دانلود و خرید کتاب نان زنان افسونگر ا. هنری ترجمه علی فامیان
تصویر جلد کتاب نان زنان افسونگر

کتاب نان زنان افسونگر

نویسنده:ا. هنری
امتیاز:
۳.۵از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نان زنان افسونگر

کتاب نان زنان افسونگر نوشتهٔ ا. هنری و ترجمهٔ علی فامیان است و انتشارات کتاب نیستان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب نان زنان افسونگر

کتاب نان زنان افسونگر مجموع ۱۸ داستان کوتاه و خوش‌ساخت از داستان‌های ویلیام سیدنی پورتر معروف به اُ. هنری است. او نویسنده‌ای صاحب‌سبک در آمریکاست که بیش از ۴۰۰ داستان کوتاه نوشته است. اولین مجموعه داستان چاپ‌شده‌ این نویسنده، چهار میلیون نام دارد و مقصود او از چهار میلیون، مردم ساکن نیویورک هستند. داستان معروف هدیهٔ کریسمسِ او را همه خوانده‌اند. ا.هنری در سال ۱۹۱۰ در نیویورک درگذشت و او را در شهر آشویل ایالت کارولینای شمالی به خاک سپردند. 

داستان نان زنان افسونگرِ این مجموعه داستان زنی نانواست که یک مشتری هنرمند دارد. زن گمان می‌کند، او یک هنرمند فقیر است و همین ذهنیت ماجراهای ادامه داستان را شکل می‌دهد. ویژگی کلیدی داستان‌های ا.هنری پایان غافلگیرکنندهٔ آن‌هاست.

اکثر داستان‌های ا.هنری به زمان زندگی خود نویسنده، یعنی اوایل قرن بیستم مربوط می‌شود؛ بیشتر قصه‌های ا.هنری در شهر نیویورک رخ می‌دهد و اغلب روایت‌گر زندگی آدم‌های معمولی نظیر فروشنده‌ها، پلیس‌ها و خدمتکاران است. در نثر او طنز و شوخ‌طبعی موج می‌زند.  ا.هنری فرزند زمانهٔ خویش است. او نویسنده‌ای است که عصر خود را در نهایت دقت به خواننده نشان داده است.

نام ۱۸ داستان این کتاب عبارت‌اند از: نان زنان افسونگر، ماجرای عشقی یک کارگزار پرکار بورس، گشت و گذار در عالم حافظه‌پریشی، اتاق مبله، داستان اسکناس ده‌دلاری آلوده، تراژدی در هارلم، نیویورکی شدن، گزارش شهری دو مرد در روز شکرگزاری، وجدان کاری، تحول مارتین برنی، مثلث اجتماعی، در سبز، آخرین برگ، کارت بهاری، جهان‌وطنی در کافه و از روی صندلی راننده تاکسی.

خواندن کتاب نان زنان افسونگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران داستان کوتاه و طرفداران ادبیات آمریکا پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نان زنان افسونگر

آن روز صبح، من و همسرم ماریان۱۰، دقیقاً مثل همیشه از هم جدا شدیم؛ او دومین فنجان چایش را روی میز گذاشت و مرا تا جلوی در بدرقه کرد. جلوی در، پرز نامرئی یقه‌ام را تکان داد (همان کاری که تمام زنان جهان برای اعلام مالکیت خود می‌کنند) و دستور داد که مراقب سرماخوردگی‌ام باشم ـ من سرما نخورده بودم ـ و بعد مرا بوسید و بوسه‌اش طعم رژ لب یانگ هیسون می‌داد. در این مراسم تکراری، هیچ چیز تازه و غافلگیرکننده‌ای وجود نداشت. با شلختگی همیشگی‌اش سنجاق شال گردنم را که مرتب بود کج و کوله کرد و وقتی در را می‌بستم صدای پایش را شنیدم که به طرف چای سردش برمی‌گشت.

وقتی به راه افتادم، هیچ تصور یا دلشوره‌ای از آنچه قرار بود اتفاق بیفتد نداشتم. حمله، ناگهان به سراغم آمد.

چند هفته‌ای بود که شب و روز روی پرونده حقوقی بسیار مهم و مشهوری مربوط به راه آهن کار می‌کردم و با موفقیت از پس آن برآمده بودم. سال‌ها بود که وضع بر همین منوال بود و من بی‌هیچ وقفه و به طور طاقت‌فرسایی کار می‌کردم. یکی دو بار دوستم دکتر «والنی» در این باره هشدار داده بود.


gazizeh hossini
۱۴۰۱/۰۵/۰۲

به نظرم بسیار عالیست اگر می خواهید ادیبی شوید حتم مطالعه کنید

ویژگی کلیدی داستان‌های اُ. هنری، پایان غافلگیرکننده آنهاست.
zahra rahimzadeh
آدم، آدم است و درست نیست با برچسب زدن نام یک مکان، او را دچار مشکل کنم.»
zahra rahimzadeh

حجم

۱۴۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۱۴۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۳۱,۵۰۰
۹,۴۵۰
۷۰%
تومان