دانلود و خرید کتاب تباهکار (جلد سوم) فرشته تات شهدوست
تصویر جلد کتاب تباهکار (جلد سوم)

کتاب تباهکار (جلد سوم)

معرفی کتاب تباهکار (جلد سوم)

کتاب الکترونیکی تباهکار (جلد سوم) نوشتۀ فرشته تات شهدوست در انتشارات آراسبان چاپ شده است. این رمان عاشقانه و اجتماعی با داستانی پرتنش به بررسی عشق، نفرت، رقابت و تقابل دو خانواده می‌پردازد. داستان در فضایی پرتعلیق روایت می‌شود و شخصیت‌های آن درگیر کشمکش‌های درونی و بیرونی هستند که به چالش‌هایی از جنس عشق و قدرت منتهی می‌شود.

درباره کتاب تباهکار (جلد سوم)

تباهکار روایت زندگی ۳ شخصیت اصلی است:

اهورا، مردی که نفرت ناشی از گذشته‌ای تلخ و انتقام‌جویانه وجودش را تسخیر کرده است.

طاها، افسری که برای حفاظت از لیلی در برابر اهورا هر کاری می‌کند.

لیلی، دختری که قربانی معامله‌ای از سوی پدرش شده و با ترس و اضطراب زندگی می‌کند.

این رمان داستان دشمنی عمیق دو خانواده را در بستری از نفرت و رقابت عشقی روایت می‌کند. عشق، که در برابر نفرت و قدرت‌طلبی قرار گرفته، محور اصلی داستان است و سوال اصلی آن است که آیا عشق می‌تواند بر نفرت و قدرت پیروز شود یا خیر.

داستان با قلمی توصیفی و روان نوشته شده و با کشمکش‌های درونی شخصیت‌ها و روابط پیچیدۀ میان آنها، مخاطب را به دنیای پرهیجان خود می‌برد. فضای رمان، ترکیبی از عشق، انتقام و تلاش برای بقا است که شخصیت‌ها را در موقعیت‌های سخت و تصمیم‌گیری‌های حیاتی قرار می‌دهد.

کتاب تباهکار (جلد سوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانه با مضامین اجتماعی و داستان‌هایی پر از تعلیق و کشمکش‌های عاطفی و خانوادگی مناسب است.

بخشی از کتاب تباهکار (جلد سوم)

«تو همون حالت هنوز هم داشتم باهاش مبارزه می‌کردم و مونده بودم چرا از پا نمی‌افتم که میون التماس‌های من که یک ریز پشت سر هم مثل نوار ضبط شده جمله‌ام رو تکرار می‌کردم انگار که با تقلاهام عصبیش کرده باشم یه دفعه با یک حرکت غیرمنتظره سرمو بالا گرفت و تا اومدم چشم‌هام رو باز کنم و تو صورتش زل بزنم و هر چی از دهنم در میاد بهش بگم، صورتم رو با کف هر دو دست قاب گرفت و سرشو روی صورتم خم کرد.

همهٔ وحشتم از نزدیکی اون مرد به خودم برای یک لحظه سرریز شد توی قلبم و یک آن جوری تیر کشید که کم مونده بود از حال برم و روی زمین بیافتم.. حضورش و عطر آشنای نفسش داشت گیجم می‌کرد..

این غریبهٔ آشنا... چشم هامو تا آخرین حد باز کرده بودم و ناخودآگاه از حسی که بهم دست داده بود به دستش چنگ می‌زدم که فشار پنجه هاشو بیشتر کرد و نفس زنان عقب رفت.. دست و پام بی‌حس شده بود.. نگاهم که به نگاهش افتاد به معنی واقعی کلمه مردم و زنده شدم.. انگار که برای چند لحظه روح از کالبدم جدا شد و با سرعت نور به جسمم برگشت..

شوک زده با دهان نیمه باز از اون فاصله نگاهم تو سیاهی چشم هاش غرق بود که دستشو حرکت داد و سرمو به سرش نزدیک کرد و پیشونیش رو میون بهت و تعجب من که رسماً داشتم سکته می‌کردم به پیشونیم تکیه داد..»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۰۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۳۲ صفحه

حجم

۵۰۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۳۲ صفحه

قیمت:
۱۲۷,۰۰۰
تومان