کتاب درباره زیبایی زنان
معرفی کتاب درباره زیبایی زنان
کتاب درباره زیبایی زنان نوشتهٔ آنیولو فیرنتزوئولا و ترجمهٔ حمیدرضا بسحاق است. نشر چشمه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر درمورد زیباییشناسی و فرهنگ ایتالیای قرن ۱۶ است.
درباره کتاب درباره زیبایی زنان
کتاب درباره زیبایی زنان که یکی از مهمترین کتابهای تاریخ زیباییشناسی است، درمورد مفهوم زیبایی و به طور خاص زیبایی زن سخن گفته است. نویسنده هم به تعریف کلی و عام مفهوم زیبایی پرداخته و هم یکی از بزرگترین مصادیق این زیبایی از منظر خودش (زیبایی زن) را توصیف کرده است. نگاه آنیولو فیرنتزوئولا به هنر بهطور کلی، افلاطونی است. از نظر او هنر از طبیعت فروتر است و همانطور که خودش میگوید هنر کنیز طبیعت است. انگیزهٔ اصلی نویسنده از تألیف کتاب حاضر پرداختن به «مسئلهٔ زن» بوده است. کتاب «دربارهٔ زیبایی زنان» که نگارش آن در اوایل ۱۵۴۱ به پایان رسید، با فهرستهای اخلاقی ـ تاریخی موجود از زنانِ شایسته تفاوت دارد و برخلاف آنها به کندوکاو در آن چیزی پرداخته که زیباییِ زنانه، یعنی فضیلت را تشکیل میدهد. کتاب حاضر حاوی دو گفتوگو دربارهٔ زیبایی، تعادل، وقار و رفتار زنان است. این کتاب با استقبال بسیار منتقدان مواجه شد، در قرن شانزدهم در ایتالیا به چاپهای متعدد رسید و در ۱۵۷۸ به فرانسوی ترجمه شد. این کتاب همچنان سندی مهم دربارهٔ زیباییشناسی و فرهنگ ایتالیای قرن شانزدهم است.
خواندن کتاب درباره زیبایی زنان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ زیباییشناسی و ارتباط آن با زنان پیشنهاد میکنیم.
درباره آنیولو فیرنتزوئولا
آنیولو فیرنتزوئولا در ۲۸ سپتامبر ۱۴۹۳ (قرن ۱۵ میلادی) در شهر فلورانس به دنیا آمد. او در شانزدهسالگی بهقصد تحصیل در رشتهٔ حقوق، نخست به سیهنا (۱۵۱۶ ـ ۱۵۰۹) و سپس به پروجا (۱۵۱۸ ـ ۱۵۱۶) فرستاده شد تا مانند پدر و پدربزرگش برای شغل سردفتری آماده شود. او مانند بسیاری از نویسندگان ایتالیایی دیگر (از جمله پترارک) بیشتر به اجبار خانوادهاش تصمیم گرفت در رشتهٔ حقوق تحصیل کند تا علایق شخصیاش و به همین دلیل میل و رغبت چندانی به آن نشان نمیداد. از میان کل آثار ادبی فیرنتزوئولا فقط رسالهٔ «حذف چند حرف جدید» (۱۵۲۴) در زمان حیاتش منتشر شد. این اثر مطایبهآمیزِ زبانشناختی در مخالفت با «جورجو تریسینو» نوشته شد که پیشنهاد کرده بود چند حرف یونانی به الفبای ایتالیایی اضافه شود. هر چند این رساله بیشتر یک اثر ادبیِ سرگرمکننده است تا اثری جدی دربارهٔ شیوهٔ درستنویسی، با اینهمه نشاندهندهٔ دغدغهٔ فیرنتزوئولا دربارهٔ مباحث آن روزگار در باب موضوع زبان است. کتاب «نامهای در ستایش زنان»، رسالهٔ «دربارهٔ زیبایی زنان»، مجموعه داستان «گفتوگوهایی دربارهٔ عشق»، مجموعه افسانهٔ «نخستین روایت گفتوگوهای حیوانات» و نمایشنامههای «ازدواج سهنفره» و «بازیگوشها» از آثار مکتوب آنیولو فیرنتزوئولا هستند.
بخشی از کتاب درباره زیبایی زنان
«چلسو: هر چند افلاطون منکر آن است که زیبایی بتواند در عضو واحدی وجود داشته باشد و عقیده دارد زیبایی در وحدت اجزای مختلف یافت میشود، (۱۰) با اینهمه، چنان که بهزودی خواهیم دید، وقتی میگوییم یک عضو واحد زیباست منظورمان این است که آن عضو تناسب صحیح دارد و در واقع آنگونه است که باید باشد و غایتش را برآورده سازد. مثلاً انگشت باید نرم و سفید باشد. ما چنین انگشتی را زیبا مینامیم، نه به دلیل زیبایی کلیای که فیلسوفان در طلب آناند، بلکه به دلیل زیبایی مناسب و خاصش. با اینهمه، هنگامی که قوهٔ بینایی ما نظم و آرایش زیباییای را میبیند که گویی یک خداست، غرق تماشای آن میشود و روح از طریق چشمها خواهان آن زیباییای میشود که از سینه آغاز و به کمالِ صورت پایان مییابد و اعضای پایینی بدن چیزی به این زیبایی نمیافزایند. با اینهمه، اعضای پایینی بدن، خواه ملبس و پوشیده و خواه عریان و برهنه، در زشتی و زیباییِ کل بدن تأثیر میگذارند. گاهی اوقات بهتر است این اعضا پوشیده بمانند، زیرا اگر با لباسی مناسب پوشیده شوند، وسوسهانگیزتر میشوند. بنابراین، ما در وهلهٔ اول از زیبایی آن اعضایی سخن میگوییم که پوشیده نیستند و از ذکر اعضای پوشیده چشمپوشی میکنیم. سپس خواهیم دید وقار چیست، افسونگری یا فریبندگی کدام است، منظورمان از شکوه یا درخشش و خوبرویی چیست؛ وقتی از حالت چهره یا رنگ رخسار کسی سخن میگوییم منظورمان چیست و آن صفتی که مردم در شما زنان بزرگی یا عظمت مینامند به چه معناست، هر چند این حرف از جهاتی نابجاست. اگر ما در جریان بحثْ مثالها و شواهدی بیاوریم، ذهنمان بهتر ماهیت اشیا را درک میکند و همهٔ اعضایی که زیبایی کامل و هماهنگ را تشکیل میدهند، بهندرت، و در واقع بهسختی، در یک زن یافت میشوند. همانطور که نخست هومر (۱۱) (و پس از او، آن کارتاژی به هانیبال) گفت: «خدایان همهچیز را به هر کسی نبخشیدهاند، اما به بعضی هوش، به برخی دیگر زیبایی، به عدهٔ زیادی زور، به عدهٔ اندکی شکوه، و بهندرت به کسی فضیلت بخشیدهاند.»(۱۲) از اینرو، من زیبایی را از هر چهار نفر شما میگیرم و از این جهت مانند زئوکسیس (۱۳) عمل میکنم، که پنج تن از زیباترین دختران شهر کروتون را انتخاب کرد و زیباترین صفت هر یک از آنها را گرفت و براساس آن تصویری زیبا از هلن تروآیی خلق کرد که در سراسر یونان بهجز آن دربارهٔ هیچچیز دیگری سخن نمیگفتند. نویسندهٔ بزرگ، جان جورجو تریسینو، (۱۴) احتمالاً با پیروی از زئوکسیس یا شاید»
حجم
۶۸۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
حجم
۶۸۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
نظرات کاربران
ابتدا خیال کردم به فلسفه زیبایی زن پرداخته! اما چنین نبود، تنها به صفات ظاهری زنان نمره میدهد! در حدی خوبه که متوجه ملاک زیبایی زن از دیدگاه نویسنده و زمانه ای که در ان میزیست (رنسانس) بشوید. به عقیده بنده این
مزخرفترین کتابی بود که خوندم، نمی دونم چرا مترجم به خودش زحمت ترجمه دیدگاههای شخصی یک ایتالیایی درباره معیارهای زیبایی زنان رو داده،اونم بیشتر از لحاظ فیزیکی. جالبه فقط هم به انگلیسی و فارسی ترجمه شده!!!
هنوز کتاب رو کامل مطالعه نکردم پس درین رابطه نمیتونم نظری ابراز کنم تنها موردی که تا به الان دیدم در معرفی کتاب گفته شده که نشر چشمه این کتاب رو روانه بازار کرده در حالیکه نشر گیلگمش این کارو
کتابیست که فقط عده کمی ممکنه بپسندند. تو حوزه علاقهمندی های من اصلا نبود.