کتاب مکاشفات جادو
معرفی کتاب مکاشفات جادو
کتاب مکاشفات جادو نوشتهٔ نغمه ثمینی است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است. این اثر مجموعهٔ ۳۰ نمایشنامه است.
درباره کتاب مکاشفات جادو
کتاب مکاشفات جادو مجموعهٔ نمایشنامههای منتشر شده و منتشرنشدهٔ نغمه ثمینی تا سال ۱۴۰۰ است. این مجموعه شامل ۳۰ نمایشنامه و مقدمهای در شرح چگونگی نگارش آنها است. خوانندگان این مجموعه میتوانند با مسیر حرکت ۳۰سالهٔ این نمایشنامهنویس، از اتودهای اولیه گرفته تا نمایشنامههای مشهور، آشنا شوند و تأثیر برهههای فرهنگی و اجتماعی را بر آثار او ببیند. گفته شده است که نخستین بار است که مجموعهٔ آثار یک زن نمایشنامهنویس ایرانی در این ابعاد منتشر میشود. نمایشنامههای این مجموعه در چهار دسته قرار گرفتهاند؛ «دورهٔ اول: خوابهای نخستین»، «دورهٔ دوم: رؤیای صحنه»، «دورهٔ سوم: بیقراری و جنون» و «دورهٔ چهارم: آینه». عنوان برخی از متنهای نمایشی این کتاب عبارت است از «خاله اودیسه»، «تابوتساز خیابان چهلوپنجم»، «خواب در فنجان خالی»، «اسبهای آسمان خاکستر میبارند»، «رؤیای شب نیمهٔ پاییز»، «هزار و سیصد و شصتویک»، «دستهای دکتر زِملوایس»، «هیولاخوانی»، «زبان تمشکهای وحشی» و «همان چهار دقیقه».
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب مکاشفات جادو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
درباره نغمه ثمینی
نغمه ثمینی در سال ۱۳۵۲ به دنیا آمده است. او نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس، مدرس دانشگاه و پژوهشگری ایرانی است. نغمه ثمینی دانشآموختهٔ کارشناسی ادبیاتنمایشی، کارشناسیارشد سینما و دکتری پژوهش هنر (اسطوره و درام) از دانشگاههای تهران (پردیس هنرهای زیبا) و تربیت مدرس است. نمایشنامههای او در ایران و کشورهای دیگری از جمله هندوستان، انگلستان، آمریکا و فرانسه روی صحنه رفته است. او از سال ۱۳۸۲ در مقام فیلمنامهنویس نیز مشغول به کار شد. از فیلمنامههای او که برخی بهصورت مشترک نوشته شده میتوان به «خونبازی»، «حیران»، «یک جرعه خون تازه»، «سه زن» و مجموعه سریال «شهرزاد» اشاره کرد. او در هشتمین دورهٔ انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی و برای نگارش نمایشنامهٔ «خانه» بهعنوان بهترین نمایشنامهنویس انتخاب شد. دیگر نمایشنامهها و کتابهای او عبارتند از «اسبهای آسمان خاکستر میبارند»، «دیو جغرافی و دستهای دکتر زمل وایس»، «شکلک»، «خواب در فنجان خالی»، «چهار دقیقه و همان چهار دقیقه»، «افسون معبد سوخته»، «زبان تمشکهای وحشی»، «بچه»، «اینجا کجاست؟» «سه جلسه تراپی»، «هیولاخوانی»، «نگاهمان میکنند»، «بر اساس دوشس ملفی» (نویسندگی مشترک با محمد رضاییراد)، «به گزارش زنان تروا» (نویسندگی مشترک با محمد رضاییراد) و کتاب نظری «تماشاخانهٔ اساطیر»، سفرنامهٔ «من سندبادم تو مسافر» و کتاب نظری «جنگها و بدنها».
بخشی از کتاب مکاشفات جادو
«دانیال: اونها دارن راه رفته رو با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت برمیگردن. یعنی تا اینجا دقیقاً چهلوسه دقیقه تلف شده که زمان خیلی زیادیه. و اگه اون کامیون نرفته بود تو دلشون و با بوقش دنیا رو بیدار نکرده بود، این زمان تلفشده میتونست حتی بیش از اینها باشه. مشکل اینه که داوود و دنیا میترسن تو تاریکی رانندگی کنن. اون هم تو این جاده و با بارونی که در پیشه. و برای نقشهای که من در پیش دارم به شب خوردن اونها توی جاده مهلکه. یعنی نقشهٔ قتل من بهکل از هم میپاشه. موضوعِ بسیار بغرنجیه، و رنج در این بغرنج بودن مستتره. پس وقتی میگم بغرنجه، یعنی به غایت پر از رنجه اگه نشه. ولی من الان نمیتونم توضیح بدم براتون. چون همین الان یه قهوهخونه داره با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت به اونها نزدیک و نزدیکتر میشه و میدونم این باز یعنی وقت تلف کردن؛ و من بمبی به قدرت بمب ناکازاکی، یا بمب خوشهای، یا خمپاره، یا یه نارنجک، یا حتی پیتِ بنزین یا نفت که من ندارم، هیچکدومشونو ندارم و نمیتونم داشته باشم که بریزم روی این قهوهخونه و فروبپاشمش.
دنیا: نگه دار...
داوود: گشنته؟
دنیا: باید برم دستشویی.
داوود: همینجا؟!
دنیا: نگران نباش. واسه من مکانها خاطرهها رو زنده نمیکنن.
داوود: نمیخواد توضیح بدی بعد از ده سال زن و شوهری. خودم میدونم.
داوود توقف میکند. دنیا پیاده میشود، داوود هم.
دنیا: من زود برمیگردم.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۶۵ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۶۵ صفحه