دانلود و خرید کتاب حوالی کیلومتر دوازده شقایق لامعی
تصویر جلد کتاب حوالی کیلومتر دوازده

کتاب حوالی کیلومتر دوازده

نویسنده:شقایق لامعی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب حوالی کیلومتر دوازده

کتاب حوالی کیلومتر دوازده نوشتهٔ شقایق لامعی است. انتشارات آراسبان این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب حوالی کیلومتر دوازده

کتاب حوالی کیلومتر دوازده برابر با یک رمان معاصر و ایرانی است. داستان چیست؟ دختری جوان به نام «نهال» در داستانی قرار گرفته است که مدام بین گذشته‌ای نه چندان دور و زمان حال در رفت‌وآمد است. رمان حاضر از رابطهٔ از هم گسستهٔ دختر با همسرش «کیهان مغربی» گفته است؛ رابطه‌ای که خوشی‌اش دوام چندانی نیاورد و خیلی زود به سردی گرایید؛ البته نه بی‌دلیل. شاید دلیل آن برمی‌گردد به همان گذشتهٔ نه چندان دور و پسری به نام «سروش» که پیش از کیهان سروکله‌اش در زندگی نهال پیدا شده بود. در این اثر، همه‌چیز در کمال سادگی حکایت می‌شود.

خواندن کتاب حوالی کیلومتر دوازده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب حوالی کیلومتر دوازده

«موهایش را سشوار کشید و گذشت از جمع کردنشان؛ جمعشان اگر می‌کرد، لاغریِ صورتش بیشتر به چشم می‌آمد.

رژلبِ صورتی را از میان رژلب‌هایی که روی میز آرایشش بود انتخاب کرد و بدونِ تمرکزِ لازم روی لب‌ها کشیدش و هرچه کرد، نتوانست لبخند را بنشاند روی این لب‌های صورتی‌رنگ.

دست کشید از آینه و یقهٔ قایقیِ تاپِ سفید رنگش را روی شانه‌ها منظم کرد.

عطر زد و تصمیم داشت که از اتاق بیرون برود اما چشمش خورد به چمدانی که گوشهٔ اتاقش خونمایی می‌کرد.

بسته بودش؛ چند روزی می‌شد که بارِ این چمدان را با وسواس بسته بود و حالا دیدنش کنجِ اتاق، قلبش را به درد می‌آورد.

باید پنهانش می‌کرد و جایی برایش نداشت جز کمد دیواری.

تخت را دور زد و چمدانش را کشید تا کنارِ کمد دیواری و با جا دادنش داخل کمد، این‌بار با خیال راحت‌تری از اتاق بیرون زد.

رفت سراغ آشپزخانه و با دلتنگیِ عجیبی خیره ماند به قابلمه‌های تیفانی رنگِ روی اجاق گازش.

برنج دم کشیده بود. زیرش را خاموش کرد و درِ قابلمهٔ خورش بادمجانش را هم برداشت.

رفت سراغ کابینت و ظروف غذاخوری اش. امشب می‌خواست همه‌چیز متفاوت باشد؛ خاطراتِ امشب، بعداً زیادی لازمش می‌شدند!

ظروفِ سفالیِ آبی و نارنجی‌رنگ را از انتهای کابینت بیرون کشید و شروع کرد به چیدنِ میزش.

از نظرش دوش گرفتنِ کیهان امشب زیادی طولانی شده بود. از وقتی که به خانه آمده بود و طبق روالِ هر شبش رفته بود که دوش بگیرد، زمان زیادی گذشته بود!

چیدنِ میز را طول داد؛ نمی‌خواست غذای امشب از دهان بیافتد!

ژله‌ای که درست کرده بود را از قالب خارج کرد و در حالِ تزئینش بود که سروکلهٔ کیهان پیدا شد.

صدایش را شنید که در حالِ نزدیک‌شدن بود و می‌گفت:

-چه بویی راه انداختی نهال! چی داریم شام؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۸۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

حجم

۳۸۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان