
کتاب شرزاد (جلد دوم)
معرفی کتاب شرزاد (جلد دوم)
کتاب الکترونیکی شرزاد (جلد دوم) نوشتۀ ملیکا کمانی در انتشارات آراسبان چاپ شده است. این کتاب روایتی داستانیست که با الهام از بازی گروهی شهروند و مافیا طراحی شده و در بستری نمادین و تمثیلی به پیچیدگیهای روانی و اجتماعی دروغ، فریب، و هویتهای پنهان میپردازد. موضوع کلی کتاب روایت شکلگیری بحران اعتماد در یک جامعه و تاثیر آن بر سرنوشت شهر و افراد آن است.
درباره کتاب شرزاد (جلد دوم)
کتاب «شرزاد» جلد اول از یک مجموعه داستانی است که ساختار آن بر پایۀ بازی معروف «شهروند و مافیا» بنا شده است. نویسنده در مقدمه و متن کتاب به خواننده یادآوری میکند که با اثری تعاملی روبهروست؛ داستانی که علاوهبر روایت، خواننده را نیز به مشارکت ذهنی در کشف نقشها و رمزگشایی از رفتارها فرا میخواند. شخصیتمحوری این جلد، دختری به نام «شرزاد» است که اشارهای نمادین به «شهرزاد» داستانپرداز افسانههای کهن دارد؛ با این تفاوت که در این روایت، شرزاد حاصل شرایط اجتماعی و سیاسیای است که به فریب، شک، و گسست اعتماد عمومی دامن میزند. همانگونه که در تقدیمنامه آمده، شرزاد نمایندۀ نسل یا گروهی از افراد است که در اثر فشارهای بیرونی، از موقعیتهای روشن و مثبت به حالتی پیچیده، مشکوک، و گاه متهمشده تغییر یافتهاند.
طرح داستان در فضایی خیالی و استعاری اتفاق میافتد، شهری که روابط اجتماعی در آن بر پایه بیاعتمادی، سیاست فریب و گمانهزنی بنا شده است. در این فضا، شخصیتها درگیر نوعی بازی فکری میشوند که نه تنها ابعاد بیرونی، بلکه لایههای درونی روان و اخلاق آنان را هم آشکار میکند. خواننده، در جریان این داستان، با شخصیتهایی روبهرو میشود که هرکدام نقش خاصی در بازی دارند، ولی این نقشها تا انتها پنهان میمانند و تنها از طریق گفتوگوها، کنشها و تناقضها قابل کشفاند. کتاب تلاش میکند فضایی بسازد که در آن، مخاطب نیز مانند دیگر شخصیتها، وارد فرایند تحلیل، قضاوت و کشف نقشها شود. از ویژگیهای کتاب میتوان به استفاده از ساختار چندلایه، ارجاعات درونمتنی به قواعد بازی مافیا، و طراحی موقعیتهایی اشاره کرد که هر لحظه میتوانند درک خواننده را از شخصیتها و اهدافشان تغییر دهند.
کتاب شرزاد (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستانهای معمایی، روانشناختی و تعاملی با ساختار بازیمحور علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای علاقهمندان به تحلیلهای اجتماعی و روانی مبتنی بر استعاره نیز قابل توجه خواهد بود.
بخشی از کتاب شرزاد (جلد دوم)
«جواد که از میدان گذشت، ساتی هم دل از سر خیابان کند و باز به سمت خانهاش برگشت؛ دیروز که شرزاد به او زنگ زده بود تا داستان را برایش بگوید و از او بخواهد که درب را برای جواد باز کند، این نقشهها را کشیده بود و برای گیر نیفتادن یا شک نکردن مردان به پسرک، این برنامهها را ریخته بود!
مقابل درب که رسید، مرد درشت هیکلی را دید که از لای درب سعی دارد داخل ساختمان را دید بزند و حدسش هم سخت نبود که این مرد همان غول بیشاخ و دمی باشد که شرزاد برایَش گفته بود!
- نذری میدن؟
هاشم که با صدای ساتی به خودش آمده بود سریع عقب کشید و با احترامی ساختگی سر پایین انداخت:
- سلام همشیره، شرمنده مزاحم شدم؛ حقیقتش دنبال بچه برادرمم شما ندیدینش؟
ساتی مشکوک چشم ریز کرد و با لحنی که هیچ نشانی از عشوهٔ همیشگی نداشت، دست به کمر زد و غرید:
- مگه اومدی اطلاعات امام رضا که دنبال گمشدهای؟ من چه میدونم بچه برادر تو کدوم خریه؟ اصلا اسمش چیه؟
هاشم دستی به سر تاسش کشید:
- شهرزاد... شهرزاد خوشبخت!»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۸۸ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۸۸ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود از خواندنش لذت بردم با تشکر از نویسنده محترم قلمتان مانا
زیبا وجذاب ولی خیلی طولانی