کتاب رومئو و ژولیت

کتاب رومئو و ژولیت نوشتۀ ویلیام شکسپیر با ترجمۀ علاءالدین پازارگادی در انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است. این کتاب یکی از نمایشنامه‌های غم‌انگیز شکسپیر و حکایت دلدادگی دو عاشقی است که قربانی دشمنی و اختلافات خانوادگی می‌شوند.

درباره کتاب رومئو و ژولیت

رومئو و ژولیت نمایشنامه‌ای به قلم ویلیام شکسپیر است. تاریح نوشتن این نمایشنامه مشخص نیست و احتمال داده‌اند بین ۱۵۹۱ تا ۱۵۹۵ نوشته شده باشد. نمایشنامه ۵ پرده دارد و در ۲۳ صحنه تنظیم شده است. زمینۀ آن شهر ورونا و شهر مانتو در ایتالیا است.

رومئو و ژولیت یکی از نمایشنامه‌های غم‌انگیز شکسپیر است. نمایشنامه دو داستان دارد، یکی حکایت دو دلداده و دیگری داستان دو خانواده از اشراف ورونا یعنی مونتاگو و کاپولت که با یکدیگر اختلاف و دشمنی دارند. این اختلافات به مرگ دو دلداده می‌انجامد و با مرگ آن‌ها دشمنی از میان می‌رود. داستان رومئو و ژولیت به‌صورت‌های مختلف در اروپا رواج داشته است و روایت شکسپیر یکی از آن‌هاست. این نمایشنامه در زمان حیات شکسپیر به روی صحنۀ نمایش رفت.

قهرمانان نمایشنامۀ رومئو و ژولیت، دختر و پسری از دو خانوادۀ بزرگ و رقیب هستند که با یکدیگر دشمنی و اختلاف دیرینه دارند. رومئو که از خاندان مونتاگو است، به امید ملاقات با رزالین، دختری که دلباخته‌اش شده بود، به ضیافت لرد کاپولت می‌رود. آنجا رومئو، ژولیت دختر لرد کاپولت را می‌بیند و رزالین را فراموش می‌کند. رومئو و ژولیت پس از نخستین شب دیدار با یکدیگر، در تلاش برای رسیدن به یکدیگر به بن‌بست می‌رسند. در این میانه خانواده‌های آن دو که کینه‌ای دیرینه از هم دارند، آتش اختلافاتشان بالا می‌گیرد و رومئو ناخواسته باعث مرگ تیبالت یکی از وابستگان خانوادۀ کاپولت می‌شود و کار را بدتر می‌کند. حاکم ورونا دستور می‌دهد که رومئو شهر را ترک کند. ژولیت که از یک سو غم دوری از رومئو و از سوی دیگر غم از دست رفتن تیبالت قلبش را می‌فشارد، سخت اندوهگین می‌شود. خانواده ژولیت که از ازدواج مخفیانۀ او با رومئو که با وساطت لارنس راهب صورت گرفته بی‌خبرند، به ژولیت امر می‌کنند که با خواستگارش، کنت پاریس ازدواج کند. ژولیت با چاره‌جویی لارنس راهب مایعی می‌نوشد که تا ۴۲ ساعت به خوابی مرگ‌گونه فرومی‌رود. پیش‌بینی لارنس این بود که خانوادۀ ژولیت به تصور این که دخترشان مرده است، او را در مقبرۀ خانوادگی قرار خواهند داد و در این میانه، لارنس این فرصت را خواهد داشت که قاصدی نزد رومئو بفرستد و او را به ورونا بخواند تا همراه ژولیت که در نهایت از خواب مرگ‌گونه برخواهد خاست به مکان امنی بروند. خبر مرگ ژولیت در شهر می‌پیچد و مجلسی که برای ازدواج ژولیت با کنت پاریس برپا شده بود، به مجلس عزا بدل می‌شود. رومئو که از همه‌جا بی‌خبر است، وارد شهر می‌شود و صحنه‌های غم‌انگیز نمایشنامه پی‌درپی رغم می‌خورند.

خواندن کتاب رومئو و ژولیت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران ادبیات نمایشی، ادبیات عاشقانه به‌ویژه عاشقانۀ تاریخی پیشنهاد می‌کنیم.