کتاب گردونه آتش
معرفی کتاب گردونه آتش
کتاب گردونه آتش نوشتهٔ جی. ویلسون نایت و ترجمهٔ رضا سرور است. نشر بیدگل این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی از مجموعهٔ «تئاتر؛ نظریه و اجرا» و حاوی تفسیرهایی بر تراژدی شکسپیری.
درباره کتاب گردونه آتش
جی. ویلسون نایت در کتاب گردونه آتش (The Wheel of Fire) تفسیری از تراژدی شکسپیر ارائه داده است. این اثر در ۱۵ فصل نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «درباب اصول تفسیر آثار شکسپیر»، «سفارت مرگ: مقالهای درباب هملت»، «فلسفهٔ تریلوس و کرسیدا»، «چشم دربرابر چشم و اناجیل»، «موسیقی اتللو»، «بروتوس و مکبث»، «مکبث و متافیزیک شر»، «لیرشاه و کمدی گروتسک»، «جهان لیر»، «زیارت نفرت: مقالهای در باب تیمون آتنی»، «شکسپیر و تولستوی»، «شخصیتبخشی سمبولیک»، «متافیزیک شکسپیری»، «حملهٔ تولستوی به شکسپیر (۱۹۳۴)» و «بازاندیشی هملت (۱۹۴۷)». در نخستین مقالهٔ کتاب حاضر نویسنده به چیزهایی که به گمانش موانع اصلی در فهم درست آثار شکسپیر هستند، اشاره کرده و راهی برای تفسیر صحیح آثار شکسپیر معرفی کرده است.
ویلیام شکسپیر (۱۵۶۴ - ۱۶۱۶) شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی است که بسیاری او را بزرگترین نمایشنامهنویس تاریخ و بسیاری نیز او را بزرگترین نویسندهٔ انگلیسیزبان تاریخ میدانند. ویلیام فرزند «جان شکسپیر» و «ماری اردن» بود. پدرش یکی از مرفهان شهر بود و مادرش، دختر زارعی دولتمرد، اما روزگار به کام ویلیام خوش نماند و در سال ۱۵۸۷ پدرش ورشکسته شد. ویلیام تحصیلات ابتدایی و مقدماتی از زبان لاتین را در دبیرستانی در استنفورد گذراند، اما در ۱۳سالگی بهدلیل تنگدستی پدر، مدرسه را رها کرد. او پنج سال بعد با «آنا هاتاوی» ازدواج کرد که هشت سال بزرگتر از خودش بود و نتیجهٔ این ازدواج یک فرزند دختر و دو پسر بود. در سال ۱۵۸۵ ویلیام، استنفورد را ترک کرد و به لندن رفت و آنجا در تماشاخانهای مشغول به کار شد. او به بازیگری پرداخت و در نهایت همانجا شروع به نمایشنامهنویسی کرد که بهدلیل هوش و قریحهٔ فطری مورد استقبال بسیاری واقع شد. اشتغال به نمایشنامهنویسی و فعالیت در هنر تئاتر برای او موقعیتهای فراوانی به بار آورد و از این طریق ثروت بسیاری کسب کرد. آثار مکتوب او به سه دستهٔ تراژدی، کمدی و تاریخی تقسیم شدهاند. از مهمترین آثار شکسپیر میتوان به تراژدیهای «اتللو»، «مکبث»، «هملت»، «شاه لیر»، «رومئو و ژولیت» (تراژدی)، «رؤیای شب نیمهٔ تابستان»، «شب دوازدهم» (کمدی)، «ژولیوس سزار» (تاریخی) اشاره کرد. او نمایشنامههای بسیاری نوشته است. ویلیام شکسپیر در سالهای پایانی عمرش در استرانفورد ساکن شد و بهندرت به لندن رفت؛ تا اینکه در سال ۱۶۱۶ درگذشت.
خواندن کتاب گردونه آتش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ تئاتر و علاقهمندان به شرح و تفسیر آثار شکسپیر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گردونه آتش
«نمایشنامهٔ لیرشاه تقریباً با [آثارِ] چخوف قابلقیاس است، کمااینکه نمایشنامهٔ مکبث را نیز میتوان با [آثارِ] داستایوفسکی مقایسه کرد. شگفتی تراژدی شکسپیری همواره یک راز است: حضوری مبهم و بااینحال نیرومند و ملموس دارد. در تراژدی شکسپیری مفاهیم ذهنی ما با معانی عمیق این آثار درهم میآمیزند و درنتیجه مناظری دربرابر چشم باطنمان آشکار میشوند که اگرچه حتی به رؤیا دیده نشدهاند اما هرازگاه قابل ادراکاند. عظمت لیرشاه ازآنروست که طرح و تصویری غنی و وافر از انسان به دست میدهد و تمرکز آفرینشگرانهاش میتواند وحدتی عظیمـــیا درواقع، جهانی از یکتاییـــرا از میان کثرت اجزای مختلف پدید آورد، چنانکه قادر است حکمتی مثبتاندیش و هدفمند را از دل فلسفهای برزخی بیرون بکشد. اما این نمایشنامه بدان خاطر اثر بزرگتری به شمار میآید که توانسته رئالیسم روانشناسانه را به بهترین شکل با پرواز متهورانهٔ تخیلاتِ شگفت درهم آمیزد. در تراژدی شکسپیری تخیل و امر ناشناخته دو مسئلهٔ اصلی هستند، در نمایشنامهٔ لیرشاه هرجا که امر ناشناخته حس شود در همانجا تخیل شگفت نیز احساس خواهد شد. دوگانگی خاصی که در اعماق نمایشنامه نهفته است با ناسازگیهای خویش ذهن ما را از جا برمیکند و دوپاره میسازد، و بدینترتیب واقعیتهای جهان را همچون اموری پوچ، کریه و رقتبار نشان میدهد. این ناسازگی همانا جنون لیر و نیز همان خندهٔ شیطانیِ طنینافکن در جهان لیرشاه است. در تراژدی ناب، این دوگانگیِ تجربه همواره در زیبایی ماهرانهٔ احساساتِ پرشور محو میگردد و با غروب احساسات درهم میآمیزد. اما در کمدی این دوگانگیِ تجربه بهآرامی محو نمیشود و تا هنگامی که بر اثر خنده، یا معادل طنزآمیز آن، فراغتی ناگهانی رخ ندهد، تضادها کماکان پابرجا هستند: بنابراین ناسازگی همان ویژگی و نشانهٔ خاص کمدی است. دوگانگی نهفته در نمایشنامهٔ لیرشاه پیوسته و بیهوده خواهان آن است که تراژدی یا کمدی، تعارض درونیاش را حلوفصل کند. همین مسئله موجب برانگیختهشدن تنشی غریب و رنجآور میشود و لاجرم مسیر کنش همانقدر به گرهگشایی فرجامین کمدی نزدیک میشود که به گرهگشایی پایانیِ تراژدی قرابت مییابد. پس من در اینجا به هستهٔ تخیلی نمایشنامه میپردازم و هنگام توجه بیواسطه به این اثر، بدون درنظرگرفتن بخش زیادی از منطق پیرنگ، کمدی شگفت و خیالانگیز لیرشاه را تحلیل میکنم.»
حجم
۵۴۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۹۴ صفحه
حجم
۵۴۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۹۴ صفحه