دانلود و خرید کتاب صوتی جادوی نظم
معرفی کتاب صوتی جادوی نظم
کتاب صوتی جادوی نظم نوشتهٔ ماری کاندو و ترجمهٔ گلسا دیبا و شهاب حاجی زاده است. گویندگی این کتاب صوتی را نازیما حسینی انجام داده و آوانامه آن را منتشر کرده است؛ کتابی درمورد تحول در زندگی با هنر ژاپنی خلوتسازی و ساماندهی (فنگشویی مدرن و کاربردی).
درباره کتاب صوتی جادوی نظم
کتاب صوتی جادوی نظم به ایجاد دگرگونی در زندگی با منظمبودن بهشیوهٔ ژاپنی پرداخته است. این کتاب صوتی را یکی از پرفروشترین کتابهای سایت آمازون دانستهاند. ماری کاندو بهواسطهٔ نگارش این کتاب شهرت بسیاری کسب کرده است. با شنیدن این کتاب درمییابید که نظمْ یک جادو است. با جادوی نظم میتوانید کیفیت کار و زندگی خود را بهبود ببخشید. نویسنده در این کتاب صوتی پرده از راز نظمبخشی واقعی به امور زندگی برداشته است. او به ما میآموزد که چگونه برای همیشه یک مکان مرتب و منظم داشته باشیم و بدون اینکه هر روز و هر هفته خود را خسته و فرسوده کنید، به کارهایمان برسیم. ژاپنیها بر این باور هستند که خلوتکردن محیط زندگی و منظمکردن خانه، درهای خوششانسی را به روی آدم باز میکند. اگر شما هم از آن دسته هستید که همواره میکوشند یک زندگی مرتب و منظم داشته باشند، اما موفق نمیشوند و اگر نبودن نظمْ ذهن و اعصابتان را به هم میریزد و نمیتوانید بر کارهای روزانهٔ خود تمرکز کنید و اگر نظم برایتان خیلی مهم است، از راهنماییهای ماری کندو در کتاب صوتی جادوی نظم استفاده کنید. با کنارگذاشتن لوازم غیرضروری شروع کنید؛ سپس فضای خود را بهتمامی و بهطور کامل و در یک نوبت، سروسامان دهید. «کنماری» نام یکی از شیوههای ایجاد نظم است. با آن بیشتر آشنا شوید.
شنیدن کتاب صوتی جادوی نظم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران روانشناسی عمومی و افرادی که میخواهند کار و زندگی و خانه و ذهنی منظم داشته باشند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی جادوی نظم
«من به عنوان فرزند وسط خانواده، در کمال آزادی بزرگ شدم. مادرم همواره مشغول مراقبت از خواهر کوچکتر و تازه به دنیا آمدهام بود. برادرم هم که دو سال از من بزرگتر بود، همیشه در مقابل تلویزیون، سرگرم بازیهای ویدیویی بود. در نتیجه، من بیشتر وقت خود را در خانه میگذراندم و تنها بودم.
سرگرمی مورد علاقهام خواندن مجلههای خانهداری و سبک زندگی بود. مادرم مشترک مجلهی اِسه۱ بود. این مجله در زمینه دکوراسیون داخلی، روشهای نظافت، و بررسی کالاهای مختلف، فعالیت میکرد. به محض اینکه مجله میرسید و حتی قبل از اینکه مادرم مطلع شود، بسته را از داخل صندوق پستی برمیداشتم، پاکت را پاره میکردم، و در محتویات آن غرق میشدم. در راه بازگشت از مدرسه به خانه، دوست داشتم که سری به کتابفروشی بزنم و مجلهی آرنجپیج را، که یک مجلهی معروف ژاپنی درمورد غذا بود، ورق بزنم.
درواقع نمیتوانستم همهی کلمات را بخوانم، اما این مجلات، به خاطر عکسهای غذاهای لذیذ، نکتههای فوقالعاده برای از بین بردن لکهها و چربی، و نظریههای کاهش هزینهها، برای من جذاب بودند به همان اندازه که کتابچههای راهنمای بازیهای ویدیویی برای برادرم جذابیت داشتند. صفحهای را که توجهم را جلب میکرد، گوشهاش را تا میزدم و دربارهی امتحان کردن راهکاری که توضیح داده شده بود، رؤیاپردازی میکردم.
«بازی» های انفرادی متنوعی نیز برای خود ابداع میکردم. برای مثال، پس از اینکه مطلبی درمورد صرفهجویی میخواندم، فوری یک «بازی صرفهجویی در مصرف انرژی» را شروع میکردم؛ در خانه پرسه میزدم و اگرچه چیزی درمورد کنتور برق نمیدانستم، وسایلی را که استفاده نمیشدند، از برق میکشیدم. در واکنش به مطلبی دیگر، بطریهای پلاستیکی را پر میکردم و در یک «مسابقهی انفرادی صرفهجویی در مصرف آب»، آنها را در فلاش تانک توالت قرار میدادم. با الهام از مطالب مربوط به نگهداری وسایل، برای تقسیم فضای داخل کشوهایم از جعبههای شیر استفاده کردم و با روی هم قرار دادن قابهای خالی نوارهای ویدیو بین دو مبل، قفسهی نامه میساختم.»
زمان
۷ ساعت و ۴۸ دقیقه
حجم
۶۴۵٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۷ ساعت و ۴۸ دقیقه
حجم
۶۴۵٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد