اخلاقی نوشتهٔ مایکل هیومر و ترجمهٔ محسن اسلامی و مرضیه خاکباز است. نشر نو این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب مکالماتی درباره گیاهخواری اخلاقی
کتاب مکالماتی درباره گیاهخواری اخلاقی حاوی مکالمههایی است که مایکل هیومر، استاد فلسفه در دانشگاه کلرادو بولدر در باب گیاهخواری با دیگران داشته است. او در این اثر تأکید کرده است که با اینکه فیلسوفی دانشگاهی است، اما مخاطب اصلی این کتاب دانشگاهیان نیستند. کتاب حاضر برای هرکسی است که به جنبهٔ اخلاقی چیزی که میخورد، توجه دارد. مکالمههایی که در این اثر هستند، ایدهها را به کسانی معرفی کنند که با مباحث موجود نظری در این باره هیچ آشنایی ندارند. این اثر در چهار قسمت با عناوین «روز اول: رنج، هوش، و استدلال بر اساس ریسک»، «روز دوم: دیگر دفاعیات در مصرف گوشت»، «روز سوم: آگاهی و باور عقلانی» و «روز چهارم: زندگی وگان، نظریهٔ انتزاعی، و انگیزهٔ اخلاقی» نگاشته شده است. در انتهای کتاب نیز کتابشناسی و توضیح اصطلاحات مهم قرار دارد.
خواندن کتاب مکالماتی درباره گیاهخواری اخلاقی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب فلسفهٔ اخلاقی گیاهخواری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مکالماتی درباره گیاهخواری اخلاقی
«گ:اما حالتهای ذهنی بهطور کلی میتوانند آگاهانه یا ناخودآگاه باشند. مثلاً تو میتوانی میل یا باور یا حتی عواطفی داشته باشی که ممکن است آگاهانه یا ناخودآگاهانه باشد.
س:اینها را که میدانیم.
گ:حالا بخش جالبش اینجاست. آگاهی موضوعی نیست که همه یا هیچ باشد، میتواند درجات مختلفی داشته باشد. مثلاً درجهٔ آگاهانه بودن حالتهای ذهنی میتواند کمتر یا بیشتر باشد، نه اینکه صرفاً یا خودآگاه باشند و یا ناخودآگاه.
س:یعنی میشود باور یا میلی داشته باشی که نیمهآگاهانه باشد و فقط تا حدی به آن آگاه باشی؟
گ:درست است. حالا راجع به حالتهای منفی میشود گفت هرچه کمتر آگاهانه باشند، کمتر بد هستند. اگر ممکن باشد که درد کاملاً ناخودآگاه باشد، اصلاً به خودی خود بد نیست.
س:شاید. ولی مطمئن نیستم که اصلاً ایدهٔ دردِ ناخودآگاه معنایی داشته باشد. شاید باورِ ناخودآگاه داشته باشیم. اما آخر دردِ ناخودآگاه؟
گ:اما میشود درد با درجات کمتر یا بیشتری آگاهانه باشد. مثلاً کمرت درد میکند. من سعی میکنم با طرح یک پارادوکس فلسفی جالب حواس تو را پرت کنم. بهمرور تو کمتر به دردی که داری توجه میکنی و به آن آگاهی کمتری داری. بعد از اینکه نیم ساعت دربارهٔ آن پارادوکس بحث میکنیم، اصلاً درد را فراموش کردهای.
س:بله، تجربهٔ چنین چیزی را دارم.
گ:و اینکه من حواس تو را پرت کنم کار خوبی است، نه؟»
حجم
۱۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه