کتاب تراژدی در هارلم
معرفی کتاب تراژدی در هارلم
کتاب تراژدی در هارلم نوشتهٔ ا. هنری و ترجمهٔ محمدرضا بهاری است. نشر مرکز این مجموعه داستان کوتاه و آمریکایی را روانهٔ بازار کرده است؛ گزیدهای از بهترین داستانهای کوتاه یک نویسنده.
درباره کتاب تراژدی در هارلم
کتاب تراژدی در هارلم حاوی یک مجموعه داستان کوتاه و آمریکایی به قلم «ویلیام سیدنی پورتر» با نام مستعار ا. هنری (O. Henry) است. این کتاب را گواه قاطعی دانستهاند که نشان داده است نویسندهٔ آن در بهترین کارهایش شایستهٔ آن است که در مرتبهٔ بزرگترین استادان داستان کوتاه آمریکا بنشیند. عنوان برخی از این داستانها عبارت است از «ماجرای عشق یک کارگزارِ پرمشغله»، «پلیس و سرود کلیسا»، «دورویی هارگرِیوز»، «سَربَهای رئیس سرخپوستها» و «دو آقای محترم شکرگزار».
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب تراژدی در هارلم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره ا. هنری
«ویلیام سیدنی پورتر» با نام مستعار ا. هنری (O. Henry)، یکی از معروفترین نویسندگان آمریکایی است. او در طول عمر کوتاه خود بیش از ۴۰۰ عنوان داستان کوتاه نوشت. اُ. هنری به شخصیتپردازیها و بازیهای زبانی و پایانبندیهای هوشمندانهاش معروف است و از این جهت نوشتههاش طرفداران بسیاری دارد؛ تاجاییکه امروز جایزهای با نام او وجود دارد. موضوعات داستانهای او برگرفته از مسائل ساده و روزمره است که بهشکل هنرمندانهای به آنها پرداخته شده است. داستان «هدیهٔ کریسمس» یکی از آثار بهیادماندنی این نویسنده است.
بخشی از کتاب تراژدی در هارلم
«یک شب، وقتی اَندی داناوان در پانسیونِ محل اقامتش در خیابان دوم سرِ میز شام رفت، خانم اسکات او را به یک مهمان جدید معرفی کرد ــ خانم جوانی به اسم میس کانوِی. میس کانوی ریزنقش و بیسروصدا بود. لباس قهوهای سادهای به تن داشت و تمام توجه خود را، که البته با بیعلاقگی همراه بود، نثار بشقابش کرده بود. پلکهای مرددش را بالا برد و نگاه صریح و نقادانهای به آقای داناوان انداخت، مؤدبانه اسم او را زیر لب تکرار کرد، و به سر وقت گوشتِ گوسفندش برگشت. آقای داناوان با ظرافت و تبسم گرمی که داشت بهسرعت برایش پیشرفت اجتماعی، شغلی، و سیاسی میآورد تعظیمی کرد، و همانجا خانم قهوهایپوش را از لوح توجهاتش زدود.
دو هفته بعد، اندی نشسته بود روی پلههای ورودی و داشت سیگار برگ میکشید. از پشت و بالای سرش صدای خشخش ملایمی شنید و سرش را برگرداند ــ و هوش از سرش پرید.
میس کانوی داشت از در بیرون میآمد. لباس مشکی ذغالی از پارچهٔ کرِپ دو ــ کرِپ دو ــ اَه، خلاصه از این پارچههای سیاه نازک پوشیده بود. کلاهش هم مشکی بود، و از آن توری به رنگ آبنوس، به ظرافتِ تار عنکبوت، آویزان بود و پرپر میزد. روی بالاترین پله ایستاد و دستکشهای ابریشمی سیاه به دستش کرد. حتی یک خال سفید یا نقطهٔ رنگی هیچکجای لباسش نبود. موهای طلایی پرپشتش را بیهیچ تابی صاف پشت سرش نزدیک گردن گلوله کرده بود. چهرهاش معمولی بود و خوشگل به حساب نمیآمد، اما حالا چشمهای درشت خاکستریاش، که با حزن و اندوه از بالای ردیف ساختمانهای آندست خیابان به آسمان خیره شده بود، چهرهاش را نورانی و حتی میشود گفت زیبا کرده بود.
حساب دستتان بیاید، دخترها ــ سر تا پا سیاه، میدانید دیگر، ترجیحاً اَه، کرپ دو ــ آها، کرپ دوشین ــ همین. سر تا پا سیاهپوش با آن حالت غمگین و سرگردان، و موهایی که زیر تور سیاه میدرخشد (البته لازم است موطلایی باشید)، اگرچه دورهٔ جوانیتان درست همانوقت که سهسوت مانده بود از آستانهٔ زندگی بگذرید تباه شد، وانمود کنید یکبار قدم زدن در پارک ممکن است اوضاعتان را روبهراه کند، و مراقب باشید که درست در لحظهای که باید، تصادفاً، از در بیرون بیایید، و ــ آخ، اینطوری همیشه به تور خواهید انداخت. اما اینهمه نیشوکنایه خیلی بیرحمانه است وقتی دارم دربارهٔ رخت عزا صحبت میکنم، نه؟»
حجم
۲۲۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۲۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه