دانلود و خرید کتاب فابیان اریش کستنر ترجمه اژدر انگشتری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب فابیان

کتاب فابیان

نویسنده:اریش کستنر
انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فابیان

کتاب فابیان (سرگذشت یک اخلاق‌گرا) نوشتهٔ اریش کستنر و ترجمهٔ اژدر انگشتری است. نشر بیدگل این رمان آلمانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب فابیان

کتاب فابیان (Fabian) نخستین‌بار در سال ۱۹۳۱، دو سال پیش از به قدرت رسیدن آدولف هیتلر در آلمان، منتشر شد. اریش کستنر در این رمان از لحنی کنایه‌آمیز و در برخی اوقات هجو استفاده کرده است. نویسنده نام «یاکوب فابیان» را برای شخصیت اصلی این رمان برگزیده و روایتی از سال‌های احتضار جمهوری وایمار، در بحبوحۀ رکود اقتصادی و بیکاریِ فراگیر، فشارهای روحیِ ناشی از بحران‌های اجتماعی و کشمکش‌ِ خصمانۀ احزاب سیاسی در آن دوران آلمان ارائه داده است. اریش کسنتر در این رمان وضعیت کلانشهرِ برلین را در آن ایام توصیف کرده، اما او آنچه بود را توصیف نکرده، بلکه در آن اغراق کرده است. این اثر در ۲۴ فصل نگاشته شده است.

چاپ مجددِ رمان «فابیان» بعداز جنگ جهانی دوم بحث‌برانگیز بود، چون این‌بار به نظر می‌رسید که مظهرِ نگرش و فرجامِ روشنفکرِ خرده‌بورژوا - لیبرال در جمهوری وایمار بود؛ انفعالی که مشخصۀ شخصیت «یاکوب فابیان» بود، مسبب ناکامی لیبرالیسم بورژوایی و در‌نتیجه مسبب ورشکستگی تمامِ جمهوری بود. بحث و جدل‌هایی که این کتاب همچنان برمی‌انگیزد نشانۀ زنده‌بودن آن است. 

خواندن کتاب فابیان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آلمان و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اریش کستنر

اریش کستنر با نام کامل «امیل اِریش کِستْنِر» و با نام مستعار «ملخیور کورتز» در ۱۳ فوریهٔ ۱۸۹۹ در درسدن به دنیا آمد و در ۲۹ ژوئیهٔ ۱۹۷۴ در مونیخ درگذشت. او نویسنده، شاعر، فیلم‌نامه‌نویس و طنزپردازی آلمانی بود که بیشتر به‌خاطر شوخ‌طبعی، اشعار تیزبینانه اجتماعی و پرداختن به ادبیات کودکان شناخته شده است. کستنر پس از گذراندن دورهٔ تربیت‌معلم در سال ۱۹۱۷ و در بحبوحهٔ جنگ اول جهانی به‌عنوان سرباز به جبهه‌های جنگ فرستاده شد. در جبههٔ جنگ به بیماری قلبی دچار شد و درحالی‌که به‌شدت ضعیف و بیمار شده بود، به خانه بازگشت. پس از بازگشت از جبهه‌های جنگ، نخست در یک بانک شروع به کار کرد و سپس به تحصیل در رشتهٔ زبان و ادبیات آلمان، تاریخ و فلسفه پرداخت. از سال ۱۹۲۷ میلادی به‌عنوان نویسنده و خبرنگار غیروابسته، در شهر برلین اقامت گزید. اولین آثار او شامل نمایشنامه‌های انتقادی و سیاسیِ آمیخته به طنز است. در سال ۱۹۳۱ میلادی با نوشتن رمان «فابیان» نیش تیز قلم را متوجه فاشیسم، ارتش‌سالاری و بینش منحط خرده‌بورژوازی کرد. همگام با خلق آثار ادبی و نمایشنامه‌هایی مانند «مدرسهٔ دیکتاتورها» با شماری از نشریات در ستون انتقادی - سیاسی - علمی همکاری کرد. این نویسنده، فیلم‌نامه و داستان‌های کودکانی را به‌شیوه‌ای مهیج درارتباط‌با آموزش آن‌ها می‌نوشت. معروف‌ترین آن‌ها «امیل و کارآگاهان» می‌باشد. این کتاب به‌صورت فیلم و تئاتر نیز نمایش داده شده‌است. امیل و کارآگاهان به ۳۰ زبان مختلف ترجمه و جزو آثار جاودانهٔ ادبیات کودکان محسوب شده است.

اریش کستنر به‌علت فعالیت‌های سیاسی مجبور بود که نوشته‌هایش را غالباً با اسم مستعار منتشر کند. اسامی مستعاری که او استفاده می‌کرد، عبارت بودند از Melchior Kurtz ملشیور کورتس، Robert Neuner، روبرت نوینر و غیره. با وجود به آتش‌کشیدن آثارش به‌وسیلهٔ فاشیست‌ها در سال ۱۹۳۳ میلادی و سلب کامل حقوق و آزادی‌های نویسندگی از او در سال ۱۹۴۲، هرگز به خارج از آلمان مهاجرت نکرد و کتاب‌هایش را در دیگر کشورها منتشر کرد. پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵، اریش کستنر، سردبیری ستون ادبی - انتقادی نشریهٔ «نویه زایتونگ» در مونیخ و مدیریت مجلهٔ نوجوانان «پنگوئن» را بر عهده گرفت. در سال ۱۹۵۷ میلادی به مقام ریاست انجمن قلم آلمان فدرال و در همین سال به دریافت جایزهٔ گئورگ بوشنر مفتخر شد. در این هنگام ۶۲ساله بود.

اریش کستنر را بیشتر با کتاب «امیل و کارآگاهان» می‌شناسند، اما از دیگر آثار او می‌توان به «سه نفر در برف»، «سی‌وپنجم ماه می»، «امیل و سه پسر دوقلو»، «وقتی که من بچه بودم» و «تیل، همه‌کاره‌ٔ هیچ‌کاره» اشاره کرد.

بخشی از کتاب فابیان

« «ببین» به لابوده گفت: «اون آدمِ این کار بود!» و با شست به پشت‌سرش اشاره کرد. «گاز می‌گرفت، می‌جنگید، با قلمش جوری حمله می‌کرد که اون پرِ غاز انگار یه شمشیره. اون اومده بود بجنگه، ولی تو نه. واسه دل خودش زندگی نمی‌کرد، چیزی از خودش نداشت، هیچی هم واسه خودش نمی‌خواست. وقتی هم که یاد خودش افتاد، وقتی که از سرنوشتْ زن و بچه‌ای خواست، دنیا رو سرش آوار شد و دفنش کرد. خوبم شد. کسی که به‌خاطرِ زندگی دیگران اومده، نباید سمت زندگی شخصی بره. مثل دکتریه که شب و روز اتاق انتظارش پر از آدمه، باید واسه‌شون نسخه بپیچه، ولی هیچ‌وقت نوبت خودش نمی‌شه، هیچ‌وقتم نباید بابتش گله‌ای داشته باشه؛ وضعیتش اینه. می‌تونستی این‌طوری زندگی کنی؟»

فابیان دست روی زانوی دوستش کشید و سر تکان داد. «امیدوارم راضی باشی که مُردی. آدم خوبی بودی، پسرِ شریفی بودی، دوستم بودی، ولی چیزی که خیلی دلت می‌خواست باشی نبودی. توهمی از شخصیتت داشتی که وقتی از بین رفت، یه تپانچه موند و چیزی که روی این کاناپه افتاده. ببین، همین روزا یه جنگ عظیم راه می‌افته، اولش سرِ یه لقمه نون و کره، بعدش سر صندلی مخمل؛ بعضی‌ها می‌خوان نگهـش دارن، بعضی‌ها می‌خوان صاحبش بشن و مثل تایتان‌ها تو گوشِ هم می‌زنن، آخرسرم صندلی رو تیکه‌تیکه می‌کنن تا دست هیشکی نیفته. تو هر طرفم بین رهبراشون عربده‌کش‌هایی هستن که شعارهای دهن‌پرکن می‌سازن و از نعره‌های خودشون مست می‌شن. شاید حتی دوسه‌تا آدم درست‌حسابی هم بینشون پیدا بشه. ولی اونا هم اگه دو‌بار پشتِ‌سرهم حقیقت رو بگن، دارشون می‌زنن. اگه دو‌بار پشتِ سر هم دروغ بگن، دارشون می‌زنن. تو رو حتی دارَم نمی‌زدن، تو رو ان‌قدر می‌خندوندن تا خفه بشی. تو مصلح نبودی، انقلابی نبودی. فکرت رو درگیرش نکن دیگه!»

لابوده جوری دراز کشیده بود که انگار داشت به حرف‌های او گوش می‌داد. ولی فقط داشت وانمود می‌کرد. نطق به آخر رسید، فابیان خسته شد. فکر کرد: «چرا این برات کافی نبود که زیبایی رو تو جایی پیدا کنی که زیبایی هست؟ اون‌موقع دیگه ان‌قدر از اینکه سرِ حضرت لسینگ بدبیاری آوردی ناراحت نمی‌شدی. اون‌وقت شاید به‌جای اینکه درازبه‌دراز اینجا بیفتی، الآن تو پاریس نشسته بودی. اون‌وقت چشم‌هات رو باز می‌کردی و از بالای سَکره‌کُر بلوارهای غرق در نوری رو تماشا می‌کردی که انگار آسمونِ بالای سرش داشت غل‌غل می‌کرد. یا دوتایی توی برلین چرخ می‌زدیم. درخت‌ها رختِ تازه پوشیدن، آسمونِ آبی طلاکاری شده؛ دخترها آدم رو سر ذوق می‌آرن، اگرم یه سینماچی چشم یکی‌شون رو بگیره، آدم دنبال یکی دیگه می‌گرده. مخترع پیرِ من که عاشق زندگی بود! هنوز برات تعریف نکردم که چطور رفته بود توی کمدم. کلاهش رو سرش بود و چترشَم یه‌جوری دستش گرفته بود که انگار می‌ترسید توی کمد بارون بگیره.» »

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۴۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۲۹ صفحه

حجم

۲۴۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۲۹ صفحه

قیمت:
۱۷۰,۰۰۰
تومان