دانلود و خرید کتاب درخت زیبای من ژوزه‌ م‍ائ‍ورو ده‌ واس‍ک‍ون‍س‍ل‍وس‌ ترجمه مرضیه کردبچه

معرفی کتاب درخت زیبای من

«درخت زیبای من» نوشته‌ی ژوزه مائورو ده واسکونسلوس(۱۹۸۴-۱۹۲۰) نویسنده دورگه سرخپوست-پرتغالی است. زه‌زه (‌همان ژوزه که درگفتار شکسته شده) شخصیت اصلی داستان، کودکی است بسیار باهوش، احساساتی، خلاق، اما دردسرساز و خرابکار. زه‌زه که به خاطر شیطنت‌ها و خرابکاری‌هایش مرتب تنبیه می‌شود و کتک می‌خورد، اغلب به دنیای خیال پناه می‌برد و به کمک هوش بسیار و ذهن خلاقش دنیایی تخیلی پر از شادی وهیجان می‌سازد و آن را با دوستی خیالی یعنی درخت پرتقالی که به حرف‌هایش گوش می‌دهد، درمیان می‌گذارد. زه‌زه بخشی از دنیای کودکانه‌ای را بازنمایی می‌کند که چندان برای بزرگ‌ترها قابل درک نیست و اغلب برخورد اشتباه با این خطاهای کودکانه، باعث تجدید بدرفتاری‌ها یا سرخوردگی در کودک می‌شود. اما وقتی زه‌زه مورد توجه و محبت معلم مدرسه‌اش یا دوست پرتغالی‌ قرار می‌گیرد رفتاری کاملا متفاوت و تحسین برانگیز دارد. «درخت زیبای من» هرچند درباره سنین کودکی نوشته شده و مخاطب آن کودکان و نوجوانان هستند، اما برای بزرگسالان، به ویژه والدین، از آن رو جذاب است که آن‌ها را با دنیای تخیلات و نیازهای عاطفی کودکان بیش از پیش آشنا می‌کند.
سیّد جواد
۱۳۹۹/۰۵/۲۲

کتاب ۳۱۴ از کتابخانه همگانی، داستان در مورد پسر بچه ای است که در پایان کتاب به ۴۸ سالگی می رسد !! احتمالا اکثر دوستان با مطالعه کتاب بغض خواهند کرد . داستان به شدت غم انگیز است ولی تاثیرگذار.

k.t
۱۳۹۸/۱۲/۲۱

حس لطیف خیال پردازی کودکانه بی هیچ محدودیتی در رنگ، طعم، کلمه، مکان و زمان به دلم نشست اما سایه ی نحس فقر به همه ی رنگ های نارنجی و سبز و آبی طعم تلخش رو تحمیل کرد. کاش می شد

- بیشتر
اِیْ اِچْ|
۱۳۹۸/۰۵/۱۴

میتونم بگم سه روزِ تمام، من «زه‌زه» بودم! همپای اون غصه خوردم، همپای اون زندگی کردم، شیطنت کردم... نمی‌دونم چجوری میشه تلخی و درد رو با دوست داشتنی بودن و شیرین بودن، یکجا جمع کرد! ولی توی این کتاب، شما با

- بیشتر
vesta
۱۳۹۸/۰۵/۲۳

کاش میشد شش تا ستاره بدم شایدم هفت تا! کاش میشد به اندازه دردهای زه‌زه ستاره بدم،اندازه قهرمانی و مهربانی پرتوگا،به قدر نیاز داشتن خوروکا!!! کاش من یکی از اون دوازده تا بچه زه زه بودم که قراره همیشه بچه بمونن و

- بیشتر
_.Fatemehhashemi._
۱۳۹۸/۱۲/۲۳

من فیلمش رو دیدم که اسمشmy sweet orange treeبود فوق العاده زیبا و پر احساس بود.😭😭

farez
۱۴۰۱/۱۰/۱۸

درخت زیبای من...اثری زیبا و‌بسیار واقعی از دنیای کودکی که شاهد مشکلات خانواده اش هست. پسربچه ای که بجای کودکی کردن، با ادراک ناقص خودش، به دنبال کمک کردنه. داستان بطرز خارق العاده ای واقعی و ملموس بود.من رو بیاد

- بیشتر
(:Ne´gar:)
۱۳۹۹/۰۶/۰۲

دنیای یک کودک شش ساله وقتی با دنیای بزرگ تر ها و فقر و بدبختی گره می خورد ، می شود کتاب زیبایی که قصد خواندنش را دارید . سایه ای از غم شاید تا آخر کتاب دنبالتان باشد ،

- بیشتر
بلاتریکس لسترنج
۱۳۹۷/۱۰/۲۹

بارها ارزش خوندن و لذت بردن داره🌸🌸

Elham jannesari
۱۳۹۹/۰۴/۲۸

کمتر کتابی اینقدر تا عمق قلبم نفوذ کرده. فقط میتونم بگم دلم برای زه زه خیلی تنگ میشه💜

افرا
۱۳۹۹/۰۵/۲۵

نویسنده، کتاب زندگی خودش را ورق میزند و ورق میزند. تا به سن پنج سالگی میرسد و از آنجا شروع به نوشتن می کند. قلم نویسنده می چرخد و داستان "زه زه" را می نویسد. پسری که در دنیای کودکی

- بیشتر
- چقدر دوست دارم سرزنده و شاداب ببینمت نه با فکر‌های آزاردهنده.
(:Ne´gar:)
- اشکالی ندارد. می‌کشمش. - چه گفتی بچه جان؟ پدرت را می‌کشی؟ - بله. این کار را می‌کنم. شروع کرد‌ه‌ام. کشتن نه به‌ ‌این معنا که هفت تیر بوک جونز را بردارم و بنگ! نه. با دوست نداشتن‌اش، او را در قلبم می‌کشم. و یک روز خواهد مرد.
Sophie
غذایم را که ‌آورد، نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و بوسیدمش؛ در خانه‌ی ما زیاد فرصت بوسیدن پیش نمی‌آمد.
آلوین (هاجیك) ツ
نمی‌توانی بفهمی. دیگر کسی را ندارم که به خاطرش عاقل باشم.
پرویز
حالا، واقعا می‌فهمیدم درد کشیدن یعنی چه. درد کشیدن، کتک خوردن تا دم مرگ نبود؛ زخمی‌ کردن پا با تکه شیشه شکسته و بخیه زدن در درمانگاه نبود. دردکشیدن، این چیزی بود که قلب را می‌شکست و از آن می‌مردیم بی آنکه بتوانیم رازمان را با کسی درمیان بگذاریم.
Mohammad H M
زیستن به زحمتش نمی‌ارزد.
فنچِ آبی
با دوست نداشتن‌اش، او را در قلبم می‌کشم. و یک روز خواهد مرد.
آلوین (هاجیك) ツ
این که مثل مرد‌ها سبیل داشت خنده‌دار بود. شاید به خاطر سبیل خانم مدیر شده بود.
آلوین (هاجیك) ツ
نمی‌توانی بفهمی. دیگر کسی را ندارم که به خاطرش عاقل باشم.
(:Ne´gar:)
یک اسب با کله‌ی چوبی و دهنه می‌خواهم. سوارش شوم و چهار نعل بتازم.
M
در قفس را باز کرده بودند تا آزادشان کنند. ‌اما این مثل کشتنشان بود. دیگر پرواز بلد نبودند.
Aysan
حالا، واقعا می‌فهمیدم درد کشیدن یعنی چه. درد کشیدن، کتک خوردن تا دم مرگ نبود؛ زخمی‌ کردن پا با تکه شیشه شکسته و بخیه زدن در درمانگاه نبود. دردکشیدن، این چیزی بود که قلب را می‌شکست و از آن می‌مردیم بی آنکه بتوانیم رازمان را با کسی درمیان بگذاریم. درد، توان بدن و فکر را می‌گیرد و حتی برای سربرگرداندن روی بالش رمقی نمی‌گذارد.
._.
- خدای من! چرا زندگی برای عده‌ای اینقدر سخت است؟...
h.s.y
زخم‌های بچه‌ها زود خوب می‌شود، خیلی زودتر از جمله‌ای که اغلب برایم تکرار می‌کردند: "وقتی مردی، خوب می‌شوی. "
آلوین (هاجیك) ツ
- پرتوگا، می‌توانم بگویم "باسن"؟ - مم...، خیلی قشنگ نیست، خوب نیست زیاد بگویی. - خب، به جای "باسن" چه می‌توانیم بگوییم؟ - نشیمنگاه. - چی؟ باید کلمه به ‌این پیچیدگی را یاد بگیرم؟ - نشیمنگاه. نِ – شی- من- گاه. - خلاصه، نشیمنگاهِ باسنش که شروع کرد به سوختن
(:Ne´gar:)
دست در دست هم، بدون هیچ عجله‌ای، در خیابان قدم می‌زدیم. توتوکا به من راه و رسم زندگی می‌آموخت.
M
رنجیده بودم، دیگر دلم نمی‌خواست حرف بزنم. حتی دیگر میلی به آوازخواندن نداشتم. پرنده‌ای که درونم آواز می‌خواند پر زد و رفت.
پرویز
چنان غم بزرگی ‌در چشم‌هایش داشت که حتی اگر می‌خواست، نمی‌توانست گریه کند.
Parinaz
منتظر چیزی نیستم. اینطوری نا‌امید هم نمی‌شوم.
نسا
پشت یک ماشین خفاش شدم. مثل خفاش خودت را جمع می‌کنی و قایم می‌شوی. منتظر می‌مانی تا یک‌اتومبیل که آرام حرکت می‌کند رد شود. می‌پری و از چرخ زاپاسش آویزان می‌شوی. می‌دانی، محشر است. وقتی به چهارراه می‌رسی و راننده سرعتش را کم می‌کند تا ببیند‌اتومبیل دیگری می‌آید یا نه، می‌پری. اما موقع پریدن حسابی احتیاط می‌کنی. اگر زیادی سریع بپری، به پشت زمین می‌خوری و پوستت کنده می‌شود.
آرام

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۳ صفحه

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۳ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰
۵۰%
تومان