دانلود و خرید کتاب آناتومی پیشرفت آدام آلتر ترجمه میثم همدمی
تصویر جلد کتاب آناتومی پیشرفت

کتاب آناتومی پیشرفت

نویسنده:آدام آلتر
انتشارات:نشر نوین
امتیاز:
۳.۷از ۶۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آناتومی پیشرفت

کتاب آناتومی پیشرفت نوشتهٔ آدام آلتر و ترجمهٔ میثم همدمی است و نشر نوین آن را منتشر کرده است. راه و رسم خلاصی یافتن از درهای بسته در این کتاب آمده است.

تک‌تک ما بارها در مسیر زندگی‌مان به درِ بسته خواهیم خورد.  در مواجهه با این درهای بسته، چه کاری از دست ما بر می‌آید؟ چطور می‌توانیم از سد آن‌ها عبور کنیم؟ آیا عبور از تمامی درهای بسته شدنی یا لازم است؟ چطور می‌توانیم به‌رغم ناملایمات ناگزیر زندگی، احتمال پیشروی و موفقیتمان را افزایش دهیم؟

آدام آلتر در کتاب خود کوشیده است با اتکا به آخرین و معتبرترین پژوهش‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی، پاسخ‌هایی به این پرسش‌ها و پرسش‌های مرتبط دیگر بدهد و به ما کمک کند از شر درهای بسته خلاصی یابیم. او نشان می‌دهد که می‌توانیم از درجازدگی‌ها رها شویم، می‌توانیم پس از زمین خوردن برخیزیم و می‌توانیم بار دیگر به پیش برویم.

درباره کتاب آناتومی پیشرفت

همۀ افراد، در تمامی حوزه‌های زندگی، به نحوی به در بسته خواهند خورد اما روایت‌های کمی دربارۀ مواجهه با این درهای بسته می‌شنویم، چراکه اغلب زیر بمباران داستان‌های عامه‌پسندِ موفقیت‌ قرار داریم.

واقعیت این است که تک‌تک ما در مسیرمان با موانعی روبه‌رو می‌شویم و خوردن به درهای بسته، بیش از آنکه یک نقص باشد، یکی از مؤلفه‌های طبیعی در مسیر رسیدن به اهدافمان است.

آنچه ما امروز در افراد موفق اما گاه مستأصل می‌بینیم عکس پر زرق‌وبرق و «بعد از» روتوش آنان است. عکس‌های «قبل از» روتوش آنان که معمولاً از دیدگان ما پنهان‌اند، چنین صاف و بی‌عیب نیستند. آن‌ها نیز قبلاً مضطرب بوده‌اند و تردیدهایی نسبت به اهدافشان داشته‌اند.

از نگاه آدام آلتر نویسندۀ کتاب آناتومی پیشرفت، ما برای رسیدن به اهدافمان به ترکیب مناسبی از ابزارهای هیجانی، عقلانی و رفتاری نیازمندیم و این کتاب راهنمایی راهبردی برای جدال با درهای بسته است. این جدال از چهار نبرد متمایز تشکیل شده است که چهار بخش کتاب آناتومی پیشرفت را تشکیل می‌دهند.

خواندن کتاب آناتومی پیشرفت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران کتاب‌های خودیاری و توسعهٔ فردی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آناتومی پیشرفت

«کلارک هال دوران تحصیل خود را صرف مطالعهٔ موش‌های سرگردان در مازها کرد که البته نمودی استعاری داشت، چراکه دوران جوانی خودِ هال پر بود از مسیرهای بن‌بست. هال در سن هجده‌سالگی ناچار شد به عضویت فرقه‌ای مذهبی در آید، البته موفق شد از آن فرار کند. او ابتدا با بیماری حصبه مبارزه کرد، بعد به نبرد با فلج اطفال پرداخت و توانایی راه رفتن و بینایی‌اش را تقریباً از دست داد. او وضعیتش را چنین به خاطر می‌آورد: «چشمانم به قدری ضعیف شده بودند که کتاب اصول روان‌شناسیِ ویلیام جیمز را مادرم برای من خواند.» هال حوزه‌های ریاضیات، فیزیک و شیمی را آزمود، اما این رشته‌ها بارقهٔ هیچ شوقی را در او برنیفروختند. تا اینکه آشنایی با کتاب کلاسیک جیمز به سکوی پرتابی بدل شد که او را به سوی پژوهش‌های درخشانی در حوزهٔ روان‌شناسی سوق داد.

هال سه دهه از عمرش را در جایگاه استادی دانشگاه ییل گذراند و طی این مدت، به مطالعهٔ حرکت موش‌ها در ماز مشغول شد. او و همکارانش بر سر اینکه کدام موش می‌تواند سریع‌تر از ماز خلاصی یابد، با هم شرط می‌بستند و بازنده می‌بایست سایرین را به شیربستنی دعوت کند. هال به نحو حیرت‌انگیزی مبتکر بود. بنا به گفتهٔ دوست و همکارش، کارل هاولند، در اواخر دههٔ ۱۹۴۰ و اوایل دههٔ ۱۹۵۰، بیشترین پژوهش‌های حوزهٔ روان‌شناسی جهان به مطالعات هال استناد می‌کردند. هاولند می‌گوید: «مسیر علمی هال از چند مرحله تشکیل می‌شود که هر کدام به‌تنهایی می‌تواند برای تمام عمر حرفه‌ای یک فرد، افتخاری بزرگ به حساب بیاید.»

هال دهه‌ها از عمرش را صرف تماشای موش‌هایی کرد که در پیچ‌وخم‌های مازها می‌چرخیدند، چراکه او نیز، همچون اغلب روان‌شناسان هم‌عصرش، از علاقه‌مندان به حوزهٔ یادگیری و رفتار بود. مازها به او این امکان را می‌دادند تا سرعت حرکت این حیوانات را در محیطی کنترل‌شده اندازه‌گیری کند. او طی مشاهداتش بارها و بارها به الگوی یکسانی برخورد: موش‌ها هرگاه به خروجی ماز نزدیک می‌شدند، به سرعتِ حرکتشان می‌افزودند، اما در آغاز یا میانهٔ پیشروی‌شان در ماز حرکت کُندی داشتند و گاهی هم به‌کلی از حرکت باز می‌ایستادند. انتهای ماز به آهنربایی می‌مانْد که با نزدیک‌تر شدن موش‌ها بدان، آن‌ها را با نیروی بیشتری به سوی خود می‌کشید. چنین وضعی صرف‌نظر از طولانی یا کوتاه بودن ماز و سرراست بودن یا پیچیده بودنش صادق بود. هال چنین الگویی را اثر شیبِ هدف نامید. گرچه سطح کف ماز عاری از شیب و کاملاً مسطح بود، به نظر می‌رسید که موش‌ها، در طول مسیر پیشِ رویشان در ماز، سطح آن را با کیفیت‌های مختلفی برداشت می‌کردند. ظاهراً آنان در مراحل آغازین ورود به ماز، به نحوی تقلا می‌کردند که گویی در حال بالا رفتن از سربالایی هستند، اما وقتی هدف نهایی در معرض دیدشان بود، طوری می‌دویدند که گویی در سراشیبی قرار گرفته‌اند.»

کاربر 3841918
۱۴۰۳/۰۱/۳۰

از این کتاب دو ترجمه هست. من خودم این ترجمه را بیشتر پسندیدم، و بنظرم روانتر هست.

مصطفی
۱۴۰۳/۰۳/۲۲

کتاب فوق العاده ایی هست ، من بیشتر اشتباهات رو تجربه کردم و وقتی این کتاب رو خوندم متوجه شدم می تونستم خیلی بهتر جلو پیش برم اما دانش کنترل خیلی افکار و احساساتم رو نداشتم.

seyfi
۱۴۰۳/۰۸/۱۳

عالیه

samira
۱۴۰۳/۰۸/۱۳

خیلی به دردم خورد، پیشنهاد میکنم حتما مطالعه بکنید.

کاربر 8536911
۱۴۰۳/۰۱/۱۳

👍

کاربر 8536499
۱۴۰۳/۰۱/۱۳

👍👍

كاربر ١٣٩١٢٢٢
۱۴۰۳/۰۴/۱۴

چرا انقدر ترجمه ها بد هستند؟

Sedrasooll
۱۴۰۳/۰۲/۱۹

همه این کتاب های اینچنینی یه چیز میگه ، کتاب صرفا اومده زندگی سلبریتی های عرصه های مختلف برسی کرده و سر وته اداره فصل هاش که بشه نتیجه گرفت ازش .

شما با خواندن تمامی مطالب به یادگیری نائل نمی‌آیید، بلکه زمانی یاد خواهید گرفت که بدانید کدام بخش‌ها را نباید بخوانید.
کاربر ۳۸۴۱۹۱۸
برترین راه برای خوش‌شانس بودن پشتکار داشتن است، چون احتمال بروز شانس با سپری شدن زمانِ طولانی‌تر افزایش خواهد یافت. اگر شانس را پدیده‌ای پیش‌بینی‌ناپذیر تعریف کنیم، هر چه شما دیرتر تسلیم شوید، شانس بالاتری هم خواهید یافت.
کاربر ۳۸۴۱۹۱۸
اگر تعریفی از موفقیت داشته باشید، همیشه شکست خواهید خورد. انسان‌ها ماشین نیستند و اگر خودمان را به مثابهٔ ماشینی مؤثر در نظر بگیریم، در همان نخستین کیلومترهای مسیر بزرگراه پیش رویمان، از کار می‌افتیم. اگر می‌خواهید به‌راستی و به معنای واقعی کلمه موفق شوید، راه‌حل متناقضی را برگزینیدکه بسیاری از افراد موفق پیشنهاد داده‌اند: سخت نگیرید.
صبا
برخی مربیان نگران‌اند که مبادا تیمشان پس از یک باخت، روندی روبه‌زوال پیدا کند و پیش از دستیابی مجدد به تعادل خود، دو یا سه باخت دیگر متحمل شود. بهترین روش برای مقابله با این نگرانی این است: زمانی ببازیم که باختن اهمیت چندانی ندارد.
صبا
قانون طلایی این است که خلاص شدن از در بسته تقریباً همیشه بیش از انتظارمان طول می‌کشد و در اغلب مواقع، ما در حالی تسلیم می‌شویم که فقط چند گام تا خط پایان فاصله داریم.
کاربر ۳۸۴۱۹۱۸
اگر این آزمون‌ها دلهره‌آور به نظر می‌آیند، کاهش درجه حرارت هیجانی‌تان ارزشمند خواهد بود. یکی از روش‌های انجام دادن چنین کاری این است که به روند خودیاری "مجسم‌سازی موفقیتتان" تن ندهید، بلکه برعکس عمل کنید: مدتی را صرف تمرکز بر بدترین سناریوی ممکن کنید: اگر در آزمون وکالت رد شوید، چه؟ اگر نمرهٔ آزمون ارزیابی تحصیلی شما کمتر از انتظار باشد، چه؟ اگر از راهیابی به کالج موردنظرتان باز بمانید، چه؟ اگر مجبور شوید برای سومین یا چهارمین بار در آزمون وکالت شرکت کنید، چه؟ اندیشیدن به چنین سناریوهایی دردناک است، اما فوق‌العاده ارزشمند نیز هست، چراکه به شما نشان می‌دهد آن‌سوی سکهٔ زندگی نومیدی است. همچنین شما را از بار سنگین وسواس ذهنی در باب احتمال شکست می‌رهاند. چراکه وجود همین بار ذهنی می‌تواند احتمال شکست شما را افزایش دهد.
صبا
شما باید ایده را با همان فشاری در دست نگاه دارید که پرندهٔ کوچکی را در مشتتان می‌گیرید؛ به قدری محکم که نتواند پرواز کند و از دستتان بجهد و به قدری ملایم که در میان مشتتان له نشود.
صبا
وقتی به لحاظ ذهنی به دام افتاده باشیم، واکنش غریزی مخالف را القا می‌کند؛ در این حالت، به جای دستیابی به قدرت هیستریک به لحاظ ذهنی فلج می‌شویم. ترفند مناسب برای غلبه بر گیرافتادگی ذهنی نادیده گرفتن غریزهٔ اقدام فوری است. اغلب بهترین راه برای مقابله با گیرافتادگی ذهنی دوری کردن از اقدامات فوری است.
صبا
مادامی‌که زنده باشید می‌توانید روز بعد را هم به جنگیدن ادامه دهید، زندگی می‌تواند ادامه داشته باشد و ادامه خواهد داشت و شما هم از مجال غلبه بر چالش‌های فردایتان برخوردار خواهید بود.
صبا
کمال‌گرایی پدیدآورندهٔ اصطکاک است، چراکه به تعیین اهداف فلج‌کننده منتهی می‌شود.
صبا

حجم

۴۰۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۴۰۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰
۷۰%
تومان