کتاب شیپور فرشته (جلد اول)
معرفی کتاب شیپور فرشته (جلد اول)
کتاب شیپور فرشته (جلد اول) نوشتهٔ ملیکا کمانی است. انتشارات آراسبان این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.
درباره کتاب شیپور فرشته (جلد اول)
کتاب شیپور فرشته (جلد اول) حاوی یک رمان معاصر و ایرانی است که سه فصل دارد. این رمانِ دوجلدی از جایی آغاز میشود که راوی دانای کل درمورد ورود یکی از شخصیتها به درون خانه میگوید؛ ورودی که با زاری و نفرین دیگران همراه است. فردی مرده است. شخصیت اصلی این رمان، دختری شیرازی به نام «سرمه راد» است که برای تکمیل پایاننامهٔ خود به تهران سفر میکند. پس از ورود به تهران با زنی که دچار اختلالات روانی است آشنا میشود؛ زنی که هیچکس را بهجز پسر ارشد خود (شاهان) نمیشناسد. هیچیک از پزشکان تاکنون نتوانستند او را مداوا کنند، اما حضور سرمه که کارآموز رشتهٔ روانشناسی است، باعث بروز علائمی هیجانی از سوی زن میشود. اتفاقات و ماجراهای این اثر به قلم ملیکا کمانی در یک خانهٔ متروکهٔ قدیمی به وقوع میپیوندد.
خواندن کتاب شیپور فرشته (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شیپور فرشته (جلد اول)
«صدای ویبرهٔ موبایل سعی در بیدارکردنم داشت و من با بسته نگهداشتن چشمهایم ایستادگیام را به اوج خودش رسانده بودم؛ اما وقتی متوجه بیفایده بودن مقاومتم شدم، یک چشمم را باز کردم و غرغرکنان گوشی را از کنار دستم براشتم.
- ای بابا! فحش وسط گذاشتن که منو بیدار کنی؟ خب بابا! خب! برداشتم!
و سریع تماس را متصل کردم و گوشی را روی گوشم گذاشتم.
- بله؟!
صدای جدی زن در گوشم پیچید:
- سلام. خانوم راد؟
با جدیت صدایش خواب از سرم پرید. از روی تشک بلند شدم و برای بیدارنشدن صحرا از اتاق بیرون رفتم.
- خودم هستم. بفرمایید؟
- از پزشکی قانونی مزاحمتون میشم. دکتر ایزدی برای مصاحبه با مورد اسکیزوفرنی معرفیتون کردن و امروز باید تشریف بیارید. میخواستم ببینم الان براتون راحتتره یا ساعت پنج؟
میل به خواب داشتم و حاضرشدنم هم طول میکشید؛ برای همین گفتم:
- بیزحمت بذارید همون ساعت پنج.
صدای تایپ آمد و بعد از آن زن گفت:
- انجام شد خانوم راد. آدرسو یاداشت کنید.
دنبال ورق کاغذی بودم تا آدرس را بنویسم که چشمم به یاداشت نیکان افتاد. ناگهان یادم آمد که امروز قرار است مراجع سفارشی نیکان را ببینیم؛ پس سریع گفتم:
- آخ شرمنده! ممکنه وقت ملاقاتو همین الان بذارید؟ من بعدازظهر یه قرار دارم، الان یادم افتاد.
زن دوباره چیزی تایپ کرد.
- باشه، فقط تا یه ساعت دیگه باید اینجا باشید. اکیه؟
نگاه به ساعت دیواری انداختم.
- بله من نهایت تا ده، دهوربع اونجام؛ خوبه؟
زن تأکید کرد:
- لطفاً قبل از ده اینجا باشید. آدرسو مینویسید؟
«من با بیژامه هم بخوام راه بیفتم باز دیر میرسم که.»
- به روی چشم. بفرمایید!
- میدان ونک، خیابان ملاصدرا، [...] منتظرتونیم. فعلاً.
با اتمام تماس، بدون درنگ دست و صورتم را شستم و با نهایت سرعت لباس پوشیدم. آرایش را به مداد چشم و رژلب خلاصه کردم و از درب خارج شدم. مسیر را به مسیریاب دادم و بهسمت درب پارکینگ حرکت کردم. نهایتاً هم با پنج دقیقه تأخیر به پزشکی قانونی رسیدم و طبق معلوم همیشه با بدوبدوکردن داخل ساختمان شدم:.
- سلام خانوم وقت بهخیر! راد هستم، دانشجوی دکتر ایزدی.»
حجم
۴۵۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه
حجم
۴۵۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه
نظرات کاربران
لطفا جلد دوم شیپور فرشته رو هم در اپلیکیشن قرار بدید.
میشه لطفا زودتر جلد دوم این رمان هم بگذارید ؟ من مدتهاست منتظر این رمان بودم همچنین رمان فصل توت ؛ کنار نرگس ها جاماندی ؛ بی آبان و ...خواهش میکنم اینها رو هم به اپ خوب طاقچه اضافه کنید
بسیار لذت بردم با تشکر وخسته نباشید خدمت نویسنده محترم به همه رمان دوستان توصیه میکنم
کتابی که به نظرم اطناب زیادی داشت ، داستان خوبی داشت اما لازم نبود دو جلد بشه تو یک جلد بدون این همه کش دادن الکی تقریبا اواخر جلد اول تا یک سوم جلد دوم چیز خاصی نداشت.
بسیار زیبا