کتاب اطلس دل
معرفی کتاب اطلس دل
کتاب اطلس دل نوشتهٔ برنه براون و ترجمهٔ ساناز آیتی و هلی هندسی است. نشر مون این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، الگویی برای پیوندهای معنادار و انتقال تجربیات انسانی است.
درباره کتاب اطلس دل
کتاب اطلس دل (Atlas of the Heart Mapping) که اولینبار در سال ۲۰۲۱ میلادی انتشار یافت، در باب گسترهای پیچیده از عواطف، رفتارها و افکاری است که بهواسطهٔ تجارب ما به وجود میآید. نویسنده با زبانی فکرشده و دقیق به مخاطب کمک میکند به درکی کاملتر از احساسات خود دست یابد و این احساسات را بهشکلی بهتر برای سایر افراد بیان کند. برنه براون از طریق خاطرات، شوخطبعی و دادههای مستدل، روایتی مجابکننده را به وجود آورده است. کتاب بهواسطهٔ تشریح وضعیتهای شکلگرفته در ذهن، پس از تجربهٔ عواطف سخت، به ما نشان میدهد چگونه عاطفه یا تجربهای بهظاهر مفرد (بهعنوان نمونه شرم)، چندین گونهٔ مختلف دارد که هر کدام باعث به وجود آمدن احساسی متمایز در افراد میشود. این اثر، الگویی برای پیوندهای معنادار و انتقال تجربیات انسانی است.
خواندن کتاب اطلس دل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در حوزهٔ روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اطلس دل
«وقتی این ترانه را شنیدم بلافاصله به دالی پارتون فکر کردم و بیدرنگ احساس کردم ویتنی هیوستن هستم. لذت گفتوگو با دالی را در پادکست افشاگری ما تجربه کردم. او شگفتانگیز است. باور میکنید ترانههای «جولین» و «همیشه عاشقت خواهم بود» را در یک روز نوشته است؟
دالی در کتاب فوقالعادهٔ ترانهسرا تعریف میکند روزی از دفتر کوین کاستنر برای دریافت مجوز استفاده از ترانهٔ «همیشه عاشقت خواهم بود» در یک فیلم با او تماس گرفته بودند. دالی پیشتر با کسی که برای فیلم موسیقی میساخت همکاری کرده و از او خوشش آمده بود. بنابراین جواب مثبت داد. او مینویسد:
«اما دیگر دراینباره چیزی نشنیدم تا یک روز که با کادیلاکم از دفتر به خانهام در برنتوود برمیگشتم. رادیو روشن بود و ناگهان صدایی شنیدم که میگفت: «اگر میتوانستم بمانم...» صدا به گوشم آشنا بود اما آن را نشناختم. و بعد وقتی نوبت به آهنگ رسید فکر کردم الان است که ماشین را به جایی بکوبم. پیش از آن هرگز چنین احساس قدرتمندی نداشتم. ماشین را به کنار جاده کشاندم زیرا آن صدا لحظهبهلحظه بزرگتر و بزرگتر و بهتر و بهتر میشد. اولینبار که صدای ویتنی را در حال خواندن آن ترانه شنیدم احساسی داشتم که هرگز فراموشش نمیکنم.»
فکر نمیکنم بتوانیم برای کسانی که دوستشان داریم آرزویی بهتر از لذت، شادی و عشق داشته باشیم. حتی در سال ۱۹۷۳ دالی آشکارا میدانست شادی و لذت دو احساس جداگانهاند.
ما به هر دوی آنها نیاز داریم اما نحوهٔ تجربهٔ آنها و تأثیری که بر ما میگذارند متفاوت است.
لذتْ ناگهانی، غیرمنتظره، گذرا و شدید است. لذت بهوسیلهٔ ارتباط با دیگران، پروردگار، طبیعت یا جهان شناخته میشود. لذت فکر و توجه ما را گسترش میدهد و ما را از حس آزادی و رهایی سرشار میکند.
شادی ثابت، پایدار و معمولاً نتیجهٔ تلاش است. شدت آن از لذت کمتر است و بیشتر متمرکز بر خود فرد است. شاد که هستیم احساس میکنیم همهچیز را در کنترل داریم. برخلاف لذت که بیشتر درونی است ظاهراً شادی بیشتر بیرونی و محیطی است.
در کتاب مواهب کامل نبودن نقلقولی از آن رابرتسون، متخصص الهیات و نویسنده، پیرامون تفاوت لذت و شادی آوردهام:
او توضیح میدهد که معادل یونانی شادی، ماکاریوس، است که برای توصیف آزادی فرد ثروتمند از نگرانیها و دغدغههای معمولی به کار میرفته یا برای توصیف کسی که دارایی خوبی اعم از پول یا سلامتی نصیبش شده. رابرتسون این را با معادل یونانی لذت که کایرو است مقایسه میکند. یونانیان باستان کایرو را «نقطهٔ اوج بودن» و «حس و حال خوب روح» توصیف میکنند. رابرتسون اشاره میکند: «یونانیان باستان میگویند کایرو چیزی است که تنها در پروردگار یافت میشود و با فضیلت و خرد به دست میآید. این فضیلت معمولی نیست بلکه نقطهٔ اوج است. آنها میگویند متضاد کایرو غم نیست بلکه ترس است.»
حجم
۴٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۴٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه