کتاب برزخ گم شدگان
معرفی کتاب برزخ گم شدگان
کتاب برزخ گم شدگان نوشتهٔ نیل شوسترمن و ترجمهٔ پگاه خدادی و ویراستهٔ سعید خواجه افضلی و سهیلا نظری و فاطمه صادقیان است. انتشارات پرتقال این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان حاوی جلد اول از سهگانهٔ «تسخیرگر» از مجموعهٔ «داس مرگ» و ویژهٔ کودکان و نوجوانان است.
درباره کتاب برزخ گم شدگان
در کتاب برزخ گم شدگان که حاوی یک رمان برای کودکان و نوجوانهای ۱۴ سال به بالا است، متوجه میشویم که «نیک» و «اَلی» از تصادف ماشینهایشان جان سالم به در نبردهاند و حالا در برزخی بین مرگ و زندگی در سرزمین گمشدگان گیر افتادهاند؛ سرزمینی که هم جادویی است و هم خطرناک و ارواح گمشده دستهدسته در آن پرسه میزنند. هرکس مدت زیادی در این سرزمین، بیحرکت و در یک جا بماند، به قعر زمین فرو میرود! «نیک» و «اَلی» باید راهی برای بازگشت به خانه بیابند، اما هر چه بیشتر بمانند، بیشتر گذشتهٔ خود را فراموش میکنند. اگر همهٔ خاطرات آنها از خانه محو شود، ممکن است هیچوقت راه گریزی از این دنیای عجیب و پرخطر پیدا نکنند. با آنها در کتاب برزخ گمشدگان همراه شوید تا سرانجامشان را بدانید. این رمان حاوی جلد اول از سهگانهٔ «تسخیرگر» از مجموعهٔ «داس مرگ» است.
خواندن کتاب برزخ گم شدگان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ کودکان و نوجوانهای ۱۴ سال به بالا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب برزخ گم شدگان
«نیک پس از گذشتن از روی پلی خطرناک و پشت سر گذاشتن تمام عرض منطقهٔ بروکلین، از راکاوی پوینت تا منهتن را پیاده طی کرد. هیچ نمیدانست که وقتی او داشت از روی اولین پل رد میشد، مکگیل هم داشت اَلی را وارونه آویزان میکرد.
مأموریت نیک روشن بود، اما بههیچوجه ساده نبود؛ باید میرفت و کمک میآورد. بهطور مشخصتر باید از مری کمک میگرفت. این قسمت سختش بود، چون اَلی قبلاً به او گفته بود که مری حاضر نشده بود بچههای تحت سرپرستیاش را به خطر بیندازد. نیک از اینکه مری تصمیم گرفته بود او را توی بشکه به حال خود بگذارد دلشکسته بود، اما درک میکرد و برایش محترم بود که این کار چقدر ازخودگذشتگی میخواست. شعار مری این بود: «هیچ بچهای را به خطر نینداز.» نه اینکه «هیچ بچهای را رها نکن.» همین کمک گرفتن از او را با مشکل مواجه میکرد.
نیک در مسیر پیادهروی بهسمت قلمروی مری با هیچ نورانیای برخورد نکرد. بدون شک مردهگاههای زیادی سر راه بود و شاید نورانیهایی اینجا و آنجا قایم شده بودند، اما نیک دنبال آنها نمیگشت. او فقط به یک چیز فکر میکرد.
نیک از وسط خیابان فِلَتبوش گذشت. اتومبیلها و عابران پیاده از او رد میشدند. او برخلاف اَلی مهارتی در ارتباط برقرار کردن با جهان زندهها نداشت و فهمید که هرچه بیشتر این جهان را نادیده میگیرد، بیشتر پیش چشمش رنگ میبازد. جهان زندهها بهاندازهٔ پرتوهای نوری که از یک دستگاه پخش فیلم متصاعد شود برای نیک دور از دسترس بود و آدمها هم مثل فیلم روی پرده بودند؛ فقط زمانی مهم بودند که نیک تصمیم میگرفت به آنها نگاه کند. حالا میفهمید چرا مری برزخ گمشدگان را بهعنوان جهان واقعی میدید. جهان حقیقی. نیک بهراحتی میتوانست خودش را وادار به پذیرفتن چنین چیزی بکند؛ ولی آیا میخواست این کار را انجام دهد؟»
حجم
۲۶۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۲۶۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
نظرات کاربران
ایده و موضوع بسیار جذاب و به عنوان رمان نوجوان اصلاً تکراری نبود. کتاب های نیل شوسترمن عالین👌🏻
این کتاب دنیایی کاملا خیالی با قوانین خودش رو با داستانی بسیار زیبا به شکل ماجرا جویی نشون میده که من به شخصه خیلی خیلی پسندیدم و الان دارم ادامه ماجرا ها رو توی برزخ رهاشدگان میخونم و بی نظیره